به بازی گرفتن وارلیق خیانت به آقای پروفسور دکتر جواد هئیت است
افسوس که همیشه همین بوده است، همیشه خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته تیشه بر ریشه خودمان زده ایم، گاهی انعطاف پذیری، خوش باوری و حتی مهربانی مردان شناخته شده مان در حرکتهای ملی و نهضت های آزادی در آزربایجان باعث صدمات جبران ناپذیری بر پیکره حرکت زده است که تنها تاسف و ای وایش را برایمان به ارمغان آورده است، خوش باوری و عدم دور اندیشی که حتی بعد ها در تاریخ حرکت های آزادی عنوان خیانت بر خود پذیرفته است.
از زمانی که در صفحه شخصی جناب آقای مهندس راشدی گزارش صورت جلسه هیئت تحریریه نشریه آنا وارلیق را خواندم، ناباورانه و اجبارا خواستم بر خود بقبولانم که باشد، باید صبر کرد، باید دید چه می شود، زیرا افرادی در این صورت جلسه شرکت کرده و عکس یادگاری گرفته اند که شناخته شده حرکت ملی اند و بنده برایشان ارزش و احترام قائلم، ولی مسئله، مسئله من و عده ای نبود که بتوانم چشمم را ببندم، دلم را ساکت کنم و عقلم را فدای احساساتم نمایم و از طرفی نمی خواستم خدای نکرده دلی را بشکنم و خود را از چشم افرادی که دیروز دوست، همکار و استاد خطابشان می کردم بیاندازم و کسی را آزرده خاطر سازم. امید این دارم و مطمئن هستم که چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا دوستی و احترام ما به همدیگر بدون شک به خاطر ارزشهای ملی مان و افکار ملی و فرهنگی مان است، نه به خاطر منافع شخصی مان. ماها اگر شمع شده ایم به سوختن خود امید روشن تر کردن راه بر نسل و ملت مان را در سر داشته ایم وتذکر بر یکدیگر را نیز از واجبات می دانیم.
بنده نتوانستم سکوت کنم و دلیل آن دردی است که دلم را آزار می دهد، زیرا به واسطه چاپ کتاب” تاریخ مختصر ترک ” فرصتی که برای استفاده از محضر مرحوم پروفسور دکتر هئیت و اندیشه ها و خاطراتش فراهم آمده بود دمتر برایم تعریف کرده بودند که نشریه وارلیق را با چه مشقتی حفظ کرده اند، با چه مشکلاتی آن را چاپ و به شهرستانها در فضای آن روز می فرستادند و برایم سخت است که امروز شاهد به بازی گرفته شدن آن باشم.
با دیدن عکس صورت جلسه هیئت تحریریه با توجه به تجربه و شناختی که از عزیزان حاضر در عکس یادگاری داشتم مطمئن هستم که کسی قصد خیانت به ارزشهای ملی و حتی نشریه وارلیق را ندارد، اما در آن گروه فردی یا افرادی هستند که متاسفانه از فرصتها و ارزشها در وهله اول به نفع خود ولو با از بین رفتن ارزش حقیقی وارلیق و یا نشریه ای که سالها برای بدست آوردن آن زحمت کشیده شده است را به راحتی فدا و حتی به دام اطلاعات ارشاد می اندازند و چنان با استادی و حیله گری تمام دیگران را مات، محکوم و در نهایت خود را برنده می پندارند که دیگر کار از کار می گذرد و دیگران نیز به خاطر منافع حرکت ملی و از ترس دادن بهانه سوء استفاده بر دشمنان دم فرو می بندند و این فرد و یا افراد در نهایت خود را از جانبازان حرکت ملی و مردم معرفی می کنند و باز متاسفانه پای این افراد چند چهره، خوش خط و خال در میان است و همین افراد از بزرگانی مانند حسن راشدی، اکبرآزاد و دیگر اساتید برای به مقصد رساندن اهداف و منافع شخصی خود نیز استفاده می کنند و این گونه نام و شهرت این اساتید با وجود حسن نیت شان سبب خیانت تاریخی بر ارزشهای ملی می گردد.
چیزی که مثل روز مشخص است باز گذاشتن فضایی آزاد و دادن چراغ سبز از طرف اداره ارشاد و در اصل حراست اطلاعات است که زمینه از چشم انداختن و بازی دادن و در نهایت از ارزش انداختن میراث دکتر جواد هئیت است و صد البته چیزی غیر از این نیست و این اطمینان بنده به خاطر تجاربی است از زمانی که مدیر مسئول انتشارات پینار بودم و کتاب’’ تاریخ مختصر ترک دکتر جواد هئیت‘‘ را برای چاپ در دست داشتم و دقیقا می دانم که اداره اطلاعات و وزارت ارشاد چه قدر از وجود دکتر جواد هئیت ناراحت بودند ولی به خطر جهانی بودنش توان از میان برداشتنش را نداشتند چیزی که بارها از مقامات ارشاد شنیده بودم.
شخصی را گفتند تو شیطانی، گفت اگر شیطان نباشم چگونه باید شیطان را بشناسم ؟
مصداق حکایت ماست و حاصل تجارب است که هم مورد قهر اداره اطلاعات قرار گرفتیم و هم تک تک اعضای هئیت تحریریه در عکس گرفته شده را می شناسیم.
به قول شاعر: ،( چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی) ، اگر اندکی دقت کنیم و به عقل مان رجوع نماییم برای هر کس رد پای اطلاعات قابل مشاهده است. وقتی به جنازه دکتر جواد هئیت اجازه دفن در داخل کشور را نمی دهند، چگونه به نشریه اش که حاصل افکار و زحمات دکتر هئیت است و تنها نشریه ای است که نتوانسته بودند لغو مجوزش کنند را در داخل کشور اجازه نشر می دهند ؟
و اگر به راستی دکتر محمد رضا هئیتی نبود، در آنکارا با افکار و تحت تربیت دکتر جواد هئیت و وارث معنویشان، آیا بعد از وفات دکتر جواد هئیت کسی توان ادعا و درخواست ادامه چاپ نشریه وارلیق را داشت؟
و جدای ازهمه اینها دکتر جواد هئیت شخصیتی اندیشمند و آینده نگر بود. خودشان به صورت رسمی و دفتری وصیت کرده بودند که بعد از من امتیاز وارلیق را به وارثم محمد رضا هئیت واگزار می نمایم.
و باز اگر کمی دقت کنیم تعداد نشریه های لغو مجوز شده و یا در نطفه خفه شده به دو زبان تورکی و فارسی سرسام آورند و بدون شک اگر مجالی بر نوشتن لیست اسامی نشریات توقیف شده مناطق آزربایجان داشته باشیم خواهیم فهمید که ماجرا از چه قرار است. در حالی که خبر نشر و مجوز مجدد نشریه وارلیق را در ایران در صفحه اول روزنامه دولتی اطلاعات چاپ می کنند و انگار همه چیز به یک باره زیبا شده است.
اما چراغ سبز اطلاعات ارشاد برای چیست؟
بدون شک وجود محمد رضا هئیت در مرکز قدرتمندترین کشور مستقل تورک در آنکارا با سمت و فعالیتهای ارزشمند و ادامه دهنده راه دکتر جواد هئیت با ترویج افکار. اندیشه های دکتر هئیت در فضایی آزاد تر و دانشگاهی خود سبب ناخشنودی و دل پیچگی اداره اطلاعات است و چیزی که مسلم است نشریه وارلیق این بار با زاده شدن ققنوسی جوان از خاکستر هئیت بزرگ به درجه تکمیل تر وموثرتر از قبل به دست خوانندگان و جوانان رسیده و سبب تقویت روحیه ملی می گردد، ولی مهم ترین مسئله در زمان دکتر هئیت بزرگ حفظ نشریه و جلوگیری از توقیف آن و سپس چاپ مطالب در حد بهانه ندادن به دست اطلاعات بود که اکثر مطالب ادبی و یا مقالات بود.
اما اگر با وجود اینکه دکتر جواد هئیت می دانست رضا هئیت درتورکیه زندگی می کند نه در ایران و وارلیق را به دستش می سپارد، می دانست که دیگر باید وارلیق را وارد فضایی آزادتر و ملی ترنشر کرد تا بتواند آن طور که باید تاثیر گذار گردد و زمانی که محمد رضا هئیت با عهد به وفای خود شروع به چاپ وارلیق نمودند و شرایط استفاده و دسترسی آن را در سراسر جهان برای خوانندگان فراهم آوردند اطلاعات ارشاد به فکر برهم زدن این روحیه در نشر و پخش وارلیق و باز کردن فضا با ترفندهای مختص به خودش و استفاده از چند شخص از خودمان که شاید برای گرفتن مجوز برای چند کتاب و شاید در خیال خودشان استفاده از فرصت به دست آمده از فضای باز شده در اداره ارشاد منافع ملتی را فدای خواسته های خود می کنند و با واسطه کردن و قانع ساختن شخصیتهای قابل احترام برای مردم نیز سعی در تسلیم کردن و راضی کردن دکتر محمد رضا هیئت دارند که رضایت دکتر محمد رضا هئیت مطمئنا از روی اجبار و احترام خواهد بود و نوعی اجازه سوء استفاده از خودشان و ارزشهای دکتر جواد هئیت خواهد بود.
زمانی که ناشر کتابهای تورکی بودم از نزدیک شاهد حساسیت و دشمنی سازمانهای ارشاد و مراکز فرهنگی دولتی با الفبای لاتین البته فقط لاتین تورکیه و آزربایجان نه انگلیسی و غیره بودم. حتی در بین عوام الفبای تورکی را الفبای بیگانه و از اسباب تجزیه طلبی اعلام و تلقین می کردند و این بار نشریه وارلیق شرایط استفاده از الفبای قانونمند تورکی را به دست آورده بود و این یعنی شکستی دیگر بر برنامه های اداره های ارشاد بود و به خاطر اینگونه مسائل و دیگر مسائل مربوطه، زمینه نشر وارلیق را در تهران فراهم آورده و به نوعی خود به انجام رسیدن آن برنامه ریزی کردند و چه بسیار دردناک است که شخصیتهای ادبی و علمی ما نیز بدون در نظر گرفتن عواقب مسئله، اجازه از بین بردن وارلیق را با دست خود صادر و شرایط آن را فراهم کردند.
امید اینکه این بزرگواران با هموارتر نکردن راه شکست وارلیق، او را به وارث اصلی خود وا گذارند و به تصمیم دکتر جواد هئیت احترام بگذارند.
و امید اینکه جوانان روشنفکر ما با رعایت احترام بزرگواران حرکت ملی با تذکرها و دقت های لازم، دست اطلاعات را از سر وارلیق کوتاه کنند.
فراموش نکنیم که وارلیق به گونه ای دو تکه شده است. اگر چه به صورت نشریه ای کامل چاپ شود، ولی روحیه و انگیزه واقعی آن به بازی گرفته شده است .
با بی اعتنایی به وصیت دکتر جواد هئیت، کم کم روحیه وارلیق اصلی از دست خواهد رفت و با سر در گمی علاقمندان و خوانندگان وارلیق، به نوعی کنترل وارلیق در ایران به دست وزارت اطلاعات خواهد افتاد و بعد از این همه سردرگمی و سرگیجه گی یا وارلیق در ایران توقیف و یا به خاطر چاپ آن در آنکارا، کم کم آماج بازیهای شوم دیگر خواهد شد.
واقعا ارزش ندارد بازیگر نوعی خیانت باشیم که اطلاعات ارشاد بندهایش را نوشته است. فردا باید جوابگو باشند افرادی که هئیت تحریریه تشکیل دادند، از اعضاء قبلی بودند یا عضو جدید هستند و با تشکیل صورت جلسه غیابی بدون حضور محمد رضا هئیت و سعی در تسلیم کردن وی برای نشر وارلیقی دیگر با نام آنا وارلیق بر هیکل وارلیق اصلی بخندند و دهن کجی نمایند بر تصمیم دکتر جواد هئیت و صاحب امتیازی دکتر رضا هئیت.
عده ای، افرادی را قانع و تحریک کرده اند که شما حق دارید، زحمت کشیده اید و باید امروز ادامه دهید حالا به هر قیمتی که باشد و این یعنی بدبختی که ما همیشه داشته ایم. مگر نشریه هایی که توقیف شده اند هئیت تحریریه نداشته اند؟
پس چرا همه چیز برایشان تمام شده است؟ چرا اصلا مجوز نشریه ای را نمی گیرند که بتوانند در روزنامه های دولتی ایران مژده اش را به هم وطنان تورک بدهند و حتی با وارلیق رقابت کنند.
قضیه چیست و ماجرا از چه قرار است را به شما عزیزان می سپارم و امید هوشیاری و حمایت از ارزشها و افکار دکتر جواد هئیت را دارم.
با تشکر و احترام
شریفه جعفری
برلین، آلمان
۱۷ ژانویه ۲۰۱۷