کاش زیبا کلام به قشقاییها توهین کرده بود!
حیدر بیات
چند سال پیش هنرمند قشقایی خانم پروین بهمنی در یک همایش موسیقی در اردبیل شرکت کرده بود. انتظامات مراسم به ایشان تذکر داده بود که حجاب خود را رعایت کند. ایشان ترتیب اثر نداده بود و گفته بود این نوع پوشش، پوشش سنتی ما قشقاییهاست و ربطی به بی حجابی ندارد. پای نیروهای امنیتی به وسط کشیده شده بود. ایشان بعد از مشاهده اصرار و ابرام ماموران گفته بود: ما با همین لباس با استعمارگران انگلیسی جنگیدیم و آنها را به دریا ریختیم. آن موقع شما نبودید. اگر نمیتوانید پوشش مرا تحمل کنید مجبورم همایش را ترک کنم.
محمد قائد در مقالهای مربوط به ملی شدن صعنت نفت و کودتای ۲۸ مرداد، مثل بسیار زشتی را در مورد خلجها به کار برده بود. به کار بردن این مثل از سوی ایشان قابل هضم نبود. طی مکاتبهای اعتراض خود را به ایشان اعلام کردم. ایشان گفتند من اصلا نمیدانستم قومی به نام خلج وجود دارد، این ضرب المثل را از احمد شاملو شنیده بودم و فکر میکردم خلج کلمه ای به معنای ساربان و … است.
آقای قائد آن مثل را از مقالهی خود حذف کردند.
آقای زیبا کلام در همان مصاحبهی خود که قشقاییها را رنجانده است میگوید من در غرب فهمیدم که شاه اسماعیل دیوان دارد و شعر می گفته است و یک نفر در دانشگاه آکسفورد بر روی سبک شعری وی تحقیق کرده است.
اگر ماموران همایش اردبیل از تاریخچهی ایل قشقایی و پوشش آنان خبر داشتند مجبور نبودند به یک خانم هنرمند شصت هفتاد ساله درس حجاب بدهند و آن جواب دندان شکن را بشنوند. شاید چنین انتظاری از یک مامور جوان نیروی انتظامی و حتی امنیتی انتظار به جایی نیز نباشد که دارای اطلاعات وسیع تاریخی و قوم شناسی باشند، اما وقتی پای بزرگانی چون محمد قائد و صادق زیبا کلام به میان میاید انسان از حیرت انگشت به دهان میماند. آقای زیبا کلام همانگونه که نمیداند شاه اسماعیل دیوان دارد، همانگونه هم نمیداند که قشقایی کولی نیست. چرا؟ چون سیستم آموزشی و فرهنگی این دانستن را از او دریغ کرده است. دیوان شاه اسماعیل ترکیسرا، و قوم قشقایی ترک زبان در کتابهای درسی در رسانهها حذف شده است. نامی از خلج را نمیتوان در هیچ کتاب و نشریه دولتی مشاهده کرد. و به این ترتیب چه محمد قائد باشی، چه احمد شاملو و چه صادق زیبا کلام، فرقی نمیکند. تو مقهور سیستم رسمی آموزشی و رسانهای هستی و نمیتوانی ادعا کنی غیر از زبان رسمی و فرهنگ رسمی چیزی را میتوانی ببینی، و لاجرم صلاحیت نسخه پیچیدن به آن را نیز نداری. چون اطلاعات تو ناقص است، چون نقد تو بر پایهی همان دادههایی است که رسانهها و مراکز علمی ـ پژوهشی قدرت به تو میدهد. در پیلهای چنین تنگ نمیتوان مشق دموکراسی و تکثرگرایی کرد. کاش زیبا کلام به قشقاییها توهین کرده بود. آن موقع مسئله قابل هضمتر از جهل این منتقد و استاد صاحب نام علوم سیاسی بود. جهلی که خود زیبا کلام البته بدان معترف است و بخش منتشر شدهی مصاحبهی ایشان در پی تبیین همان است.
برگرفته از سایت حیدر بیات