آیا تشکیل فراکسیون تورکها بهانه ای برای جلب اعتماد نیست؟ – شریفه جعفری
هزار مرتبه شکر و هزاران مرتبه منت، غرور و افتخار بر اراده نستوه شیر مردان و شیر زنان آزربایجان و تورکان تاریخ ساز که در سخت ترین و ظالمانه ترین برهه زمانی حرکتی به بزرگی حرکت ملی آزربایجان را بر پا نمودند، حرکتی که دیگر نه خدعه های سیاست گزاران حاکم جهانی، نه ظالمان دیکتاتور منش زمانی، نخواهند توانست اراده اش را سست و ماهیتش را نادرست و موجودیتش را انکار کنند. حرکت ملی آزربایجان که صلابت ستار خان، درایت جعفر پیشه وری را در رگها و استخوانهایش به همراه می کشد.
تاریخ گویای حقیقت هاست، باشد که گاهی در صفحاتش نویسندگان اجیر شده و حاکمان ناعادل برای جعلی کردنش انسانیت را نادیده گرفته اند و چه نا عادلانه صفحات و بخشهایی را برای انکار هویت واقعی ترکان دلیر سیاه کرده اند، امروز دیگر زمان همه آنها به سر آمده و جوانان ملی، شروع به نوشتن تاریخ واقعی خود کرده اند و چیزی که مسلم است دیگر نه قلم و نه سرنوشتشان را به دست بیگانگان خواهند سپرد،
دیگر حرکت ملی آزربایجان قدرتی به بزرگی تاریخ نیاکانش را دارد، نه رنگ دارد نه تاریخ مصرف، نه سبز است نه زرد، رنگش رنگ خون شهیدان حکومت ملی است و مدتش به درازای اصالت تاریخی اش.
امروز بر ما واجب است که هوشیارتر و جسورتر از همیشه پاسدار آرمانها و ارزشهای حرکت ملی باشیم و دیگر با غفلتی هر چند کوتاه، عنان اختیار را دست دشمنان نسپاریم؛ چیزی که همه می دانیم قطعا در حکومت مرکزی و اداره اطلاعات ایران بودجه ای عظیم، برای سرکوب، خنثی و تخریب آن طراحی و حتی برنامه های شبانه روزی برای شکست دادنمان به دست خودمان را ریخته و همواره ادامه خواهند داد، هر چند که دیگر نخواهند توانست.
اما سخن اصلی، مسئله تشکیل فراکسیون تورکها در مجلس شورای اسلامی ایران است که بسیار حساس و قابل تجزیه و تحلیل است که نباید لحظه ای از آن غافل شد و از حمایتش دست برداشت، حمایتی که بدون زیان زدن به ماهیت اصلی حرکت ملی و ارایه اطلاعات حرکت ملی به این فراکسیون، به دنبال استفاده و نتایج بهینه و به نفع ملت را به ارمغان بیاورد.
باید فراکسیون را نه در مرکز حرکت ملی، بلکه گوشه ای از حرکت ملی به حساب آورد که در کنار همه اتفاقات و نتایج به دست آمده، حرکت ملی توانسته است در مجلس دولت مرکزی فراکسیون نیز ایجاد کند، در کنار همه خوش باوری ها و خوش بینی ها باید هوشیارانه همه نکته های ریز و درشت را از زیر ذره بین منطق و استدلال گذراند، زیرا همه می دانیم که نمایندگان مجلس ایران از هر کجای ایران که باشند بدون شک و تردید از فیلتر حراستی رژیم گذشته و در ظاهر هم که شده با قبول مفاد قوانین رژیم و اظهار وفاداری به نظام جمهوری اسلامی توانسته اند صلاحیت راه یافتن به مجلس را دریافت کنند و اینک بر ما واجب است که جسورانه و بدون ترس، با کنار گذاشتن هر گونه تعارف، آگاهانه به کند و کاو اتفاقات بپردازیم.
به راستی نباید پرسید در مرکز برنامه ریزی های دولت جمهوری اسلامی چه اتفاقی افتاده است که به یک باره برای ملت تورک اجازه تشکیل فراکسیون داده شده است و در عرض چندین ماه بیشتر مسئولین جسارت راستگویی پیدا کرده و در پشت تریبون آزاد به دفاع از حقوق پایمال شده ملت آزربایجان و منطقه به پا خواسته اند؟
به راستی قابل تأمل نیست که چرا در چنین شرایطی که حرکت ملی آزربایجان توانسته است وجود و حقانیت خود را در جوامع بین المللی به اثبات رساند و در میان همسایگان هم زبان و هم ریشه تبدیل به مسئله روز، حتی مورد حمایت مستقیم و غیر مستقیم آنان قرار بگیرد و جدای از همه اینها امروز ملت تورک در ایران بخصوص در آزربایجان تحمل تظلم و تبعیض بیشتر از طرف حکومت مرکزی و روحیه نژاد پرستی ملت فارس را نداشته و برای باز پس گرفتن هویت به غارت رفته و به تمسخر گرفته شده شان یکدل و هم صدا شده اند، به یکباره در مجلس ایران مرکز حمایت از آرمانهای جوانان در بند ایجاد شده و حرفهای دل آنها را که مسبب سالها حبس آنان بوده را بر زبان می رانند؟؟
حقیقتا جدای از چند نماینده، طی این سالها هفتاد هشتاد نماینده عضو و مسئولین استانی کجا بوده اند که جوانان ما فریاد می زدند ثروت آزربایجان را به غارت نبرید، زبان مادری مان که حق مسلم ماست را از بین نبرید و …
البته و صد البته منظور بنده نفی فراکسیون و یا مخالفت با تشکیل آن نمی باشد، زیرا همه ما بدون شک می دانیم که در کشوری مثل ایران با داشتن ملت های مختلف، تشکیل دادن فراکسیون برای اکثریتی ترین ملت (تورک) ها چیزی کاملا منطقی، ضروری و طبیعی است و اگر تشکیل و دوام فراکسیون به راستی برای دفاع از حقوق ملتی باشد که با گرفتن آرای شان و دادن وعده های متعدد برای رساندن حرفهایشان به دولت مرکزی و دفاع از آرمانهای ملی و هویتی شان اقدام به تشکیل فراکسیون نموده باشند اتفاقی بسیار قابل تقدیر و تمجید است. اما آیا به راستی نیت فراکسیون تشکیل شده در مجلس جمهوی اسلامی ایران نیز دفاع از آرمانهای ملت تورک و آزربایجان است یا در کنه برنامه های آن اهداف دیگری مانند کنترل حرکت ملی آزربایجان با فرمولی تازه تر و به اقتضای ماهیت و قدرت حرکت ملی است؟؟
وقتی از طرفی شاهد تشکیل فراکسیون و از طرفی شاهد کم نشدن فشارها و تهدیدها و تبعیضات دولت مرکزی بر فعالان حرکت ملی و خواسته هایشان می شویم، وقتی هنوز اقدامی برای نجات دریاچه اورمیه را نمی بینیم و در عوض شاهد اصرار تداوم برنامه های دولت در تخریب میراث ملت و هویت آنها هستیم. بازی های مدرن، نیرنگهای مختلف برای دشمنی و در مقابل آزادی های نژاد پرستان برای به تمسخر گرفتن هویت ملت مان، آزادی عمل و عقیده دشمنانمان و حتی حمایت عملی از آنان مانند ارمنی ها و کردهایی با افکار تروریستی را به عینه شاهد هستیم، پس باید با دقت قدم برداشته و چهار چشمی بر اطرافمان بنگریم تا نهایت راهمان منتهی به چاههایشان نباشد.
از عواقب کاری بترسیم که تمام هزینه های آن را جوانان و فعالان حرکت ملی با فدای جان و مال و آزادی خود پرداخته اند و نبایستی آن را ناخواسته و دو دستی تقدیم و تسلیم اطلاعات سپاه و دشمنان حرکت ملی کنیم.
برای مثال، چند سوال از چند نفر از اعضای فراکسیون و یا مسئولینی که در طی چند روز اخیر با به زبان آوردن حرفهای ملت به گونه ای محبوب ملت آزربایجان و تورک ها شده اند را مطرح می کنم:
۱- جناب آقای علیزاده، نماینده ورزقان که امروز اعتراض می کند و فریاد می زند که ای داد معادن سونگون را به غارت برده اند. باید از ایشان پرسید که شما دیروز کجا بوده اید؟ مگر مرثیه خواندن بر پیکره مرده و خالی سونگون چه تاثیری در سرنوشت ملت خواهد داشت؟ وقتی جنابعالی در کشور ارمنستان در شرکت شهاب سهند (شرکت متعلق به جناب آقای شهاب الدین بیمقدار نماینده محترم تبریز) مشغول به کار بوده اید، چگونه بی خبر از معدن سونگون و ملت آزربایجان و ورزقان بودید و بعد از خالی از سکنه شدن روستاهای منطقه سونگون، نگرانی خود را از خرابه شدن خانه ابراز می دارید و در مصاحبه خود اعلام می دارید که دلیل رد صلاحیت بنده به خاطر دفاع از امور و مسایل آزربایجان و سونگون بوده است؟
۲- جناب آقای بیمقدار شما کجا بودید زمانی که مردم دهات اطراف سونگون با فریب اینکه ای مردم، در این مناطق، در محل خانه ها و زمین های کشاورزی شما سد آبی ایجاد خواهد شد و شماها باید به هر قیمتی که شده خانه و کاشانه خود را ترک کنید. چه تاسف انگیز است که با کلاه گذاشتن سر مردم ساده لوح آنها را با وعده های دروغین و زمینهایشان را به قیمت های ناچیز از دستشان خارج کرده و با خیال راحت زمینه غارت معادن و ثروت های مناطقشان را فراهم نمودند. مگر شما اخیرا از وجود چهل میلیون تورک در ایران باخبر شده اید که امروز جسارت راستگویی پیدا کرده اید و شاید شرکت شهاب سهند تان را در ارمنستان فراموش کرده اید. سالها آب آسیاب ملت ارمنستان بوده و امروز دلسوز ملت آزربایجان شده اید. آیا ما باید دم خروس را بپذیریم یا قسم حضرت عباس شما را؟؟
۳- شما ها جناب آقایان شبستری امام جمعه محترم تبریز و امام جمعه ورزقان، مگر شما ها هم مانند مردم آن روستاها امروز متوجه شده اید که فریبتان داده اند؟ مگر بدون اطلاع شما چنین برنامه هایی می توانستند به مرحله اجرا در بیایند که امروز خود را به کوچه علی چپ زده و آه دل مردم را به تازگی حس نموده و پشت تریبون هایتان بر زبان می آورید؟ البته که همه می دانیم و به قضاوت می نشینیم.
و اما عالی جنابان، بدون شک یا امروز از هیبت، قدرت سیل آسا و فریادهای بیداری حرکت ملی آزربایجان حقیقتا به خود و وجدانتان برگشته اید که در این صورت جای امیدواری و خوشحالی است و در این حالت باید ملت شما را بخشیده و به صداقتتان ایمان بیاورند و لازمه اش اعتراف شما عالی جنابان است. می توانید اظهار نمایید که ای مردم، ما نیز فریب خورده بودیم و امروز پی به اشتباه خود برده و راست و حسینی به شما پیوسته ایم.
در غیر اینصورت مردم همواره بر این باور خواهند بود که شما عالی جنابان طبق نقشه های به اجرا در آمده از طرف اطلاعات سپاه سعی به نفوذ در بین مردم و فریب دوباره آنها با مهربانتر از دایه شدن بر ملتی که تیشه بر ریشه شان را زده اید سعی در عملی شدن این برنامه و نقشه های دولت می باشید. مگر می شود با مردم باشید و بی خبر از درد مردم؟
بدیهی است که امروز نیز، قهرمان ساختن و دست زدن بر شعارهای بعضی از مسئولین هنوز زود و حتی بی دقتی است.
فعالان ملی و ملت آزربایجان باید هوشیارانه ضمن تعقیب و رصد نتیجه برنامه های فراکسیون، نباید حتی برای چند روز هم که شده کنترل حرکت ملی را به دست فراکسیونی ها بسپارند.
زیرا این چیز تازه و خارق العاده ای نیست که بازیگران نژاد پرست فارس و یا خبرنگاران روزنامه های دولتی با گردنی باد کرده، چهره ای پف کرده بر موجودیت ملت ترک می تازند و سعی در جنجال آفرینی و تخریب هویت ملت ترک را دارند. همه اینها همیشه علیه ملت ترک در ایران بوده اند، اما امروز مسیر افکار فعالان حرکت ملی در این ساحه ها بیشتر متمرکز شده و زمان و افکار خویش را بیش از حد صرف این گونه اتفاقات می کنند و چنین کارهایی، حرکت ملی را به حاشیه رانده و موجب اتلاف وقت می گردد.
به جای اینکه هفته ها وقت خود را در اینترنت برای پخش و تمجید و تفسیر از بازیگران یاوه گو و امثال آن بگذرانیم، وقت مان را برای برنامه های بهتر و آسیب شناسی و جلوگیری از نفاق در میان احزاب حرکت ملی، جذب افراد بیشتر و آگاهی و شناساندن تاریخ و فرهنگ و تزریق افکار ملی بر کودکان، جوانان و خانواده ها صرف کنیم.
ضمن حمایت از فراکسیون و استفاده از موقعیتها به نفع حرکت ملی، نباید ناخواسته به دام و کنترل اداره اطلاعات نظام جمهوری اسلامی بیافتیم و سفره دل را به سادگی بر گشاییم.
اکثریت ما، نماینده ای مانند آقای قاضی پور را به درستی و صداقت پذیرفته ایم و ایشان بارها صداقت و روحیه ملی خود را در مرحله عمل به اثبات رسانده اند. آیا آقای قاضی پور دلیل محکمی برای اعتماد کامل به فراکسیون تورکها و سپردن سرنوشت حرکت ملی به فراکسیون است؟
آیا قاضی پور نمی تواند خود، ناخواسته آماج بازی و برنامه های طراحی شده برای کنترل و تخریب حرکت ملی باشد؟
برای اثبات مثال اندکی به عقب بر گردیم و می بینیم که در یک روزنامه دولتی، اهانتی با طرح و رنگ ویژه برای ملت تورک ترتیب داده شده بود و این، بدون شک آزمونی بود برای سنجیدن حس ملی مردم تورک در ایران که هدفشان شناسایی روشنفکران و رهبران و فعالان بوده است و اتفاقی که خارج از انتظار و برنامه ریزی شان افتاد، به راه افتادن قیام تاریخی و اتحاد ملی در میان تورک ها بود، ولی با همه اینها از آن به بعد فعالین و روشنفکران ملی را یکی یکی به طرقی مختلف خسته و گرفتار تر نمودند تا توان فریاد و نای سخن گفتن نداشته باشند. آزارهایی از قبیل زندان، تهدید، اخراج و فراری دادن آنها و یا ایجاد تصادفات ساختگی، قرار دادن در تنگناهای اقتصادی، مالی، شغلی، روحی و روانی.
ممکن است امروز با ترفندی جدید، دوباره فعالان حرکت ملی را ضمن وعده و وعید های رنگارنک جذب و سپس سرنخ های حرکت ملی را بر دست گرفته و با استفاده از خود مان چاهی عمیق و یا راهی ناهموار بر حرکت ملی را فراهم سازند.
تمام رفتارهای نظام جمهوری اسلامی با فعالان ملی و مدنی آزربایجان نادرست، ظالمانه و غیر دموکراتیک، ناسازگار و مخالف قوانین حقوق بشر و اصول شناخته شده و رسمی بین المللی می باشد و همچنان ادامه دارد و شاهد تغییر محسوسی نبوده ایم. چنانچه حبیب ساسانیان در روزهای سخت آذربایجان وقتی در صدد یاری به نیمه جدا شده خود بر می آید، مستحق اشد مجازات می گردد و اما وقتی دولت ترکیه اقدام به دستگیری تروریست ها با سند و مدرک می کند، در مجلس ایران نماینده های کرد خط و نشان کشیده و به مجامع بین المللی مراجعه می کنند!!
در چنین نظامی که در مجلس قانونگذاری آن سرا پا یاوه گویی و زن ستیزی است و اکثریت نمایندگان با ابراز وفاداری به ولایت فقیه بر صندلی های سبز مجلس نشسته اند، امروز کمی بی دقتی است که به به کنان کف کف زنان تمام افکار و امیدهای خود را به فراکسیون بدوزیم و به گونه ای ناخواسته اجازه خاموش شدن آتشهای حرکتی ملی را بدهیم و اینگونه کم کم روحیه مبارزه جویانه فعالین را سرد تر سازیم و باور کنیم که دیگر همه چیز به نفع ما تمام خواهد شد.
البته ناگفته نماند نمایندگان و مسئولین باسواد، متعهد و دلسوزی وجود دارند که متأسفانه با داشتن اقلیت در نظام، نمی توانند کاری از پیش ببرند.
در نهایت باید دقیق تر بیاندیشیم و اگر لازم باشد تشکلی از چند فعال صاحب نظر برای تحقیق و تحلیل و شناخت ماهیت حقیقی فراکسیون و اقداماتی مشابه تشکیل داده و اجازه برنامه ریزی مغرضانه با ظاهری دلسوزانه برای حرکت ملی را ندهیم و اجازه و فرصت بازی با خون شهیدان حرکت ملی را به طراحان براندازی حرکت ملی ندهیم.
در پایان خاطر نشان می کنم که تشکیل فراکسیونی در مجلس شورای اسلامی ایران با عنوان فراکسیون ترکها موفقیتی تاریخی است که خط بطلانی بر روی فرضیه آذری بودن کسروی است و تأییدی بر حقانیت تورک بودن آزربایجانی ها که سالهاست ملت غیور و با شرف آزربایجان برای اثبات این حقیقت مبارزه کرده اند، هر چند که دولت جمهوری اسلامی ایران و نژاد پرستان ایرانی فارس زبان با توجه به شرایط امروز حرکت ملی، مجبور به پذیرش این موضوع هستند.
به امید موفقیت روز افزون حرکت ملی آزربایجان
بیستم نوامبر ۲۰۱۶ – شریفه جعفری
برلین، آلمان