آغاز یک سقوط ! شکست قطعی اسیمیلاسیون – روح الله مرادی قشقایی
۷ آبان امسال شاید یکی از مهمترین روزهای سالیان اخیر و آتی ایران باشد.
۷ آبان امسال آبستن دو رویداد به غایت مهم و قابل تامل در ایران بود . یکی تجمع کورش چی ها در پاسارگارد و دیگری تشکیل فراکسیون تورک زبانان ایران .
دو اتفاق از دو جریان فکری کاملا متضاد . دو تفکر اساسی که نه در مدار قدرت بلکه در بدنه جامعه جریان دارد .
ناسونالیزم آریایی و هویت طلبی قومی بی هیچ تعارف و لاپوشانی , دو جریان و دو رویکرد فکری , عقیدتی , ایدئو لوژیکی مهم این روزهای جامعه ما هستند .
برای دیدن نشانه های ان هیچ نیازی به سیاستمدار و تحلیگر سیاسی بودن نیست . آدرسش سر راست است , کف خیابانها , کوچه ها , صفحات مجازی , شبکه های اجتماعی , تجمعات بیش از دو نفر , تک تک خانه ها و و و و همه و همه آنرا فریاد میزنند . این دو نگرش از زیرین ترین لایه های جامعه تا روی ترین ان جریان دارد .
تخم پرورش این دو جریان از سالیان دور ریخته شده بود اما در این سالها لاپوشانها و دلواپسان وطنی با حذف صورت مساله و تکرار طوطی ور مشتی شعار نخ نما مانع شکل گیری آرام فضای گفتمان شده و هر نوع تفکر و عقیده مخالف خود را با غوغا سالاری و عربده کشی به حاشیه رانده و رادیکال تر نمودند .
۷ آبان امسال شاید خواب غفلت را از چشمانشان برباید تا حقیقت جامعه ای که در ان زندگی میکنند را در یابند .
در این روز صف بندی ها مشخص شد , خشونت های نهفته در کلام و عقیده عریان شد , مواضع روشن گردید و زنگ خاطر نهایی به صدا در آمد .
ناسیونالیستهای آریایی از مدتها پیش در تدارک لشکرکشی عظیم خیابانی بوده و به خوبی مهیای این روز شده بودند.
اصالت و چرایی نامگذاری این روز به نام کوروش اصلا موضوع نوشته من نیست ,اتفاقات روی داده در این روز و وقایع پس از ان است که سخت جلب توجه میکند . سر دادن شعارهای به غایت نژادپرستانه و قوم ستیزانه در این روز به شدت تامل بر انگیز است . توهین هتاکی و محکوم نمودن صدها میلیون عرب از سوی افرادی که مدعی انساندوستی و یگانگی و بزرگی اسطوره خود هستند بی نهایت خطرناک است . از این روی که اینان حتی به آنچه که خود به ان ایمان راسخ دارند نیز کمترین تعهد و پایبندی ندارند . سر دادن شعارهای نژادپرستانه و ترویج نفرت قومی انهم درست در روز بزرگداشت اسطوره خودشان کاملا تکان دهنده است .
نکته مهمتر اما بلافاصله پس از ان اتفاق افتاد . تشکیل فراکسیون تورک زبانان در مجلس به غایت کوروش چی ها را خشمگین نمود . از صفحات مجازی تا بطن جامعه صحنه واکنش اینان به تشکیل این فراکسیون بود .
سوال اصلی اینجاست , تشکیل یک فراکسیون برای براورده نمودن حقوق ۴۰ درصد جمعیت یک کشور از چه روی سبب خشم افرادی شد که مدعی نوشتن اولین اعلامیه جهانی حقوق بشر و بسط ان در جهان بوده اند ؟ آیا در اعلامیه حقوق بشر اینان , تورکان هم جزو بشر قلمداد شده اند یا خیر ؟ اگر شده اند آیا سهمی از این حقوق که برای ابناء بشر قائل شده اند میبرند یا خیر ؟ اگر میبرند پس این همه خشم و کینه و نفرت از تشکیل یک فراکسیون انهم در مرجع و منبع و دستگاه قانونگذاری یک کشور از چه روی است ؟
اگر اینان مدعی وطن دوستی بوده و دغدغه چارچوب ارضی سرزمین خویش را دارند از چه روی به تشکیل یک نهاد که در چارچوب قانون اساسی و درست در قلب مرجع قانونگزاری سرزمینشان شکل گرفته میتازند ؟
پاسخ مبرهن است . مای برتر !
این خشم و کینه و نفرت حاصل یکصد سال تمامیت خواهی و انحصار طلبی قومی و فرهنگی و سرزمینی است که امروز زبانه میکشد .
یکصد سال سرکوب و تحقیر قومی در سرزمین کثیرالمله ایران حاصلش چنین شکاف عظیم اجتماعی است . شکافی بزرگ که در یک سوی ان ناسیونالیزم آریاگرا و در سوی دیگرش هویت طلبی قومی ایستاده است .
۷ آبان امسال این حقیقت تلخ را آشکار نمود . عمق فاجعه عریان گشت. چنین حجم وسیعی از خشم و نفرت در واکنش به تشکیل یک فراکسیون قانونی باورنکردنی بود . از ان جهت که در تعاملات روزمره و گفتمان های سیاسی و اجتماعی که در بین لایه های زیرین جامعه تا نخبگان جریانهای مرکز گرا و تمامیت خواه وجود داشت سعی در پنهان نگاه داشتن و کتمان این خشم و نفرت ذاتی گشته بود اما تشکیل این فراکسیون عریانش نمود . عمق فاجعه آنجاست که نخبگان فکری این جریان که خود در ممالک توسعه یافته و دموکراتیک نشسته و و شاهد زنده ساختارهای دموکراتیک و پلورالیست محور کشورهای کثیرالمله و چند فرهنگه هستند پیشرو و پیشقدم در در حمله به این فراکسیون و محکوم نمودن تمام قد ان هستند . خشم انباشته در کلام اینان آنچنان عظیم است که در چشم انداز فردای ایران تصور شکل گیری فضای گفتمان و دستیابی به راه های برون رفت را نا ممکن می نماید .
غم انگیز است که در عصر روشنگری و جولان دموکراسی , نگرش بخشی از جامعه ما به حقوق اولیه و بنیادین ۴۰ درصد از جمعیت زنده و سازنده سرزمینشان چنین خصمانه باشد .
فراکسیون تورک زبانان مجلس بی شک حتی اگر کمترین کارایی نیز نداشته باشد حق طبیعی و بسیار ابتدایی تورکان ایران است که یکصد سال تمام زیر چکمه های ناسیونالیزم آریایی له شده اند .
تشکیل این فراکسیون بیش از همه صف بندی ها را آشکار نمود و البته حاوی یک پیام بسیار مهم بود :
اسیمیلاسیون با یکصد سال تلاش شکست قطعی خورده است !
روح الله مرادی قشقایی
۱۱ آبان ۱۳۹۵
سوییس