لوایی: هنرمندانی که حرف میزنند اما در واقع هیچ نمیگویند
هنرمندی که سخن میگوید اما در واقع هیچ نمیگوید، میخواند اما نه برای مردم و در نهایت سیستم توتالیتر به راحتی میتواند از این هنرمندان برای مقاصد خود استفاده کند.
این سخنان را محمدرضا لوایی شاعر تبریزی در گفتگویش با بخش آزربایجانی صدای آمریکا بیان کرده و به موضوع بیحرمتی و اهانت رحیم شهریاری به یکی از جوانان حاضر در سالن کنسرتش پرداخته است.
موضوع از این قرار است که وقتی رحیم شهریاری در مشکینشهر در حال اجرای کنسرت بود یکی از جوانان طرفدار وی در سالن برای ابراز احساسات نماد بوزقورد را با دستان گرفته و به نمایش میگذاشت که با مشاهده این جوان از سوی رحیم شهریاری، وی با الفاظ و لحن زننده و توهینآمیز از حراست سالن میخواهد که وی را از سالن کنسرت بیرون کنند.
بعد از این کار رحیم شهریاری، خوانندهای که به دلیل آهنگهای زیبای ترکیاش محبوبیت خاصی در بین مردم و بویژه جوانان بدست آورده با موجی از انتقادها روبرو میشود.
شاعر تبریزی محمدرضا لوایی که چند سالی است به آمریکا مهاجرت کرده با بیان اینکه حکومت از هنرمندانی که “پیام پرمحتوا و هنر اصیل” ارائه نمیکنند در راستای منافع خود بهره میگیرد گفت: «هنرمندی که حرف میزند اما در واقع هیچ نمیگوید، میخواند اما نه برای مردم و در نهایت سیستم توتالیتر به راحتی میتواند از این هنرمندان به دلیل عدم استقلال فکری برای مقاصد خود استفاده کند. این هنرمندان حرفهای زیادی به زبان آورده و مردم را به شور و شوق میآورند اما در آخر گذاشتن نقطه در آخر حرفهایشان را به سیستم وامیگذارند.»
به گفتهی این شاعر تبریز، «این هنرمندان کاری با منافع و مطالبات مردم ندارند. برای برگزاری کنسرت از حکومت اجازه میگیرد اما به مطالبه مردم برای حق آموزش به زبان مادری کنار میایستد و به مردم ملحق نمیشود.»
به اعتقاد لوایی هنرمند یاز طرف مردم و یا از طرف حکومت به سوی سیاست کشانده میشود و هنرمند در جامعهی ایران بالاجبار یکی از این دو راه را برخواهد گزید. وی با توجه به حرکت ملی آزربایجان، این جنبش اجتماعی را شامل سه گفتمان دانسته و هنرمندان و نویسندگان و شخصیتهای اجتماعی را در سه جبهه تقسیمبندی میکند:
«در ارتباط با جنبش آزربایجان سه گفتمان و جریان وجود دارد. یکی گفتمان حقوق بشری و دموکراسی است. دیگری فریاد آزربایجانی بودن و تورک بودن سردادن و در آخر مشروعیتبخشی به حکومت است و نهایتا گفتمان ایرانگرایی و پانفارسیسم با لباس آزربایجانگرایی است.»
محمدرضا لوایی معتقد است که در آزربایجانجنوبی هنرمند اگرچه میخواهد هنر خویش را ایفا کند؛ اما در نهایت باید خود را و موقعیت خود را در چارچوب یکی از این سه گفتمان بگنجاند.
این شاعر تبریزی در ادامه گفت: « تنها قشر هنرمندی که علیرغم فشارهای حکومت به فعالیت خود ادامه داده و در کنار مردم و جامعه خود را تعریف کرده است آشیقها هستند.»
در طول تاریخ آشیقها هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ ادبیات مخصوص به خودشان یک دیسیپلین خاصی برای خود تعریف کردهاند. آشیق قفط برای منافع خود نمیخواند زیرا ادبیات آشیقی چیز دیگری میگوید و بدین ترتیب ادبیات آشیقی به سختی میتواند به بازیچه حکومت تبدیل شود.»
حکومت نمیخواهد و همواره مانع از آن میشود که هنر مدرن همچون هنر آشیقی مستقل و مردمی و همراه با مردم شود و متاسفانه از خوانندگانی که تقلید میکنند حمایت میکند.