هذیانگویی تروریسم از زبان اصلاح طلبان
اگرچه از زمان انتخابات مجلس دهم در ایران هفته ها می گذرد اما اتفاقات و رویدادهای مهمی در روزهای منتهی به روز انتخابات و به خصوص دور دوم انتخابات ذهن هرکسی که مشتاقانه و بیدار مسائل کشور و منطقه وجهان را دنبال می کند را به خود معطوف می دارد. جریانهای سیاسی و اقتصادی و مافیایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران برای نیل به اهداف و منافع خود سازماندهی می شوند و هر یک به نحوی بر اساس منافع سیاسی به دنبال قدرت گیری هستند.
بعد از اینکه هر یک از جریانهای سیاسی، اقتصادی و مافیایی سهیم در قدرت حاکمیت از فیلتر دقیق شورای نگهبان عبور می کنند وارد گود مسابقه برای رسیدن به مجلس می شوند و شکی نیست که در دنیای سیاست جریانهای سیاسی در کشور، منطقه و حتی جهان دارای منافع و تعاملات و ارتباطات و علایق مشترک هستند. در دور دوم انتخابات پارلمانی ایران جریان اصلاح طلب از هفته ها پیش لیستی به عنوان لیست امید را در تمامی استانها و شهرستانها معین کرده بود و در دور دوم اشخاص و چهره های نسبتا شناخته شدهی این جریان با سفر به شهرهای مختلف کشور سعی داشتند تا توجه رای دهندگان را به افرادی که درلیست این جریان جای گرفته بودند معطوف کنند.
از جمله چهره های نسبتا شناخته شدهی جریان اصلاح طلب صادق زیباکلام استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران است که در شُرف انتخابات دور دوم مجلس وارد اورمیه شد و سخنرانی کرد. این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و از اشخاص نزدیک به آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنرانی در اورمیه بسیاری از رازهای پشت پرده را کنار زد و معادلات و تعاملات بین جریانهای سیاسی را به نسبتی آشکار ساخت. بطوریکه با تدقیق در آرا و لحن و جهت سخنرانی این چهره اصلاحطلب می توان به نتایجی هرچند نسبی دست یافت.
زیباکلام در ابتدای سخن خود برای باز کردن موضوع حول دموکراسی و تمایل جریان اصلاح طلبی به برقرار ساختن این مفهوم در ساختار سیاسی کشور با بازگو کردن خاطرهای از یکی از دانشجویان خود در دانشگاه تهران سخنان خود را آغاز میکند. خاطره از این قرار است که دانشجوی مستعد و البته متدین و مذهبی زیباکلام موفق به دریافت بورس تحصیلی در مقطع دکترا در دانشگاههای هند میشود و از آنجا که شخصیت این دانشجو بسیار مذهبی بوده تمایلی به اسکان دادن زن و فرزندان خود در کشوری دیگر نشان نمی دهد. اما بعدها که دکتر با این دانشجو ملاقات می کند باخبر می شود که وی خانواده خود را به هند برده و فرزندان خود را در یک مدرسه شیعه مذهب ثبت نام کرده و از این شرایط راضی است.
با این مقدمه چینی دکتر زیباکلام در ادامه به اهمیت دموکراسی اشاره می کند و می گوید که امیدوار است روزی فرا برسد که در اورمیه مدرسهای بزبان کردی باشد تا اگر خانوادهای خواست فرزندش به زبان کردی تحصیل کند این امکان برای وی میسر باشد. وی گفته بود: «دموکراسی یعنی اینکه در ابتدای خیابان امام خمیتی ارومیه مدرسهای باشد به اسم ماموستا ملا هاوری قهرمان بزرگ کردها که از اول ابتدایی به زبان کردی درس بدهد اگر پدر و مادر مصر باشند که ما می خواهیم بچه مان به زبان کردی درس بخواند. انتهای خیابان امام خمینی هم حتمن باید مدرسهای باشد به اسم شهید مطهری که به زبان فارسی است و اگر یک کردی به هر دلیلی دلش بخواهد فرزندش به زبان فارسی درس بخواند این حق را داشته باشد. کمرکش خیابان امام خمینی هم باید دبستانی باشد که اگر کردی بخواهد بچهاش به دو زبان کردی و فارسی یا کردی و انگلیسی درس بخواند این حق را داشته باشد. این یعنی دموکراسی و چیزی که هند به آن رسیده است.»
بعد از این سخنان وقتی که میخواست موضوع مدرسه را بسته و به موضوع اصلی دموکراسی بپردازد یکی از حاضرین به وی یادآور میشود که اورمیه ترک هم دارد و این چهره اصلاح طلب به همراه خنده و لبخند لزوم وجود مدرسه به زبان ترکی را هم به سخنانش اضافه می کند. این در حالی است که اکثریت این شهر را ترکها تشکیل می دهند اما آقای زیباکلام در اورمیه به گونهای سخن می گوید که انگار در شهری مطلقا کرد سخنرانی میکند. وی در ادامه سخنانش می گوید «… در بخش دیگری از کره زمین انسانها مجبورند با چنگ و دندان بجنگند هم خودشون را از بین میبرند و هم مخالفانشان را ازبین می برند که بتوانند آنها {مطالبات} را بدست بیاورند. مگر کردهای ترکیه چه می خواهند؟»
https://www.youtube.com/watch?v=rA_Zpfy5b4E
صادق زیباکلام با استفاده از واژههایی چون “جنگ” و از “بین بردن مخالفان و خود” به احتمال بسیار زیادی اشاره به گروه تروریستی پ.ک.ک کرده و بدین ترتیب اقدامات این گروه را در راه رسیدن به مطالبات مردم کرد ترکیه مشروعیت می بخشد. این در حالی از سوی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران صادق زیباکلام در شهر اورمیه مطرح می شود که ترکیه به لحاظ سطح دموکراسی فاصله زیادی با ایران دارد و از قانون احزاب و انتخابات به مراتب دموکراتیکتری برخوردار است. بطوریکه حزب دموکراتیک خلقها در ترکیه می تواند به پارلمان کشور راه یابد و یا اینکه در مدارس و دانشگاههای ترکیه به زبان کردی تدریس می شود و از بابت دموکراسی و حقوق اگرچه نابرابری هایی وجود دارد اما این مساله با کردهای ایران قابل قیاس نیست. و این موضوعی نیست که آقای زیباکلام از آن ناآگاه بوده باشد. اما با این حال اقدامات مسلحانه گروههای ترویستی در ترکیه را به صورت تلویحی مشروعیت می بخشد.
وی در سخنرانی دیگری که در سفرش به آزربایجان غربی صورت گرفت میگوید: «در سال ۵۸ یک درگیری در نقده شد زیرا یکی از کارهایی که رضاشاه کرد این بود که مساله کردستان را با پنهان کردن در زیر فرش سعی کرد تا بگوبد مسالهای به نام کردستان نداریم. بخشهایی از کردستان را در تقسیمات کشوری در داخل آزربایجان غربی قرار داد. مهاباد در طول تاریخ بشریت قلب ناسیونالیسم کردی بوده»
در هم و برهم گفتن جملات و فعلها و نبستن جملات به شکل درست و قاطع در سخنان این استاد دانشگاه در حالی که سخنان عجیبی به زبان می آورد جالب توجه است. پیش از آنکه رضاشاه استانها را در تقسیمات کشوری طرح کند، ممالک محروسه قاجار از ایالات بزرگ تشکیل میشد که یکی از این ایالات آزربایجان بود و هر یک از ایالات از ولایات مختلفی تشکیل می شد که کردستان نیز یکی از ولایات ایالت آزربایجان به شمار میرفت. نکته عجیب دیگر اینکه در این سخنرانی هجوم گروه تروریستی دموکرات به شهر سولدوز (نقده) و کشتار مردم بی دفاع از نظر دکتر زیباکلام یک “درگیری” است که آنهم به دلیل تقسیمات کشوری نادرست رضاشاه میباشد.
اگرچه وی در اورمیه می گوید “در اینجا اصلاح طلبی موجب انسجام ترک – کرد گشته” اما با دقت در سخنرانی های وی شاهدیم که وی به نوعی کردیت را در سخنانش پررنگنر میکند و این تضاد در عمل و گفتار گویای بسیاری از مسائل است. زیباکلام حامی مجید میلان کاندید کرد و اصلاحطلب در اورمیه بود. یکی از سایتهای محلی به نام چیچست در آشکارسازی تعاملات پشت پرده جریانهای سیاسی اصلاح طلب و تروریسم کردی در تاریخ ۱۳۹۵/۰۲/۰۵ می نویسد: «امروز بنر گروه منحله جبهه متحد کُرد درحالی به ستاد مجیدمیلان کاندیدای کُرد نصب شده است که نام و اعتبار جبهه متحد کُرد که سال هاست از سوی بنیانگذاران خود “منحل” شده است، از طرف باندی از فرصت طلبان قوم گرا که پشت نقاب مطالبات محلی پنهان شده اند مورد سوء استفاده قرار می گیرد. برخی فعالان سیاسی ملتزم به نظام معتقدند اصلاح طلبان با حمایتهای کورکورانه از کاندیداهای کُرد سعی درلاپوشانی واترگیت سیاسی و استحاله خود در استان آزربایجان غربی هستند و از سوی دیگر اینگونه حرکات موزیانۀ تبلیغاتی و بودار پرشائبه های اعلام رفراندوم علنی کُردها علیه مردم آذربایجان صحه میگذارد.»
این سایت در ادامه به نقل از یک تحلیلگر سیاسی از اصلاح طلبان می نویسد: «تا به امروز اگر هر توجیهی ازسوی لیدرهای دو شقۀ جناح های اصلاح طلب ارائه میشد برای ما قابل قبول بود اما با دیدن این صحنه متوجه شدم اصلاح طلبان برخلاف ادعای شعار اصلی شان (وحدت هویت ملی ،دینی و علمی) عمل نمودند و با حمایتهای کورکورانه به هر قیمتی حتی زیرپا گذاشتن اکثریتی که همیشه از آن دم میزنند نشان دادند قابل اعتماد نیستند. و اساسا لیدرهای اصلاح طلبان دراین استان علی الخصوص اورمیه درحد یک باند هستند تا تشکیلاتی که با عقلانیت با مردم و مطالباتشان رفتارکنند.»
نوشتن متن کردی به الفبای لاتین مورد استفاده در کردستان ترکیه بر روی بنر تبلیغاتی میلان نیز از معماهای نه چندان سخت روزهای انتخابات بود که ماهیت و روابط جریانهای سیاسی بازیگر در غرب آزربایجان را نمایان می کند. اصلاح طلبان و گروههای تروریستی کردی وارد تعامل و به دنبال آن همکاری شده بودند و سعی داشتند هر کدام منافع مشترک خود را در غرب آزربایجان بدست آورند که با هوشیاری و آگاهی ملی مردم آزربایجان و اتحاد و همدلی تمامی معادلات اصلاح طلبان پانفارسیسم و جریانهای نزدیک به گروههای تروریستی منطقه را نقش بر آب کرد. بطوریکه با پیگیری منافع و مطالبات ملی در اورمیه گفتمان اصلاح طلبی به حاشیه رفت و با بسیج و اتحاد مردم اورمیه توانست سکان منافع ملی را در غرب آزربایجان بدست گیرد. بدون شک کسانیکه حکومت ملی آزربایجان در سالهای ۱۳۲۴-۱۳۲۵ را نمی توانند ببینند و با تاریخ و هویت آزربایجان و مطالبات و مبارزات مدنی آن بیگانهاند و یا کسانیکه با شلیک بر سینه جوانان کرد و ترک این سرزمین می خواهند بر طبل حق طلبی بکوبند جایی در آزربایجان نحواهند داشت.