آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۲ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / تحلیل / جنگ گاز و نفت روسیه و ایران در جنوب شرق ترکیه و قاراباغ به دست پ ک ک و ارمنستان

جنگ گاز و نفت روسیه و ایران در جنوب شرق ترکیه و قاراباغ به دست پ ک ک و ارمنستان

جنگ گاز و نفت روسیه و ایران در جنوب شرق ترکیه و قاراباغ به دست پ ک ک و ارمنستان
9 آوریل 2016 - 03:56
کد خبر: ۲۴۴۵۴
تحریریه آرازنیوز

با پیدایش طلای سیاه در جهان روابط دول و قدرت های سیاسی و نظامی جهان دچار تحول عمیقی شد و سیستم کهنه استعماری و اشغال کشورها جای خود را به پیدایش مرزها و کشورها و دولت های دست نشانده شد.

از انجائیکه اکثر منابع زیر زمینی نفت و گاز جهان در خاورمیانه و قفقاز می باشد در یکصد سال گذشته این مناطق سرنوشت خونینی داشته و شاهد کشمکش قدرت های امپرالیستی و کشتار انسان های بی گناه این مناطق به خاطر منافع اقتصادی و نفتی شان بود.
امپراطوری عثمانی که اکثر مناطق نفت خیز جهان تحت سلطه اش بود دشمن شماره یک انگلیس و روسیه و…. بشمار می رفت و رهبران این کشورها با ترفندهای مختلفی دولت عثمانی را وارد جنگ ناخواسته جهانی اول نمودند و با تضعیف بنیان های دولت مداری و ارتش عثمانی، اقلیت های قومی و مذهبی سرزمین های عثمانی را برای تجزیه و تشکیل کشورهای مستقل ترغیب و تحریک کردند.

با شکست دولت عثمانی، ده ها کشور کوچک بر روی منابع عظیم گاز و نفت در خاورمیانه و شاخ افریقا پدیدار شد که هر کدام تحت حمایه یکی از کشورهای پیروز جنگ قرار گرفت و استعمار نوین منطقه به دست کارتال های نفتی شروع شد.

منقطه قفقاز و باکو نیز از آتش افروزی جنگ نفت و گاز به دور نماند و دولت روسیه و انگلیس با اجیر کردن ارمنی های منطقه سعی در قطع ارتباط عثمانی ها با ملل ترک قفقاز داشتند که متاسفانه توانستند با به وجود اوردن کشوری نامشروع به نام ارمنستان دیواره ای مابین ترک های قفقاز و ترک های انادولو ایجاد و دریای خزر و باکو و داغستان را تحت کنترل خود در آورند که برای رسیدن به این اهداف خود هزاران انسان قربانی و میلیون ها نفر آواره شدند.

ایران نیز با اینکه در جنگ جهانی اول و دوم اعلام بی طرفی کرده بود ولی از تاثیرات جهانی آن بی بهره نماند و شمال ایران به صورت نانوشته به حیات خلوت روسیه و جنوب ایران بین ایالات متحده و انگلیس تقسیم شد و نظام های سیاسی حاکم صرفا ابزاری برای محافظت از منافع گازی و نفت ایران بوده و ملل مختلف از جمله ترک های آزربایجان هدف قلع و قمع حاکمان تهران بودند تا منافع شرکت و کارتل های نفتی قدرت های امپرالیستی محافظت شود، بعد از انقلاب ۵۷نیز روسیه توانست نزدیکی بیشتر و بهتری با سران تهران ایجاد و انگلیس و امریکا را از حوزه نفتی ایران خارج و با امضا پیمان های نظامی،هسته ای،امنیتی و… شریک بسیار خوبی در منطقه برای خود دست و پا کند و بواسطه جمهوری اسلامی ایران کشورهای نفتی حوزه خلیج عربی را که تحت کنترل و حمایه بلوک غرب می باشد را تهدید و تحت فشار قرار داد.

از صد سال پیش همه جنگ ها، کودتاها، انقلاب ها و کشتارها و ترور ها و بمب گذاری ها در منطقه به نوعی با کنسرسیوم ها و قراردادهای نفتی و گازی در ارتباط بوده و هم اکنون نیز سر منشا تحولات و خون ریزی های افغانستان،یمن،عراق،لیبی،فلسطین، لبنان و… در منافع اقتصادی و تعادل جهانی نفت و گاز و انرژی می باشد و بازیگران این تحولات از جمله سران اقلیم کردستان عراق، گروه تروریستی پ ک ک ، گروه تروریستی داعش و… همگی مهره و سربازان شطرنج تعادل جهانی انرژی و بورس های نفتی و گازی هستند.

بعد از اوج گیری بهار عربی و فروپاشی سیستم کهنه حامیان مسکو در منطقه از جمله دو مهره مهم چون معمر قذافی و صدام حسین توازن نفوذ کرملین در منطقه به هم خورد و روسیه وارد بازی بسیار خطرناکی شد که نتیجه آن ویرانی سوریه و قتل هزاران زن و کودک به دست دیکتاتور دمشق بود.

جمهوری ترکیه که در این تحولات نقش مهمی بر عهده داشت و توانست حوزه انرژی خود را که سال ها تحت کنترل و تاثیر روسیه و ایران بود را به سمت جمهوری آزربایجان، شمال عراق و کشورهای عربی سوق داد و با عبور دادن خط لوله باکو،جیهان ، تفلیس و همچنین پروژه نوبکو دست روسیه و متحد استراتژیک اش ایران را در حنا گذاشت.

جمهوری آزربایجان نیز که سال ها قربانی اشغال مسکو بود بعد استقلال با چرخش به سوی غرب و آنکارا شرکت روسی گازپروم از انرژی خزر و باکو محروم ماند.

سال ۲۰۰۰هزار غرب خواست با ساخت خط لوله استراتژیک ۱۵۰۰کیلومتری قطر – ترکیه وابستگی گازی اروپا به گاز روسیه را قطع و به گاز ارزان قیمت دست یابد، این خط لوله که از خاک سوریه می گذشت پروژه پارس جنوبی ایران را عقیم و روسیه را در نقطه ضعیفی قرار می داد، سال ۲۰۰۹بشار اسد به درخواست ایران و روسیه این تفاهم نامه را امضا نکرد. با آغاز اعتراضات مردمی بهار عربی در سوریه، پوتین و سران تهران می دانستند سقوط بشار اسد یعنی پایان قدرت نفتی و گازی آنها در بازارهای جهانی و قدرت گرفتن منطقه ای ترکیه و جمهوری آزربایجان می باشد.

یعنی به عبارتی ساده پوتین، آقای خامنه ای و بشار اسد ویرانی سوریه و قتل هزاران زن و کودک معصوم را بهتر از دست رفتن بازارهای انرژی و نفت و گاز دانستند.

ترکیه که نقش مهمی در این تحولات بازی می کرد و استانبول بجای مسکو تبدیل به شاهرگ اقتصادی منطقه گشته بود، در سال های اخیر تلاش فراوانی را شروع کرد تا وابستگی نفتی و گازی خود به روسیه و ایران را کم و انتقال انرژی این دو کشور از خاک خودش را به کارت برنده خود تبدیل کند بنابراین پروژه انتقال انرژی دریای خزر و شمال عراق را با جدیت شروع و در حالی که موفقیت های عظیمی به دست اورد حمایت های کشورهای نفت خیز عربی را کسب و از طرفی نیز مشکل ۳۰ساله تروریسم پ ک ک را با مذاکرات مثبت به سرمنزل می رساند.

ولی مسکو و تهران دو رقیب تاریخی آنکارا تنها چاره، قطع فعالیت های ترکیه و عقیم گذاردن پروژه های عظیم نفتی و گازی در منطقه را تشدید بحران بوسیله مزدوران پ ک ک و کشور ارمنستان می دانند بنابر این در شش ماه گذشته با حمایت همه جانبه از پ ک ک و ارسال سلاح های مدرن و ایجاد کمپ های جدید در شمال عراق – سوریه و ایران جنوب شرقی ترکیه را دچار التهاب کرده و با حمایت از شاخه سیاسی پ ک ک فردی به نام دمیرتاش را به عروسک بازهای خود تبدیل کرده و جنگ مخفی سازمان های امنیتی ایران و روسیه بر علیه ترکیه را شروع و رسانه های مزدور نیز عملیات جنگ روانی بر علیه ترکیه را استارت زدند.

خانواده بارزانی نیز ارتباط نزدیکی با آنکارا دارد و تفاهم نامه های انرژی با ترکیه امضا کرده از انتقام روسیه و ایران در امان نبوده و حزب دست ساز ” گوران” با دستور تهران و مسکو تبدیل به ابزار فشار علیه خانواده بارزانی شدند.

حال نوبت جمهوری آزربایجان رسیده شدیدا از جمهوری آزربایجان در مبارزه با تروریسم حمایت کرد و می کند، روسیه و ایران عروسک منطقه ای خود را برای نقض آتش بس ها در منطقه قاراباغ وارد میدان کردند تا با تشدید درگیری ها بتوانند جمهوری آزربایجان را وارد بحران کنند تا از حمایت ترکیه دست کشیده و ترکیه و آزربایجان را از بازارهای سرنوشت ساز انرژی جهانی دور نگه دارند.

حمایت علنی صلاح الدین دمیرتاش از ارمنستان و ارسال تروریست های پ ک ک به مناطق اشغالی قاراباغ دنباله این پروژه می باشد و طرفی نیز جمهوری اسلامی ایران شبکه تروریست های اسلامی را در نارداران به راه انداخته و در حال سازماندهی جریانی مسلح به نام حزب الله آزربایجان می باشد تا در هر بحران احتمالی تا راه اندازی جنگ داخلی در جمهوری آزربایجان پیش برود.

در سخنی کوتاه روسیه و ایران برای حفظ منافع نفتی و گازی خود در بازار های جهانی جنگ تمام عیاری به قیمت ویرانی سوریه و عراق و…. جان هزاران انسان بی گناه آغاز کرده اند و حال بعد از جنوب شرق ترکیه جمهوری آزربایجان را قربانی این جنگ می کنند تا نگذارند کشورهای اروپایی و امریکایی به حیات خلوت خود نزدیک شوند.

روی خط خبر