سهم تُرکان از ایران (بخش دهم- میراث فرهنگی)- بابک شاهد
ملت ها در سیر تکامل تاریخی خود آثاری به جای می گذارند که این آثار از منظر آیندگان به عنوان میراثی تلقی می گردد که از فرهنگ گذشتگانشان به یادگار مانده است. میراث فرهنگی یک ملت در یک تقسیم بندی کلی به دو بخش میراث مادی و میراث معنوی تقسیم می گردد. میراث مادی شامل آثار معماری، یادمان ها، محوطه های باستان شناسی، مراکز تاریخی، مجموعه بناها، پارک ها و باغ های تاریخی، باغ های گیاه شناسی، باستان شناسی، مجموعه های موزه ای کتابخانه ها، آرشیوها و …. است. میراث معنوی نیز دربردارنده ی موسیقی، رقص، ادبیات، تئاتر، سنت های شفاهی، آئین های سنتی، آداب اجتماعی، دانش سنتی، صنایع دستی، فضاهای فرهنگی، مذهب، جشن ها و … است. (برای مطالعه ی بیشتر: صمدی، یوسف. ( ۱۳۸۲)، ج۱٫ “میراث فرهنگی در حقوق داخلی”. تهران: اداره کل آموزش، انتشارات و تولیدات فرهنگی کشورسازمان میراث فرهنگی، چاپ اول.) تُرکان آزربایجان جنوبی و ایران در تاریخ دیرین خود مجموعه ای متنوع از این میراثها را از خود به یادگار گذاشته اند که متاسفانه امروزه تحت تاثیر سیاست های نژادپرستانه ی جمهوری اسلامی از هرگونه توجه و ارزش دهی محروم مانده اند. میراث فرهنگی آزربایجان در ایران بدون اختصاص بودجه های لازم، مستندسازی های علمی و دقیق، تشکیل کارگروههای تخصصی، و برآورد نحوه و شیوه مرمت و بازسازی و در نظر نگرفتن شرایط آب و هوایی منطقه که متاثر از بی مسئولیتی و دید شوونیستی مسئولین پایتخت نشین است، به مرور زمان در معرض ویرانیهای جبران ناپذیری قرار می گیرند. مطالعه ی بودجه های اختصاص داده شده برای مرمت، حفظ و نگهداری آثار مربوط به فرهنگ فارسی و مقایسه ی آن با بی توجهی های موجود در خصوص میراث فرهنگی آزربایجان نشان از تبعیض موجود در ایران دارد که در سطور ذیل به بیان برخی از موارد عینی خواهیم پرداخت.
شهر یئری اردبیل و بی توجهی مسئولین
منطقه “شهر یئری” که وسیع ترین منطقه تاریخی استان اردبیل و یکی از با اهمیت ترین مناطق پیش از تاریخ شمال غرب آزربایجان جنوبی است به شماره ۶۱۶۲ به ثبت آثار ملی رسیده است اما طی سالها به دلیل عدم حفاظت منطقه از دستبرد و حفاریهای قاچاقچیان اشیای عتیقه و نیز با توجه شرایط جوی و آب و هوایی بسیار سرد منطقه، صدمات جبران ناپذیری وارد شده است. که آخرین مورد آن به سرمای بی سابقه سال ۱۳۸۶ برمی گردد که سنگ افراشتها را مورد حمله قرار داد که متاسفانه به دلیل عدم احساس مسئولیت و تعهد مسئولین و کارشناسان ذیربط تنها انعکاس خبری آن محدود به “یک زیرنویس تلویزیونی در شبکه خبر می باشد که در آن اعلام شد ۸۰% از آثار تاریخی منطقه شهر یئری بر اثر سرما از بین رفته است”. این منطقه که یکی از باارزشترین و بی نظیرترین آثار باستانی جهان به شمار می رود در اثر بی مسئولیتی سازمان میراث فرهنگی از میان رفت و دیگر به هیچ وجه قابل مرمت نیست.
سرقت دولتی از موزه های آزربایجان
موزه ی تبریز از جمله موزه هایی است که آثار باستانی ارزشمندی را در خود جای داده است و بعد از موزه ی ملی رتبه ی دوم در میان موزه های موجود در ایران را دارد. اما در کنار این امر این موزه از معدود موزه های موجود در ایران است که هر سال چندین بار سارقان عتیقه اقدام به سرقت از موزه می نمایند و هیچ گاه عاملین این سرقت ها دستگیر نمی گردد. این در حالی است که به گفته ی مسئولین دارای مجهزترین سیستم امنیتی می باشند! “به گزارش خبرگزاری مهر، پنج شی تاریخی شامل دو بشقاب، یک تنگ، و دو کشکول از جنس نقره اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ از موزه تبریز به سرقت رفت. این موضوع را تراب محمدی مدیر کل میراث فرهنگی استان آزربایجان شرقی در گفتگو با خبرنگار مهر، تایید کرد و گفت: با وجود اینکه در ساختمان موزه آذربایجان دوربین های مدار بسته نصب شده در موقع سرقت، اپراتور ساختمان خواب بوده و سارق یا سارقان به راحتی وارد ساختمان شده اند. ضمن اینکه این موزه دارای دو نگهبان هم بوده اند اما آنها متوجه ورود دزدان نشده بودند. وی با بیان اینکه سارقان از جایی وارد شده که نگهبانان تصور آن را هم نمی کردند و از غفلت اپراتور برای ورود استفاده کرده اند. در حالیکه محمدی عنوان می کند اقدامات حفاظتی مانند دوربین مدار بسته و نگهبان در موزه تبریز وجود داشته است، اما صابر عباس زاده، رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی آذربایجان شرقی، گفته است که در ساختمان موزه آذربایجان موارد امنیتی به درستی رعایت نشده و دوربین های نصب شده در محل کیفیت مناسبی ندارند.” (منبع: خبرگزاری مهر. ۸ آذر ۱۳۹۲٫ شناسه خبر: ۲۱۸۴۷۶۸) انعکاس سخنان مسوولین مرتبط با این حادثه در خبرگزاری ها نشان از وجود تناقض در گزارش هایشان، عدم احساس مسئولیت و تعهد در قبال این رویداد بسیار مشکوک و نادر است که نهایتا به صورتی بسیار کلی خبر از دستگیری و پیدا کردن تمامی اموال مسروقه را بدون هیچ گونه گزارش مبسوط و مستندی ابراز می کنند. ” این سرقت را مسوولان نیروی انتظامی اعلام کردند و مسوولان سازمان میراث فرهنگی ابتدا تکذیب و بعد مشکل را غفلت انسانی عنوان کردند. اکنون تراب محمدی، رئیس اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی به خبرگزاری میراث فرهنگی گفته است که موزه های تبریز نفوذ ناپذیرند و هیچ مشکلی وجود ندارد که بخواهند تمهیداتی بیندیشند. تراب محمدی افزود: برای موزه برنامه ویژه ای نداریم این دزدی بر اثر یک غفلت نیروی انسانی بود. در غیر این صورت ما همه ضوابط قانونی را رعایت کردیم. تمامی امکانات موزه تبریز خوب است؛ از دوربین های مدار بسته گرفته تا سایر امکانات. استحکامات موزه های تبریز نادر است . ما مثلی داریم که می گوید: قفل برای افراد درستکار است. وقتی کسی دزد باشد، خوب دزدی می کند. محمدی همچنین در مورد سرقت سال ۸۵ از این موزه گفت: سال ۸۵ من در سازمان میراث فرهنگی حضور نداشتم. به گفته او در آن سرقت یک یا دو تابلو از موزه تبریز سرقت شده است که ارتباطی با وی ندارد.” ( منبع: همشهری آنلاین. ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲٫ کد مطلب: ۲۱۴۲۶۹)
روزنامه ی اطلاعات در خصوص وجود سرقت دولتی از موزه ی تبریز و موارد ذکر شده چنین می نویسد: “یک کارشناس موزه داری که ترجیح داد نامی از وی برده نشود، در این باره می گوید: سارقان کمتر به سراغ موزه می روند چون سرقت از موزه سخت است و البته غیرممکن نیست؛ همچنین اشیای موزه ای به راحتی تبدیل به پول نمی شوند. به همه اینها پروتکل امضا شده در ایکوم ( شورای بین المللی موزه ها) را نیز اضافه کنید که بر اساس آن هر شی ء که در کشوری یافت شود، در صورت احراز مالکیت آن از سوی کشور اصلی، باید بازگردانده شود؛ هر چند کشورهایی مانند انگلیس، کانادا و اسرائیل این پروتکل را امضا نکرده اند و این کشورها مقصد بیشتر اشیا سرقتی از سایر نقاط دنیا هستند. وی همچنین افزود: موزه آزربایجان حسگر حرکتی داشت که در ساعت تعطیلی موزه حتی به حرکت پشه هم حساس بود. اما در این سرقت برنامه ریزی شده، این حسگرها از کار افتاده بودند.” (منبع: روزنامه اطلاعات، دستبرد آثار تاریخی. پریناز سهرابی. ۲۷ خرداد ۱۳۹۲٫ شماره خبر: ۲۵۶۱۷٫)
ارگ علیشاه و مسجد کبود نماد ستم موجود در میراث فرهنگی آزربایجان
“ارگ علیشاه تبریز یکی از شاهدان خاموش و نماد سمبولیک ستم وارده بر میراث فرهنگی آذربایجان به خصوص در دوره جمهوری اسلامی ایران می باشد. بنای اولیه ارگ علیشاه به قرن هشتم هجری باز میگردد، این بنای ۷۰۰ ساله روزگاری برای رقابت با مجموعه دانشگاهی ربع رشیدی و در زمان سلطنت سلطان محمد خدابنده ( الجایتو) توسط وزیر تاج الدین علیشاه گیلانی ساخته شده است براساس گمانه های زنی های تاریخی دو نظریه وجود دارد یکی اینکه مسجدی بوده با ایوان و طاق عظیم ولی به دلیل تعجیل در ساخت آن، ایوان و صحن مسجد می ریزد و مدتی بدون استفاده می ماند. و نظریه دیگر اینکه ساخت آن نیمه کاره رها شده است. بعدها در دوران انقلاب مشروطه به عنوان قلعه نظامی از آن استفاده می شود و پس از این است که به عنوان ارگ شهرت می یابد. ارگ علیشاه تبریز به دلیل ساخت مصلی از سوی بنیاد مصلی تبریز دور از انتظار نیست که در سالهای آتی دچار فروپاشی به دلیل ساخت و ساز غیراصولی در محوطه ی آن گردد. مدیرکل اسبق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی که در دوران اصلاحات، مدیریت این سازمان دولتی را بر عهده داشت در این خصوص چنین نظری دارد: ” ارگ علیشاه تبریز ۷۰۰ سال است که سر پا مانده است، این بنا جزو معدود آثاری است که زلزله های مهیب تبریز را تجربه کرده ولی خم به ابرو نیاورده است و پایدار مانده، اما در حال حاضر توسط جهل و ناآگاهی از بین می رود. با اینکه ساخت و توسعه ساختمان مصلی از اواخر دهه ۶۰ کلید خورده است اما چه اصراری است که این طرح ادامه یابد حتی به بهای تخریب یادگار مشروطه و بنایی که ۷۰۰ سال پیش به عنوان مسجد، عظمت و بزرگی اسلام را به رخ می کشید! ” (منبع: روزنامه قانون، شماره ۶۸۱، ۱۷ آذر ۱۳۹۴)
مسجد کبود تبریز نمونه ای دیگر از بی توجهی مسئولین به میراث فرهنگی آزربایجان می باشد. مسجد کبود از الحاقات بازار سرپوشیده تبریز بوده که به همراه ۲۸ مسجد دیگر در بافت داخلی بازار در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ توسط سازمان جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسیده است. اما انجام عملیات لوله کشی گاز و تجهیز سیستم گرمایشی که با وجود اخطارهای پیاپی قضایی و انعکاس آن در روزنامه ها هنوز تجهیزات گازکشی در محوطه و دیوارهای آن خودنمایی میکند باعث آسیب زدن به این اثر جهانی نمود. در حالیکه بر اساس استاندارهای بین المللی برای جلوگیری از آسیبهای استفاده از گاز شهری برای گرم کردن محوطه مسجد کبود باید از سیستم دمش هوای گرم استفاده شود که این سیستم میتواند ضمن گردش هوای گرم در همه قسمتهای مسجد از آسیب رسیدن به بنا جلوگیری کند.
نمونه های ذکر شد از معدود نمونه هایی می باشد که بیانگر اجحاف موجود بر علیه تُرکان در ایران در خصوص حراست از میراث فرهنگی تُرکان است. مطمئناً مطالعه ی شرایط حراست از دیگر آثار باستانی همچون تخت سلیمان تکاب، بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل، گنبد سلطانیه زنجان، مجموعه بازار تبریز، تپه حسنلی ( سولدوز) یانیق تپه ( خسروشهر) تپه آذتک ( بین زنجان و ابهر) دهها تپه باستانی در همدان: تپه نوشیجان، قوشا تپه، چال تپه و …، تپه های باستانی قزوین: قره تپه، تپه قیز قالاسی، چوبوقلو تپه و …، و تپه های باستانی اطراف دریاچه ارومیه که نماد هویت فرهنگی آزربایجان در تمامی دوره های تاریخ است و مقایسه ی آن با میراث فرهنگی قوم فارس نشانگر تبعیض آشکار در حق تُرکان آزربایجان جنوبی و ایران خواهد بود.
پایان بخش دهم
بابک شاهد- سردبیر سایت خبری-تحلیلی آرازنیوز