غزه، خوجالی، کرکوک / هشدارها و عبرت های تاریخی در غرب آذربایجان ایران
هوشیاری مردم، دلاوری مرزداران و تدبیر مسئولان، سه ضلع یک مثلث استراتژیک در غرب آذربایجان را تشکیل میدهند که هر سه به هم وابسته اند.
کشتار، تجاوز و اشغالگری در همه ابعاد آن و در همه اعصار با هر بهانهای، نفرت انگیز و محکوم است. متاسفانه در همه دوران تاریخ بشریت این فجایع با عناوین مختلف توسط استیلاجویان، توسعه طلبان، نژادپرستان و استعمارگران تکرار شده است و میلیونها انسان بیگناه به خاک و خون کشیده شده و میشوند.
سارگون، اسکندر، کوروش، فرعون، چنگیزخان، هیتلر، استالین و… که نامشان مترادف با ظلم، تعدی و جنایت است که حتی آبهای دجله و فرات، سیحون و جیحون نیز آنها را مطهر نمیکند.
خالقان جنایت ناکازاکی، هیروشیما، ویتنام، خوجالی، بوسنی، غرب آذربایجان ایران و فلسطین؛ یعنی آمریکا، داشناکهای ارمنی،صربها، مارشیمونها، شیخ عبیداللهها، سیمیتقوها، اسرائیل و تبهکارانی از جنس داعش و اشغالگران کرکوک، در تاریخ معاصر جهان را باید قصابان بشریت نامگذاری کرد و هرچه بیشتر میبایست جنایت این جانیان را افشا و ماهیت و اهدافشان را برای نسل حاضر تشریح کرد.
مماشات و ساده نگری در مورد وقایع صد سال اخیر آذربایجان، ایران، منطقه (قفقاز، خاورمیانه و ترکستان) و شرق اروپا میتواند حوادث گذشته را با ابعاد بزرگتر و جنایات وسیع تر تکرار کند.
پرواضح و شایان ذکر است در نسل کشیها و جنایات وسیع، جنگهای قومی و قبیلهای و منطقهای علاوه بر عوامل و مجریان قابل لمس و قمه و قداره و ششلول بندی های بیمنطق و توسعه طلب که دستشان تا به مرفق به خون بیگناهان آغشته است، نباید از طراحان، سناریونویسان و گردانندهگان این تراژدیها یعنی آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین غافل ماند چرا که در یک قرن اخیر هیچ مجادله، جنگ و کودتایی در سراسر جهان خارج از حیطه پنج قدرت فوق الذکر صورت نگرفته است.
تشکیل رژیم نژادپرست و نامشروع اسرائیل در سرزمین فلسطین، فروپاشی امپراطوری عثمانی، فروپاشی شوروی، جنگهای افغانستان، هند و پاکستان، ایران، عراق، جنگ بالکان، جنگ های اول و دوم جهانی، تاسیس فرقههای متعدد و تلاش برای تقسیم کشورهای عراق، ایران، سوریه و ترکیه به نفع دو جریان قومی و نسل کشی آذربایجانیهای ایران در خلال جنگ های اول و دوم جهانی با بیش از دویست هزار نفر قربانی و ترسیم نقشههای توسعه طلبانه که استمرار همان پروسه های قبلی در غرب آذربایجان ایران توسط گروهک های خشونت طلب و بیدادگریهای ابوبکر البغدادی در سوریه و عراق و ذوق زدگی اسرائیل از امکان استقلال یک حریم قومی را نباید حادثه های اتفاقی تلقی کرد، چرا که برای پیدایش آنها در اتاق های فکر و توطئه ماهها و سالها برنامه ریزی کردهاند.
هشدارها و عبرتهای تاریخی در غرب آذربایجان ایران
غرب آذربایجان ایران به مرکزیت شهر تاریخی و همیشه آذربایجانی اورمیه، استانی مهم و استراتژیک است و همچنانکه از نام و پیشینه تاریخیاش مشخص است با اقوام التصاقی زبان سومر، عیلام، ماننا، اورارتو، پارتی (غز، سلجوقی، افشار، صفوی، آق و قره قویونلو) هویت پیدا میکند و جایگاه مهمی در تاریخ کشور و منطقه آذربایجان دارد و در اکثر تحولات نقش مثبت و سازنده ای داشته است، اما گاها به واسطه غفلتها در مقاطع مختلف با فجایع اسفناکی روبه رو شده است که یادآوری آنها تنها ایجاد تدبیر و هوشیاری را از ما میطلبد.
جنگ های ایران و روس در دو سوی آراز، جنگ چالدران، شرارتهای دامنه دار جیلوهای بیگانه و خارجی و حامیان داخلی آنها، شیخ عبیدالله شمزیانی، اسماعیل سیمیتقو و احزاب توسعه طلب مسلح که در صد سال اخیر به قربانی شدن دویست هزار انسان ترک آذربایجانی بیگناه منجر شده و استمرار ادعاهای کهنه با منطق خشونت و ترسیم نقشههای بی پایه و ریشه بر سرزمین آذربایجان و به شهادت رسانیدن ده هزار مرزدار در طول ۳۴ سال اخیر از تراکم و ترافیک اهداف دشمنان میهن اسلامی و غرب آذربایجان حکایت دارد.
حوادث غزه، و شمال عراق و به مسلخ کشیده شدن دهها هزار ترکمن مسلمان (آذربایجانی های عراق اعم از شیعه و سنی) و تصرف و اشغال مرکز ترکمنهای عراق توسط اقلیم بارزانی و ادعای مالکیت بر این خطه ترک نشین و نفت خیز و سکوت معنی دار اردوغان در قابل این حوادث و حمایت اسرائیل از تغییر بافت جمعیتی و فرهنگی شمال عراق به نفع اشغالگران کرکوک و بازگشت دوباره اشغالگران آمریکائی با حربه دخالت نظامی برای اجرای سناریوی جدید تقسیم عراق به سه منطقه یا اقلیم و تاخت و تاز گروهک تروریستی و تکفیری داعش با ظواهر مذهبی و افراطیگری از اهداف مشترک آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه حکایت میکند.
با تخریب سوریه، ویرانی غزه، تضعیف لبنان، بحران مصر و لیبی، تقسیم و تجزیه عراق پازل این سناریو تکمیلتر میشود.
دخالت نظامی محدود آمریکا به بهانه حمایت از مسیحیان شهر ترکمن نشین قره قوش و یزیدیهای سنجار و همزمان حفاظت از آمریکائیهای مقیم اربیل و همچنین کشتار شیعیان شمال عراق مخصوصا ترکمنهای تلعفر توسط داعش مسائلی هستند که هر روز با حواشی و جوانب غیر قابل پیش بینی و برنامه ریزی شده در عراق رخ میدهند.
آشکار شدن ضربه پذیری و موجودیت اقلیم شمال عراق و جایگاه نازل و شکننده آن و دخالت توسعه طلبان مسلح از سوریه و ترکیه در حوادث شمال عراق که خبر از فروپاشی مرزهای جنوب ترکیه و شمال شرق سوریه و اتحاد عملی افراط گرایان قومی و توسعه طلبان جغرافیایی است را باید با هوشیاری و حساسیت مدبرانه بررسی و کنکاش کرد.
اگر به این مسائل، نقشه های جغرافیایی گروه هایی که غرب آذربایجان را در راستای تفکر زیاده خواهانه در قلمرو خیالی خود ترسیم میکنند و همچنین مواضع اخیر بارزانی را اضافه کنیم، میتواند بسیار پرمعنی و هشدار دهنده باشد.
لذا غرب آذربایجان ایران به عنوان نزدیک ترین استان به تحولات عراق و مخصوصا شمال آن، جایگاه ساده انگاری و غفلت نیست.
هوشیاری و رصد حوادث با تیزبینی از بایدهای اصلی و لازم این استان آذربایجانی در قلمرو ایران اسلامی است.
هوشیاری مردم، دلاوری مرزداران و تدبیر مسئولان، سه ضلع یک مثلث استراتژیک در غرب آذربایجان را تشکیل میدهند که هر سه به هم وابسته اند.
نویسنده: غلامرضا حسن زاده / آغری