همایش بزرگداشت شاه قاسم انوار سرابی شاعر ترکی سرای برگزار شد
همایش بینالمللی بزرگداشت شاه قاسم انوار سرابی به همت شورای شهر و شهرداری تربت جام و با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد و کمک معاونت پژوهشی وزارت امور خارجه در تربت جام در کنار مزار شاه قاسم انوار سرابی تشکیل شد.
به گزارش آراز نیوز و به نقل از دورنانیوز، دکتر ح. م. صدیق که برای سخنرانی در همایش بینالمللی بزرگداشت شاه قاسم انوار سرابی از طرف هیئت برگزار کننده به تربت جام دعوت شده بودند، در روز ۲۹ مرداد ۹۴ در اولین جلسهی همایش سخنرانی کردند. این همایش به همت شورای شهر و شهرداری تربت جام و با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد و کمک معاونت پژوهشی وزارت امور خارجه در تربت جام در کنار مزار شاه قاسم انوار سرابی تشکیل شد. اساتید و پژوهشگرانی از ایران، افغانستان و تاجیکستان در این مراسم شرکت داشتند.
شاه قاسم انوار سرابی (۷۵۷- ۸۳۷ ق.) شاعر عارف برجستهای است که در جوانی دست ارادت به سید صدرالدین موسی اردبیلی داد و بعدها مورد اعزاز و تکریم مشایخ فرق صوفیهی عصر تیموری نظیر نقشبندیه، نعمت اللهیه و حروفیه گردید. او در سرابِ تولد یافت، در تبریز به تحصیل معارف پرداخت، سپس به اشارهی سید صدرالدین به گیلان رفت، بعدها به هرات، سمرقند و بلخ افتاد و در فرجام زندگی در خرجرد جام، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
شاه قاسم انوار دوران نوجوانی و جوانی خود را در آزربایجان سپری کرده است، و در دیرسالی در خراسان مقیم شده است. وی از خاندان سادات حسینی تبریز بود و در اصول طریقت و سیر و سلوک دست ارادت به سید صدرالدین موسی فرزند سید صفی الدین سید اسحاق اردبیلی داده بود و لقب «انوار» را هم از او اخذ کرده است.
استاد وقتی پشت تریبون قرار گرفتند، شاه قاسم انوار سرابی را با مولانا جلال الدین بلخی رومی مقایسه کردند و گفتند:
« شور و حال غزلیات شاه قاسم انوار سرابی کم از شور و حال موجود در دیوان مولانا نیست. اما بختی را که مولانا داشت شاه قاسم نداشت. مولانا صاحب فرزندی مثل سلطان ولد بود که پس از وفات وی، مثنوی و دیوان کبیر را بازخوانی، تدوین، تبویب و به گفتهی امروزی ویرایش کرد. همین گونه وی «مقالات شمس» را جمع آوری و استنساخ کرد. افلاکی را وادار ساخت که مناقب العارفین بنویسد. از فریدون سپهسالار خواست که رساله در شرح حال وی تهیه کند. خودش نزدیک ۲۰ هزار بیت شعر در شرح زندگی پدرش به فارسی و ترکی سرود و خطاب به حلقههای مریدان گفت:
مولانادیر اولیاء قطبی، بیلون،
نه، کیم اول بویوردوسا، آنی قیلون.
تانریدان رحمتدیر اونون سوزلری،
کورلار اوخورسا، آچیلار گوزلری.
قانغی کیشی کیم بو سوزدن یول وارا،
تانری آنون مُزدونی بنه وئره.
یوخ ایدی مالیم – داواریم کیم وئرهم،
دوستلوغون مال ایله بللی گؤسترم.
مالی کیم تانری بنه وئردی، بودور،
کیم بو مالی ایستهیه اول اوسلودور.
اوسلو کیشینین مالی سوزلر اولور،
مالینی وئرور، بو سؤزلری آلور.
و فراتر از همه، مریدان پدرش را سازماندهی کرد و طریقت مولویه را تاسیس نمود که تا به امروز ادامه دارد. اما قاسم انوار این بخت را اصلا نداشت. چنان که مصداق بارز آن امروز مشهود است و از شهر سراب و تبریز، نه ادارات ارشاد و نه دانشگاهها و نه شهرداریهای آزربایجان هیچ گونه حضوری در اینجا ندارند و دست یاری به شما دراز نکردهاند و من خود با اظهار تاسف شدید از این بیاعتنایی به مفاخر آذربایجان در منطقه شدیداً گلایه دارم. حق بود که ادارات دولتی و فرهنگی شهر سراب و تبریز در برگزاری این همایش با شما مشارکت داشتند. من خود نیز اگر دعوت تربت جامیها نبود، شاید از این اتفاق مبارک بیخبر میماندم.»
عنوان مقالهی دکتر ح. م. صدیق که در این همایش ارائه کردند «ابیات و عبارات ترکی در دیوان شاه قاسم انوار سرابی» است. استاد دربارهی اشعار ترکی شاه قاسم انوار سرابی گفتند:
«انوار در اصل غزلسرای عارف است، او به عطار، سنایی، مولانا و خواجه حافظ تأسی میجوید. در دیوان وی گذشته از گونههای رایج شعری کلاسیک، به ملمعها و ابیاتی به زبان ترکی نیز برمیخوریم. میتوان گفت که دیوان فارسی انوار، بعد از دیوانهای مولانا و سلطان ولد از نظر احتوای به ابیات و عبارات ترکی دورهی میانه، دارای اهمیت است. این ابیات در دو رباعی، یک گرایلی و چهار ملمع پراکندهاند. نخستین بار مرحوم سعید نفیسی بخشی از آنها را به صورتی مغلوط انتشار داد. در تصحیح جدید دیوان انوار نیز این ابیات و عبارات گنجانده شدهاند. مصحح میگوید:«. . . صورتهای مختلف و متنوع این اشعار و ملمعات بنا به کهنترین نسخهها و مستندترین ضبطها، دقیقاً در پانوشتها ثبت و درج گردید تا در این نوع بررسیها برای اهل فن و تحقیق سودمند و راهگشا باشد.» البته منظور مصحح محترم واریانتها و اشکال گوناگون املایی الفاظ و گاهی نسخه بدلها است که در پانوشتها داده شده است. اما باز هم، مانند ضبطهای مرحوم نفیسی، اغلب «افادهی معنای درستی نمیکنند.» صورت نسبتاً صحیح این ابیات را مرحوم عزیز دولت آبادی در سال ۱۳۶۸ در تهران انتشار دادهاند.
اما با توجه به این که آن مرحوم نیز توجه لازمی به آوا نگاشت الفاظ ترکی و املای معیار نداشتند، اغلب الفاظ به دلیل متروک بودن فورمهای املایی – جز برای خواص- باز هم «افادهی معنای درستی نمیکند».
به گفتهی مصحح محترم دیوان انوار، افزایش واژههای ترکی در دیوان وی، یکی از شاخصترین ویژگیهای سبکی شعر انوار و سبک عراقی دورهی تیموریان است و از نظر بررسیهای تاریخی زبانی و مطالعهی تغییرات و تطورات گویشی در خور توجه است.
در اینجا یک گرایلی از شاه قاسم انوار سرابی را میآوریم:
صباحین اولسون مبارک،
چلبی بیزی اونوتما.
سلام ایله جان بئردیک،
چلبی بیزی اونوتما.
عاشق اولدوغوم بیلورسن،
جانیما جفا قیلورسن،
حال زاریمی سئویرسن،
چلبی بیزی اونوتما.
اودا یاخاسان خانیمسان،
یئره تؤکهسن قانیمسان،
چلبی دیلیم، جانیمسان،
چلبی بیزی اونوتما.
استاد در انتهای سخنرانی خود گفتند:
اینجانب با همهی تاسف خود و گلایه از مراکز فرهنگی سراب و تبریز، از امام جمعهی محترم سراب که با پیام کوتاه خود حداقل عطر اعتنا و توجه علما را به شاه قاسم انوار سرابی در این محفل علمی دریغ نداشتند، سپاسگزاری میکنم.
ایشان در این همایش از قصبهی «لنگر» نیز دیدار کردند و در این باره گفتند:
لنگر در گذشته در معنای «خانقاه» بود و وقتی شاه قاسم انوار سرابی در دوران پیری از هرات به شهر تربت جام تبعید شد در وسط بیابانی همراه مریدان خود «لنگر» ساخت و مقیم شد و سالی بعد در همان جا وفات یافت و دفن شد. مریدان وی در کنار مزارش ماندند و رفته رفته بیشتر شدند و امروزه لنگر به قصبهای با ۲۰۰ خانوار تبدیل شده است و هنوز هم همهی اهالی لنگر به ترکی آزری با لهجهی سراب سخن میگویند.
سپس به فرق میان ترکی آزری با ترکی خراسانی اشاره کردند و ادامه دادند:
اگر اشعار ترکی مولوی و سلطان ولد به ترکی خراسانی است، شاه قاسم انوار سرابی به ترکی آزری شعر سروده است.