برندگانی که باختند
دهه ی گذشته در ترکیه با اقتدار روز افزون حزب عدالت و توسعه موجب شده بود تا اعتماد به نفسی بزرگ در کادر رهبری این حزب برای حل مشکلات لاینحل ترکیه ایجاد کند از یک سو شکوفایی اقتصادی حاصل از ثبات سیاسی موجب ایجاد ذهنیت حقانیت عدالت و توسعه در افکار عمومی ترکیه شده بود و از سوی دیگر این حزب توانسته بود تا با اتحادهای غیر متعارف با جریان هایی مانند جنبش گولن و ایجاد فضای باز سیاسی برای بحث درباره ی تابوهای ترکیه ، قدرت ارتش را در مداخلات سیاسی کشور به شدت کاهش دهد.
سلطه ی حزب عدالت و توسعه در تمامی ارکان سیاسی و اجتماعی کشور موجب شد تا این حزب برای حل مساله ی کردها وارد گود شود تا این مساله را به صورت ریشه ای حل کند. رسانه های ترکیه مرتبا مساله ی کردها را آزادانه به بحث گزاردند و در مورد این مساله بحث هایی که در رسانه های این کشور در جریان بود در برخی موارد شاید مترقی تر از موارد مشابه در کشورهای اروپایی بود که به شدت ذهنیت سابق در مورد نگرش به مساله ی اقلیت قومی کرد در ترکیه را به چالش می کشید.
این قماری بود که حزب عدالت و توسعه در بادی امر با تابو شکنی های خود در مورد گروه مسلح پ ک ک و کلیت مساله ی کرد سعی کرد تا مساله ی کرد را از مشکل پ ک ک جدا کند ولی در ادامه خواست تا برای حل این مساله ها برای خود مخاطبی مشروع تر ایجاد نماید. این مخاطب مشروع باید یک حزب ملی گرای کرد می بود که مطالبات پ ک ک را به جای بیان از طریق لوله ی تفنگ ، از کرسی مجلس ملی کبیر ترکیه به زبان می راند.
خواست قلبی حزب عدالت و توسعه آن بود که جریان مسلحانه ی کرد را به جنبش مدنی-سیاسی کرد تبدیل کند که ضمن دوری از خشونت بر اساس آرای مردمی ، بخشی از رنگارنگی پارلمان ترکیه باشد. حزب عدالت و توسعه تصور می کرد که با غیر نظامی کردن حرکت کردها می تواند موفقیت بسیار بزرگی را در تاریخ سی ساله ی اخیر ترکیه رقم بزند و با دیدگاه لیبرال-محافظه کار خود ، حتی شکل سیستم دموکراسی ترکیه را نیز برای اعمال قدرت بیشتر و ابقاء در قدرت تغییر دهد اگرچه برای مدتی نیز همه چیز خوب پیش می رفت.
حزب عدالت و توسعه با مشروعیتی که در آغاز ذکر شد انتظارات بسیار بزرگی در افکار عمومی ترکیه ایجاد کرده بود مبنی بر اینکه همانطور که قدرت نظامیان را محدود کرده ، رشد اقتصادی را افزایش داده اند مساله ی ارامنه ، مساله ی قاراباغ و حتی مساله ی فلسطین را حل کرده ، سیاست تنش زدایی با همسایگان را به اجرا خواهند گزارد و موجب افزایش نفوذ ترکیه در جهان اسلام شده ، مرزهای ترکیه را به جای کوچک تر کردن لا اقل در حد نفوذ منطقه ای افزایش خواهند داد
اما همزمان با آتش بس دو ساله ای که میان دولت با پ ک ک در راستای مخاطب قرار دادن این گروه و با نفوذ ترین فرد آن یعنی عبدالله اوجالان موسس و رهبر معنوی این گروه برقرار شد گروهی تندرو در سوریه از خلا قدرت استفاده نمودند و اعلام ایجاد خلافت اسلامی کردند که نقطه ی عطفی در جریان های تندروی اسلامی در جهان اسلام بود. بروز پدیده ی داعش موجب شد تا عملا بحران سوریه پیچیده تر شود و از یک سو سیاست خارجی ترکیه در مورد دولت اسد به چالش کشیده شود و از سوی دیگر بحران سیل پناهندگان سوری ، بروز حس نا امنی در ترکیه و نمایه ای که بدلیل خروج حکومت اسد از دایره ی تهدید های اولیه در بحران سوریه برای کل خاورمیانه و جهان با عدم همکاری وسیع ترکیه در مبارزه با داعش ایجاد می کرد ترکیه را در مظان اتهام قرار می داد.
نفوذ ایران در خاورمیانه (شاید برای باج گرفتن در حل مشکل هسته ای) بزرگنمایی شده بود به طوری که قاسم سلیمانی ، فرمانده سایه علنا به یک جنگجوی اینستاگرامی تبدیل شد تا نفوذ ایران در منطقه را بازتاب دهد. از سوی دیگر ترکیه در تنگنای کاهش رشد اقتصادی گرفتار شده بود و پرستیژ سیاست خارجی و نفوذ خاورمیانه ای اش در باره ی مدلی برای جهان اسلام و برادر بزرگتر کشور های سنی مذهب(درک مردم ترکیه در مورد سیاست نو عثمانی گرایی) با به خزان گراییدن بهار عربی لطمه دیده بود.
در رابطه ی ترکیه با ارمنستان بدلیل مداخلات روسیه در این مساله پیش رفتی حاصل نشد به گونه ای که این روند تنش زدایی با ارمنستان و لابی ارمنی اگر چه کوتاه مدت به یک کابوس دیپلماتیک در رابطه ی آزربایجان با ترکیه تبدیل شد. در مورد سوریه وضعیت بسیار وخیم تر شده رابطه با دولت شیعی عراق نیز به سردی گرایید از این رو نیز رابطه ی ترکیه با ایران نیز دچار مشکل شد. در مورد مصر نیز هراسی که حوادث پارک گزی ، خطر شبیه سازی سقوط محمد مرسی رییس جمهور مصر برای رجب طیب اردوغان را تداعی می کرد و نیز تمایل مردم بخش تورک نشین قبرس برای استقلال سیاسی از ترکیه موجب شده بود تا ترکیه در منطقه تنهاتر و تنهاتر شود.
ترکیه نه تنها نتوانسته بود تا منافع ملی خود را در سوریه تامین کند بلکه به رغم پذیرایی از ۱٫۸ میلیون پناهنده ی سوری ، در مقابل شاخه ی سوری پ ک ک در موقعیت بسیار بدی گرفتار شده بود که ضمن مشروعیت زدایی رسانه ای از ترکیه در قبال داعش ، برای کردهای سوریه موقعیت دست بالا را ایجاد کرده بود. این تحولات همزمان با انتخابات پارلمانی ۷ ژوئن ، کاهش آرای حزب عدالت و توسعه و نیز حل بحران هسته ای ایران ، همان حسی را در سیاستمداران ترکیه ایجاد کرد که پیش از آن عربستان سعودی در قبال نفوذ ایران در منطقه ، با تشدید بحران یمن حس کرده بود از این رو نیز واکنشی متناسب را می طلبید.
هراس حزب عدالت و توسعه ، گذرحزب دموکراتیک خلق ها از سد حد نصاب ده درصدی آرا نبود چرا که عدالت و توسعه برای حل مساله ی کردها به یک مخاطب در پارلمان این کشور نیاز داشت اما نه به صورتی که موجب اضمحلال پایگاه سیاسی عدالت و توسعه برای تشکیل دولت شود. اما تصمیم حزب دموکراتیک خلق ها برای شرکت به صورت یک حزب در انتخابات پارلمانی ، هماهنگی جنبش گولن با این حزب برای انتقام گیری از اردوغان و تشویق تلویحی دو حزب اساسی مخالف در ترکیه برای رای دادن به حزب دموکراتیک خلق ها ورق را برگرداند.
ناکامی های عدالت و توسعه شکل دامنه دار به خود گرفت و شکست در سیاست خارجی ، سیاست داخلی این کشور را نیز تحت تاثیر قرار داد. سیاست های حزب عدالت و توسعه در رسانه ای کردن روند مذاکرات صلح با پ ک ک و حل مساله ی کرد به جای افزایش محبوبیت عدالت و توسعه در میان کردها ، موجب افزایش ناسیونالیزم کردی شده بود که در سوریه و عراق نیز با بروز پدیده ی داعش قلعه های موفقیت و مشروعیت را یکی پس از دیگری فتح کرده بودند.
اما اشتباه بسیار بزرگتر از سوی پ ک ک روی داد. حزب کارگران کردستان که با گفتمانی چپ درعرصه ی سیاست نامشروع, در ترکیه و خاورمیانه تبلور می یافت در پی نزدیکی روابط حزب دموکرات اقلیم کردستان به رهبری بارزانی با عدالت و توسعه در ترکیه ، متحد خود را از میان دشمنان سر سخت سقوط دولت اسد انتخاب کرد.
بر اساس خبر هایی که در رسانه های ترکیه منتشر شده است ایران حتی پیشنهاد مسلح تر کردن پ ک ک را داده بود تا این گروه بر علیه سیاست های ترکیه در منطقه وارد معرکه شود. بر اساس این اخبار جمهوری اسلامی از پ ک ک خواسته بود تا هم مانع ورود احزاب مسلح دیگر به مناطق کردنشین ایران شود و هم بر علیه امنیت ملی ترکیه عمل کرده روند مذاکرات صلح را به چالش بکشند.
پ ک ک پس از تردید های فراوان به نظر می رسد که با این پیشنهاد ایران موافقت نموده است این گروه مسلح با استفاده از مشروعیت پ ی د در سوریه و حوادثی که در جنگ این گروه با گروه دولت اسلامی(داعش) رخ داد سعی کرد تا از موقعیت حزب دموکراتیک خلق ها نیز استفاده کند و ترکیه را در وضعیت کشور متخاصم قرار دهد.
اما سقوط آرای حزب عدالت و توسعه ، بحران سوریه ، ترور سوروچ و تصمیم پ ک ک برای آغاز عملیات نظامی موجب شد تا دولت ترکیه قمار دیگری را انجام دهد اما اینبار خواست تا شانس خود را به زعم آنان برای کسب آرای چند درصدی که از اقشار ملی گرای جامعه ی تورکیه برای مبارزه با پ ک ک امتحان کند از سوی دیگر این حزب خواست تا وجهه ی جهانی خود برای مبارزه با گروهی تندرو مانند داعش را کسب کند.
تصمیم دولت ترکیه در انجام حملات نظامی علیه داعش و پ ک ک با استقبال غرب روبرو شد اما ترکیه در مورد مبارزه با پ ک ک غرب را عملا در مقابل عمل انجام شده قرار داد. دولت ترکیه با درخواست خود در مورد برگزاری اجلاس فوری سازمان آتلانتیک شمالی ، ناتو ، عملا کشورهای عضو این پیمان را در وضعیتی قرار داد که یا می بایست گروه پ ک ک را از لیست سیاه تروریسم خارج می کردند و یا از ترکیه در مقابل پ ک ک با نام مبارزه با تروریسم در سرزمین های اعضای ناتو دفاع می نمودند.
کشورهای عضو راه دوم را برگزیدند و این قابل پیش بینی بود. پذیرش این مطلب از سوی غرب با اما و اگرهایی نیز همراه بوده که موجب خروج سامانه ی موشکی پاتریوت متعلق به آلمان و ایالات متحده از ترکیه شده است. به نظر می رسد غرب به صورت سر بسته از ترکیه می خواهد تا در مورد پ ک ک نرمش بیشتری نشان دهد.
با اینحال آنچه که مسلم است دیگر پ ک ک در وضعیتی قرار ندارد که چند ماه پیش به عنوان یکی از مهمترین نیروهای نسبتا مشروع میدانی در مبارزه با داعش تلقی می شد تاکید رهبران کشورهای عضو ناتو در مورد تروریستی بودن این گروه پس از حملات ترکیه مقدار زیادی از سابقه ی پ ک ک در سوریه را به آتش کشید از سوی دیگر جو اعتمادی که در سایه ی انتخابات پارلمانی ۷ ژوئن در مورد گروههای مشروع نزدیک به پ ک ک مانند حزب دموکراتیک خلق ها در میان مردم ترکیه ایجاد شده بود را نگرشی محتاطانه بخشید.
حزب دموکراتیک خلق ها با توجه به اینکه ادعا می کرد حزبی فراگیر برای تمامی خلق های ترکیه است بر سر دوراهی انتخاب بین حملات ارتش و حملات پ ک ک قرار گرفت اگرچه مدیریت خوبی داشته است اما بسیاری از طیف های ترکیه بویژه چپ گرایان غیر تورک را در مورد ماهیت و اهداف این حزب هشیارتر نموده است. این حزب مجبور شده است تا در مقابل کشته شدگان نیروهای مسلح ترکیه نیز با احترام برخورد کند اما مهمتر از همه آنست که عملیات نظامی پ ک ک مشروعیت حزب دموکراتیک خلق ها را نیز زیر سوال برده است.
اگر چه بسیاری از نظرسنجی هایی که اخیرا انجام شده است نشان می دهد که میزان آرای حزب عدالت و توسعه نزدیک به سه درصد افزایش یافته و میزان آرای حزب دموکراتیک خلق ها نزدیک به یک درصد کاهش داشته است اما واقعیت آنست که هنوز با این اوصاف در صورت برگزاری انتخابات زودرس که بسیار محتمل به نظر می رسد حزب عدالت و توسعه نمی تواند به تنهایی تشکیل دولت بدهد.
آنچه که مسلم است تحولات چند ماه اخیر ترکیه موجب شده است تا اختلافات حزب حاکم بر اقلیم کردستان عراق با پ ک ک شعله ورتر شود و از گروه پ ک ک در مقابل ترکیه مشروعیت زدایی نیز بشود ، حزب دموکراتیک خلق ها در تنگنا قرار بگیرد و موقعیت داعش تضعیف شود اما هنوز حزب عدالت و توسعه نتوانسته تا جایگاه سابق خود را بدست آورد چه برسد به آنکه تصمیم راسخ آقای اردوغان مبنی بر تغییر سیستم پارلمانی به ریاستی را به اجرا بگزارد.
محبوب امراهی
آنکارا
۱۶٫۰۸٫۲۰۱۵