از شعار تتبیه بشار تا نیت تغییر نظام
دکتر ماکان عیدی پور کارشناس مسائل استراتژیک و دفاعی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که غرب در حمله احتمالی به سوریه هم ایران و حزب الله را می سنجد و هم خوش خدمتی خود به اسرائیلی ها را به تصویر می کشد.
چه کسی بر طبل جنگ در سوریه می کوبد؟.مقام های ارشد در دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا به روزنامه واشنگتن پست اعلام کردند که کاخ سفید در حال بررسی انجام یک حمله محدود به سوریه بوده و فعالانه در حال بررسی نقطه نظرات قانونی مختلف هستند که در اتخاذ تصمیم درباره سوریه اثر دارد. با وجود فقدان حمایت مردم آمریکا و تاکید دولت اسد و متحدانش در سوریه که دولت دمشق در مورد استفاده از سلاح های شیمیایی گناهکار نیست، جان کری در جریان یک کنفرانس خبری روز دوشنبه گفت که درک و استنباط در مورد آنچه که پیشتر در سوریه اتفاق افتاده، “برپایه حقیقتی است که با عقل سلیم و هوشیاری مطابقت دارد.” سناریو های جنگ امریکا در منطقه بازهم تکرار می شود، کشورهای منطقه که هر کدام آیینه ای در مقابل یکدیگرند سرنوشت های همسانی دارند اما بازهم حامیان فرامنطقه ای آنها هستند که گاهی چنین قطعیتی را دچار تردید می کنند. روسیه که از ابتدای آشوب ها در سوریه در کنار دولت بشار اسد و در مقابل امریکا ایستاده بود این روزها نیز با تهدید آنکه این جنگی بزرگ و منطقه ای است امریکا را از ادامه این سناریو منع می کند.
حال اگر جنگی اتفاق بیفتد سوال این است که آیا ارتش سوریه توانایی مقابله دارد یا خیر؟ بنا بر آمار منتشر شده، ارتش سوریه بیش از 325 هزار نظامی در اختیار دارد که این افراد در سه بخش عمده ارتش یعنی نیروی زمینی، هوایی و دریایی تقسیم بندی می شوند. نیروی زمینی ارتش سوریه قوی ترین بخش از بخش های سه گانه ارتش این کشور محسوب می شود که نزدیک به 200 هزار نظامی در این بخش در حال فعالیت هستند و 300 هزار نیروی ذخیره دارد. نیروی هوایی این کشور نیز یکی از قوی ترین نیروهای هوایی کشورهای عربی محسوب می شود که نزدیک به 900 هواپیما و هلی کوپتر نظامی و ترابری در اختیار دارد که نزدیک به چهار پنجم این تعداد را هواپیما و یک پنجم آن را هلی کوپترهای نظامی تشکیل می دهد و در نهایت نیروی دریایی سوریه براساس آمار تا سال 2012 متشکل از دو ناوچه ساخت روسیه است و بیش از 20 کشتی با توانایی حمل موشک است که نزدیک به شش کشتی موشک انداز سوریه نیز ساخت ایران است . با دکتر ماکان عیدی پور، کارشناس مسائل استراتژیک و دفاعی در خصوص ابعاد حمله نظامی احتمالی غرب به سوریه، هدف از حمله، همراهی و مقابله سایر کشورها در این جنگ، و دیگر مباحث جاری گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید:
برخی از منابع از جمله چهره هایی در کاخ سفید از احتمال توسل امریکا به حمله نظامی محدود در سوریه ظرف 24 ساعت آینده خبر می دهند. منظور از حمله نظامی محدود چیست و ابعاد چنین حمله ای را چگونه توصیف می کنید؟
در خصوص نحوه حمله به سوریه میان کشورهای غربی اختلاف نظر وجود دارد. غالب کشورهای غربی مخالف اشغال زمینی به شیوه عراق هستند و آن را به هیچ وجه موثر نمی دانند ضمن آنکه بعید به نظر می رسد که تمایلی داشته باشند تا درگیر چنین حمله نظامی با سوریه و به تبع آن منطقه شوند.غربی ها پیشنها کردند مواضع استراتژیک سوریه را با موشک های کروز مورد هدف قرار دهند که این قدم برای فاز اول نقشه ای است که به نظر محتمل تر می آید یعنی بمباران محدودی صورت گیرد و هشداری به سوریه داده باشند و در عمل نیز نشان دهند که اگر لازم باشد از قدرت بیشتری استفاده کنند آمادگی دارند تا اینکه شاید نیروهای مخالف بشار اسد بتوانند پیشروی هایی را به نام خود سند بزنند.
موضوع مهم دیگر این است که غربی ها به هیچ وجه تمایل ندارند قدرت را به دست مخالفان سوریه بسپارند و به ویژه با توجه به آنچه که در مصر افتاده امریکا به دنبال این نیست که مصر دیگری به وجود آورند و مسائل انقلابی گری و رشد اسلام گرایی تقویت شود. اما از سوی دیگر به هیچ وجه خوشنود نخواهند بود که بشار اسد به حکومت خود در شرایط فعلی با توجه به ارتباطی که با ایران و حزب الله و مقاومت اسلامی دارد، ادامه دهد. بنابراین به نظر می رسد غربی ها به هیچ وجه به دنبال آن نیستند که وارد سوریه شوند و در عین حال شرایط در سوریه به میزانی بغرنج است که اگر به حال خود رها شود به طور حتم دامن کشورهای همسایه را خواهد گرفت.
اگر هدف آنگونه که کاخ سفید و انگلیسی ها ادعا می کنند براندازی حکومت بشار اسد نیست پس دلیل این حمله نظامی محدود چیست؟
دلیل اصلی که موجب نگرانی نیروهای غربی از ورود به سوریه خواهد شد تامین امنیت مرزهای اسرائیل و سوریه است، چرا که در غیر اینصورت اسرائیل ممکن است مداخله نظامی کند. غرب نیز به دنبال این است که مقابل مداخله یکطرفه اسرائیل را بگیرد و تلاویونشین ها نیز قصد ندارند به عنوان تنها طرف جنگ شناخته شوند در نتیجه معمولا از متحدان غربی خود استفاده می کنند. بحث دیگر کنترل مرزهای لبنان و سوریه است به دلیل آنکه ارتباط از طریق سوریه با حزب الله قطع شود. در نتیجه غرب از حمله به سوریه و یا تهدید سوریه دو هدف عمده را دنبال می کند: یک تحت فشار قرار دادن ایران تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن دولت بشار اسد استفاده کند و محاصره و اعمال فشار بر حزب الله لبنان. به طور دقیق مشخص نیست که هدف غرب از حمله چیست؟ آیا قصد دارند تا در این کشور دو دولت ایجاد شود و یا ممکن است به دنبال تجزیه این کشور باشند. اما آنچه واضح است این خواهد بود که آنها به هیچ وجه به دنبال آن نیستند تا وارد سوریه شده و تمامی امکانات خود را به کار گیرند و دولت سوریه را سرنگون سازند.
نکته مهم دیگر آن است که غرب به دنبال نوعی زورآزمایی با روسیه و ایران است، بدین معنا که غرب در عین حال به دنبال آن است که مشخص شود روسیه وایران تا چه اندازه حاضر خواهند بود در مساله سوریه پیش آمده و همچنین غربی ها قصد دارند تا بار دیگر جای پای خود را در خاورمیانه محکم کنند و در مقابل تهدیدهایی که روسیه کرده حمایت خود را از اسرائیل نشان دهند، چراکه هم اکنون زمان آن فرا رسیده تا دینی که به اسرائیل احساس می کنند را ادا کنند. علاوه بر این انتقال سلاح از سوریه به لبنان موضوع بسیار جدی برای اسرائیلی هاست و نشان دادند که به هر قیمیتی حاضرند راه این انتقال را سد کرده و آن را کنترل کنند.
اگر قصد آن داشته باشیم که از نظر نظامی این موضوع را برررسی کنیم این است که در محاسبات نظامی اگر زمینه ای برای پیشروی فراهم باشد باید پیشروی کرد، بدین معنا که اگر امکانی به وجود آمد ولو اینکه چنین امکانی در استراتژی آن کشور جایی نداشته باشد باید از نظر نظامی توسعه پیدا کرد. در حال حاضر نیز بابی برای غربی ها باز شده که آنها هم از آن استفاده می کنند. چراکه توسل به این روش برای آنها ضرری نخواهد داشت و این مساله دلیل اول آنها برای حمله است و اینکه برنامه ای از چند سال قبل ریخته شده باشد وجود نداشته است. اگر اتفاقی رخ می دهد که به تبع آن بابی برای دخالت نظامی باز می شود طبق قانون محاسبات نظامی باید برای پیشروی از ان استفاده کرد.
تا چه اندازه احتمال اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه وجود دارد؟
غربی ها بر این باورند که ایران از طریق هوایی به سوریه سلاح ارسال می کند و امکان اینکه منطقه پرواز ممنوع اجرایی شود بسیار زیاد است. مساله آن است که اگر این طرح اجرایی شود بالانس جنگ میان حکومت سوریه و مخالفان بهم می خورد چرا که در حال حاضر آنچه که سبب برتری ارتش سوریه است استفاده از نیروی هوایی است و اگر نیروی هوایی ارتش گرفته شود بر روی زمین درگیری ها شکل دیگری به خود می گیرد. به دلیل آنکه انگیزه ای که امروزه در میان مخالفان برای جنگ با دولت وجود دارد در ارتش سوریه نیست و در ثانی مناطقی که شورشی ها در دست دارند به گونه ای است که ارتش سوریه نمی تواند وارد جنگ تمام عیار شود. بنابراین نیروی هوایی موضوع تعیین کننده ای است.
چه سناریوهایی را برای سوریه در صورت اعمال منطقه پرواز ممنوع متصور می کنید؟
در صورت تحقق این امر دو سناریو قابل فرض است: در نخستین سناریو تقابل میان ارتش سوریه و مخالفان به توازن قدرت منتهی می شود. بر ای اساس این توازن مشوقی برای پای میز مذاکره نشستن دو طرف خواهد شد. در نهایت در پای میز مذاکرات امتیازات و مطالبه هایی را به دو طرف تحمیل کرده و بدین شکل چپدمان جدیدی در این کشور به وجود خواهد آمد.
در سناریو دوم اعمال منطقه پرواز ممنوع صرفا برای تهدید دولت سوریه و ایجاد فضایی برای پیشروی مخالفان است.درست همانند نسخه ای که برای لیبی پیچیده شد . بر این اساس در نهایت از طریق نیروی هوایی ناتو به مخالفان کمک خواهد شد. البته به نظر می رسد که سناریو اول محتمل تر است.
مصری ها کانال سوئز را بستند تا هیچ گونه راهی از این طریق برای انتقال تجهیزات نظامی برای حمله به سوریه باز نباشد، به نظر شما تا چه اندازه چنین سدکردن هایی در مقابل امریکا مهم جلوه می کند؟
هیچ تاثیری ندارد، چراکه امریکا به اندازه کافی در دریای مدیترانه حضور دارد و اگر قصد داشته باشد تا از طریق مدایترانه تجهیزاتی را وارد کند مانعی وجود ندارد. همچنین امریکا در کشورهای همسایه نیز نیرو دارد و باید تاکید کرد که حمله به سوریه نیازی به نیروهای زیادی ندارد و اگر نیروی هوایی در یکی از کشورهای اطراف سوریه مستقر شود (که هم اکنون در اردن اینگونه است) با کمک اندکی از دریا به شورشی ها و اطلاع رسانی و تجسس کافی به راحتی می توان ارتش سوریه را سرنگون کرد و بستن یک مجرا نمی تواند تعیین کننده باشد.
پس از حضور نظامی امریکا در افغانستان و عراق افکار عمومی در این کشور به شدت نسبت به دخالت نظامی دولتشان در نبردی دیگر حساس هستند. موافقان و مخالفان حمله به سوریه در امریکا را چه جریان هایی تشکیل می دهند؟
در حکومت امریکا افراد به دو دسته تقسیم می شوند همانند جنگ به عراق و افغانستان همیشه این اختلاف نظر وجود دارد. گروهی در امریکا امریکا با توجه به نحوه تفکر و ذهنیت امریکایی به گونه ای دست بالاتر را دارد که راه حل عملی و راه حلی که قابل انجام باشد را انتخاب می کند. بدین معنا گروهی همیشه سعی می کند گروه دیگر را نهی کند حتی اگر عمل آنها منطقی و عقلانی باشد.همچنین آنها به لحاظ قدرت و ذهنیت توسعه طلبانه ای که دارند علاقه به اقدام عملی دارند و هرگز موضع انفعالی را نمی پذیرند، بنابراین اگر هر اندازه که کارشناسان و مشاوران بحث کنند که حمله به سوریه صلاح نیست، نظر گروهی که نقشه عملی دارد پذیرفته خواهد شد. این گروه همانهایی هستند که موافق مداخله محدود نظامی هستند. در این میان اروپایی ها نیز معمولا به دلیل آنکه باقیمانده آنچه که از امریکا می ماند را صرف می کنند، اگر حمله همه جانبه باشد سعی می کنند شرکت کنند و از آن نفع ببرند و اگر محدود هم باشد باز هم حضور خواهند داشت.
در نظام بین الملل این دو گروه موافق و مخالف گسترده تر هستند و تا چه میزان توازن میان آنها برقرار است آیا از نظر نظامی می توانند نقش عمده ای در این جنگ ایفا کنند؟
در طول چند سال اخیر دنیا در الگویی که امریکا به آن نشان داده متوجه شده است که با امریکایی ها همراه نبودن جز ضرر برای آنها ارمغان دیگری نخواهد داشت. چراکه اگر همپیمانان امریکا در این مسائل درمقابل امریکا بایستند در نهایت امریکا نقشه خود را به پیش خواهد برد همانند مساله عراق. حتی در آن زمان در میان اروپایی ها این موضوع مطرح شد که اگر با امریکایی ها در مساله عراق همراهی کرده بودند سود اقتصادی بیشتری نصیب آنها می شد.
عربستان موضع خاصی در خصوص سوریه گرفته و بیشتر بحث شیعه و سنی را مطرح کرده وبه نوعی جنگ را علیه حکومت علوی بشار اسد می داند، بنابراین عربستان فعال خواهد بود و قصد دارد با استفاده از این موقعیت در لبنان نفوذ بیشتری پیدا کند. همچنین عربستان قصد دارد تا به ایران فشار آورده و به هر میزانی که به ایران فشار وارد آورد می تواند نقش فعال ایران را در منطقه کمرنگ کند. در کنار عربستان قطر نیز فعال است اما این دخالت ها تعیین کننده نیست.
نقش روسیه بسیار مهم است و شاید اولین بار است پس از فروپاشی شوروی ، روسیه توان نسبی نظامی و اقتصادی برای شرکت در چنین مناقشه ای دارد البته این بدان معنانیست که روسیه به شکل نظامی وارد شود و حتی می توان گفت اگر روسیه به هر میزانی که قدرت هم داشته باشد این اتفاق غیرممکن است. اما اینکه پافشاری زیادی کند و یا اینکه به دولت سوریه کمک زیادی کند احتمال زیادی دارد و شاید بسیار بیشتر از پافشاری که در مساله عراق کرد در خصوص مساله سوریه ایستادگی کند. به دلیل آنکه روسیه برای حضور در نظام بین الملل باید همپیمانان خود را خفظ کند و در غیر اینصورت وجهه آن به عنوان یک ابرقدرت از بین خواهد رفت و دیگر کشوری نمی تواند به روسیه تکیه کند.
واکنش ایران را چگونه پیش بینی می کنید؟
ایران آنچه که در توان داشته تا به امروز انجام داده و از این پس نیز در کنار سوریه خواهد ماند اما اگر نیروهایی غربی وارد سوریه شوند کاری از ایران برنمی آید و ایران غیر از کمک های نظامی و اطلاعاتی نمی تواند کمک دیگری کند، چرا که سوریه کشور کوچکی است و با حضور نیروهای هوایی و زمینی غرب راه دیگری باقی نخواهد ماند.