آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۲ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / نوشتار / اردوغان دیکتاتور نیست

اردوغان دیکتاتور نیست

اردوغان دیکتاتور نیست
10 ژوئن 2015 - 07:38
کد خبر: ۱۵۴۱۱
تحریریه آرازنیوز

ترکیه تافته جدابافته در خاورمیانه است؛ هم نظم سیاسی و اجتماعی‌اش پلورالیستی است و هم نخبگان در قدرتش ترجیح می‌دهند چنین کثرت‌گرایی‌ای را به رسمیت بشناسند. جامعه مدنی در سرزمین میراث‌داران امپراتوری عثمانی آنچنان گستره و هیمنه دارد که حتی قدرت با تانک و ماشین زره‌پوش هم به راحتی امکان عبور از آن را نمی‌یابد.

در مقابل، سیاستمداران ترک نه رویاپردازند و نه خیال‌باف. واقعیت به همه حکم می‌کند که پای خود را بیش از گلیمشان دراز نکنند. اگر چنین نشود، تازیانه جامعه مدنی بر پیکر قدرت می‌نشیند تا کاخ‌نشینان عقب‌نشینی کنند. اگر خاورمیانه دیکتاتورساز است و دیکتاتورها را دوست دارد؛ ترکیه در این میان دموکراتیک است و مهد قدرت مقیدشده. این یک ایده نیست؛ دیتایی است که از عرصه عمل قابلیت استخراج و کشف دارد. قدرت‌ مقیدشده در ترکیه نظریه هم نیست؛ بلکه می‌توان با شهود حسی نسبت به وجود و وجوب آن در ترکیه بشارت داد.

انتخابات اخیر در ترکیه خود در مرکز ثقل این کشف و شهود قرار می‌گیرد. انتخاب و کنش سیاسی جامعه مدنی در عمل دست و پای اردوغان را بست، جاه‌طلبی‌های او را به عقب راند و احتمالا تحقق ایده او را برای تغییر نظام سیاسی با چالش مواجه خواهد کرد.

اما اردوغان با همه ناراستی‌ها نه دیکتاتور است و نه ظرفیت جامعه مدنی در این کشور به سیاستمداری اجازه می‌دهد دیکتاتور شود؛ اگرچه در سال‌های گذشته اردوغان نشانه‌هایی از اقتدار را به جامعه مدنی نشان داد؛ در برابر آن زورآزمایی کرد و در لحظاتی با قدرت انحصاری به کارگیری زور حرف خود را به کرسی نشاند، اما نه او انتخاب مردم را محدود و مضیق کرد و نه جامعه مدنی پرقدرت چنین امکانی را برای طیب به‌وجود آورد.

اردوغان، صدام‌حسین نیست و ترکیه نیز عراق دوره بعث نیست. اردوغان با وجود برخی تمایلات برای قدرت‌نمایی، در آنچه که پیروزی دموکراسی در کشورش خوانده می‌شود سهیم است. اردوغان نه مقدمات انتخابات آزاد را زیر پا گذاشت و نه موخرات آن را پس از اعلام نتایج لگدمال کرد. او شکست را پذیرفت و حتی به پایان حکومت تک‌حزبی، اما دموکراتیک در این کشور تن داد. او سال‌ها قبل از برگزاری این انتخابات نیز از قدرت ژنرال‌ها کاست و کودتاچیان علیه دموکراسی را بر سر جای خود نشاند.
اردوغان در پیروزی دموکراسی سهم است؛ همان قدر که جامعه مدنی و اپوزیسیون در چنین شادکامی‌ای نقش پررنگ دارند.

ترکیه با مختصات خاورمیانه امروز فاصله کهکشانی گرفته است؛ شکاف آنچنان عمیق است که تا دهه‌ها هیچ کشوری حتی به گرد پای ترکیه هم نمی‌رسد. به راستی سیستم انتخاباتی، نظم سیاسی، چیدمان دموکراتیک و سامان مدرن در امر نظارت بر قدرت رشک‌برانگیز است و حسرت‌آفرین. اما در چنین پیشرفتی در سیاست‌مداری و حکومت‌پیشگی؛ ترکیه نه به اردوغان دین تام و مطلق دارد و نه به آتاتورک کبیر. ترکیه نوین پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی توسعه سیاسی و اقتصادی خود را در چارچوب جدال تاریخی و در بستر منازعه دائمی میان عرصه اجتماعی و حوزه قدرت به دست آورد.

این منازعه در سیر تکوین خود در لحظه‌ای به مرحله توازن رسید و البته دستاوردهای اقتصادی تورگوت اوزال و رجب طیب اردوغان این لحظه توازن را به دوره توازن تبدیل کرد. اوزال و اردوغان با اصلاحات اقتصادی و تمرکززدایی از منابع ثروت ناخواسته به جامعه مدنی پروبال بیشتری دادند و استقلال همه‌جانبه‌تر نهادهای اجتماعی را از عرصه سیاست‌ورزی دولتی و حکومتی موجب شدند.

مارکس می‌گفت انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد ولی در ترکیه این طبقه متوسط است که از مصلحان اقتصادی عبور می‌کند تا کشور بیش از پیش در معرض پلورالیسم سیاسی و اجتماعی قرار گیرد. اولین حضور اقلیت کرد در پارلمان نیز بی‌شک بدون برکات اقتصاد اوزالیسم و اردوغانیسم در شکل‌دهی به طبقه متوسط و سرریز آن به مناطق کردنشین میسر نبود. ماجرای کردهای ترکیه نیز به همین دلیل از قصه تراژیک در کردهای خاورمیانه تفکیک می‌شود. نشانه‌ها گواهی می‌دهند که احتمالا کردهای ترک در سیستم سنترالیسم و بهشت لیبرال‌ها جذب و هضم شود. ترکیه از این حیث نیز با خاورمیانه تفاوت بنیادین دیگری نیز پیدا می‌کند. آنکارا در آستانه عبور از مرحله قوم‌گرایی و هویت‌گرایی چندپارچه است. اگر در عمل ترک‌ها از این گردنه تاریخی نیز به سلامت عبور کنند؛ دموکراسی ترکی از ظرف زمانی و مکانی خاورمیانه در تمامیتش فراتر می‌رود و شانه‌به‌شانه دموکراسی اروپایی خواهد رفت.

تجربه ترکیه ثابت کرد که توسعه در معنای عام‌اش از جدال همزمان ساحت قدرت و اجتماع برای کسب قدرت بیشتر و تصاحب ثروت افزون‌تر به دست می‌آید. بدون این جدال نه دموکراسی‌ای پا می‌گیرد و نه اقتصاد توسعه‌یافته. جامعه مدنی بدون اقتصاد مستقل از قدرت و دولت، جان‌سخت نیست و با تشری دودمان‌اش بر باد می‌رود. جامعه مدنی از فیگورهای اردوغان ترسی به خود راه نداد، اما سرانجام قدرت نماینده خود را در ساختار سیاسی محدود کرد. با این مبانی دموکراتیک، دموکراسی در ترکیه هیچ گاه به قربانگاه نمی‌رود. چون ترکیه مدت‌ها است که در نقطه توازن قرار گرفته است. نه امکانی برای تفوق قدرت بر جامعه مدنی فراهم است، و نه ابزاری برای سلطه جامعه مدنی بر قدرت. به همین دلیل هم ترکیه نه رنگ دیکتاتوری دارد و نه بوی پوپولیسم.

ترکیه و ترک‌ها به قواعد بازی دموکراتیک پایبندند؛ حتی اگر غیرترک‌ها، اردوغان را با دیکتاتورهای دیگر خاورمیانه مقایسه کنند و ترکیه را در معرض بازگشت به اقتدارگرایی بدانند. دموکراسی قبل از انتخابات روز یکشنبه در ترکیه به پیروزی رسیده بود؛ در غیر این صورت انتصابات برگزار می‌شد نه انتخابات و مردم روی برگه رای اپوزیسیون می‌نوشتند و پوزیسیون خوانده می‌شد.

برگرفبه از صفحه فیس بوکی خسرو شاهین

روی خط خبر