یکی از بزرگترین نقاط ضعف محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان این بود که گاهی مستقیما در چشمان طرف مقابلش زل می زد و باو دروغ می گفت و همین خصلت به تنهائی کافی بود تا سخنان او مانند سوهان، جسم و روح انسان را آزار دهد.

با انتخاب آقای حسن روحانی که لباس روحانیت را هم برتن دارد انتظار می رفت که دستکم نامبرده ضمن پرهیز از تکرار رفتارهای نادرست رئیس جمهور پیشین، با مردم صادقانه عمل کرده و اعتماد آسیب خورده میان دولت و ملت را ترمیم نماید.

اما بنظر می رسد که وعده های بلاعمل و رفتارهای عوامفریبانه و غیرصادقانه بامردم جزئی از ذات سیاست در این کشور است که نهادینه شده و ملّا و مکلّا نمی شناسد؛

همان‌گونه که در نامه سرگشاده خطاب به رئیس جمهور نیز اشاره شده است ، جناب روحانی برای جلب آرای مردم نقاط مختلف ایران در فصل انتخابات وعده هائی را داد که متناسب با آن، انتظاراتی در میان مردم ایجاد شد؛

اجرائی شدن اصل ۱۵ قانون اساسی، تدوین و اجرای حقوق شهروندی، ایجاد فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی و احیای دریاچه ارومیه، از مهمترین وعده های ایشان برای اهالی آذربایجان بود.

باتوجه به پیشینه سیاسی امنیتی آقای روحانی در حوزه سیاست و امنیت و اشراف ایشان نسبت به مصالح ملی و موضوعاتی که به حق یا ناحق در سه دهه اخیر جزء مولفه های امنیت ملی محسوب می شود، از دو حال خارج نیست؛ یا این دسته از وعده های آقای روحانی، با درنظر گرفتن ملاحظات مربوط به امنیت و منافع و مصالح ملی مطرح و قابل تحقق بوده و باید عملیاتی شود و یا اینکه عملیاتی شدن آنها در تعارض آشکار با منافع و مصالح ملی بوده و باید برای همیشه از سبد مطالبات مردم این منطقه حذف شود.

هرکدام از دو گزاره فوق درست باشد از مسئولیت جناب روحانی در قبال مردم چیزی نمی کاهد!

کوتاه سخن این که نگارنده بدون اینکه بخواهد رویکرد ملی خود را از سطح مطالبات ملی که صدالبته احترام به حقوق فطری و قانونی همه اقوام ایرانی اعم از فارس، ترک، فارس، کرد، لر، بلوچ، عرب،… و ترکمن نیز جزئی از ان است، به سطح مناقشات قومی و منطقه‌ای یک بخش بزرگ از خاک سرزمین مشاعی ایران عزیز تنزل دهد، با به چالش کشیدن میزان صداقت برخی مقامات جمهوری اسلامی و استفاده ابزاری آنها از احساسات پاک مردم در جهت دستیابی به امیال و مطامع فردی و گروهی خود، می خواهد اینگونه طرح سوال نماید که؛ اگر گزاره اخیر صحیح باشد که بنظر می رسد لااقل از نگاه بخشی از حاکمیت، بزرگنمائی و دامن زدن به آن در تعارض با امنیت و مصالح ملی است و به همین دلیل نیز طی سنوات اخیر افراد زیادی به بهانه طرح و پیگیری این دسته از مطالبات قومی دستگیر و روانه زندان شده‌اند، آقای روحانی و امثال ایشان که نگاهشان در ایام انتخابات معطوف به چنین مطالباتی می شود باید توضیح دهند که چرا برای جلب آرای مردم که نوعا ناظر به منافع شخصی است، وعده های غیرقابل تحقق و مغایر با امنیت و مصالح ملی به آنها داده اند!؟

اما اگر گزاره نخست درست باشد که اختصاص به آذربایجان ندارد و در واقع قسمتی از مطالبات همه اقوام ایرانی است، ایشان لازم است به مردم توضیح دهند که چرا بجای عذرخواهی و برخورد صادقانه با مردم بخاطر عمل نکردن به هیچیک از سه تعهد اشاره شده، به خود اجازه می دهند تا چند سانتی متر بالا آمدن آب دریاچه ارومیه را که ناشی از بارندگی های اخیر بوده بنام خود مطرح و یا در حرکتی کاملا نمایشی؛ افتتاح ویدئوئی موسسه موهوم و بی پایه و اساسی بنام «بنیاد فرهنگ و ادب» را بجای ایجاد «فرهنگستان زبان و ادب ترکی» و«اجرائی کردن اصل ۱۵ قانون اساسی»، به خورد مردم داده و اعلام نمایند: «خوشحالم وعده‌ای که به اهالی استان‌های آذربایجان‌شرقی، اردبیل، زنجان و دیگر مردم آذری زبان داده‌ایم، عملیاتی شده است.»!؟

آیا مردم بخاطر حمایتی که از آقای روحانی به عمل آورده اند، دستکم شایسته یک برخورد صادقانه از سوی رئیس جمهور با خود نیستند!؟
آیا این درست است پس از اینکه آقای روحانی ایجاد فرهنگستان زبان و ادب ترکی را به مردم وعده داده و متعاقبا استاندار و والی منصوب او در آذربایجان شرقی در روز معارفه خود به تکرار همان تعهدات پرداخت؛ در یک چرخش آشکار تشکیل یک بنیاد موهوم جایگزین وعده های سه گانه شود و آنگاه علی یونسی مشاور رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت‌ها اعلام نماید: «طرح تاسیس فرهنگستان زبان آذری از اول درست نبود، باید به شکل دیگری موضوع را مطرح می کردند»!

شخصا در این مورد تلخی برخورد صادقانه جناب یونسی را به شیرینی کاذب و ناصادقانه برخی مسئولان اجرائی استان آذربایجان‌شرقی ترجیح می دهم و از آقای روحانی هم انتظار می رفت که بجای تکرار رفتارهای پوپولیستی احمدی‌نژاد، با مردم صادقانه برخورد می کرد و مانند مشاور خود جناب یونسی صریحا اعلام می کرد که مطرح شدن بحث اقوام در ایام تبلیغات ریاست جمهوری، کارکرد انتخاباتی داشته است!

والّا کیست که نداند افتتاح بنیاد موهوم و بدون ساختار و هویت قانونی‌ای بنام «بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان»در خانه پروین اعتصامی، که فاقد هرگونه بودجه مصوب، کارکرد و ماموریت و اثربخشی حقوقی و قانونی در حوزه وعده های جناب روحانی است بجای تحقق سه وعده ایشان مبنی بر عملیاتی کردن اصل ۱۵ قانون اساسی، تدوین و اجرای حقوق شهروندی، ایجاد فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی در خطه آذربایجان، درواقع نوعی توهین به شعور و فرهنگ مردم آذربایجان است و مانند این است که بجای درّ غلطان، وعده یک آب نبات را به آنها بدهند!؟

طرفه آنکه؛ اگر قرار است سایر وعده‌ها و تعهدات ملی-منطقه ای آقای روحانی هم دچار چنین سرنوشتی شود، از هم اکنون باید به حال تدبیر و اعتدال گریست!