آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
سه شنبه ۲۶ام تیر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / نوشتار / سیاست پست مدرنیستی نقطه عطف حرکت ملی آزربايجان

سیاست پست مدرنیستی نقطه عطف حرکت ملی آزربايجان

سیاست پست مدرنیستی نقطه عطف حرکت ملی آزربايجان
22 آگوست 2013 - 15:54
کد خبر: ۱۳۳۱
تحریریه آرازنیوز
سیاست:
با توجه به تفاسیر و تعابیر مختلفی که از واژه سیاست وجود دارد، اما به نظر می رسد کاملترین و جامعترین تعریفی که از تلفیق این تعابیر به وجود آمده این باشد که مجموعه اعمال و رفتار هماهنگ برای رسیدن به هدف خاصی که منجر به پیروزی و بهروزی خواهد بود، سیاست نام دارد.
پست مدرن:
واژه ای بسیار وسیع و شکننده است و در عین حال جنجال برانگیز که پس از جنگ جهانی دوم و در دوران نسبتا خوش دولت رفاهی از میان مباحثات و درگیری های فلسفی میان اندیشمندان مدرنیته و منتقد مدرنیته بیرون آمده و تقریبا تمامی ابعاد زندگی بشری را تحت الشعاع خود قرار داده است. با در نظر گرفتن یک اصطلاح تبریزی که می گوید: «برای بزرگ شدن باید بزرگتری را مورد انتقاد قرار دهی» پست مدرنیسم نیز با به انتقاد کشیدن مدرنیته خود را مطرح نمود.
اما سخن اصلی پست مدرنیسم در این باب بود که ایدئولوژی های مدرنیته که هر یک به نوعی ارائه دهنده فراروایت های نجات بخش بوده اند را رد نموده و تمامی آنها را منجر به دیکتاتوری می داند. با توجه به اینکه قصد این نوشته تشریح کامل پست مدرنیسم نبوده و در توان حقیر نیز نمی باشد، تنها نقد سیاسی پست مدرنیسم از مدرنیته را به اختصار بیان می نماییم.
فلاسفه و اندیشمندان مدرنیته با نقد کل سنت و تمامی ملزومات مربوط به آن تمامی امور بشری را مربوط به عقل و خرد دانسته و عقل باوری و خرد باوری را از مهمترین متدهای ایدئولوژی های مدرنیته بشمار می آورند. نقد پست مدرنیسم به این قضیه ابزار قرار گرفته شدن عقل و خرد توسط این ایدئولوژی هاست و این فرآیند را به نام عقلانیت ابزاری و خرد ابزاری نام گذاری می کنند.
پست مدرنیسم با نسبی قرار دادن سعادت و خوشبختی انسان ایجاد فراروایت برای رسیدن به سعادت را دیکتاتور مابانه خوانده و تعاریف ایدئولوژی های مدرن (از راست گرفته تا چپ) را تنها بهانه هایی برای به قدرت رسیدن قدرت طلبان با عناوین جدید می داند. برای مثال این گفته میشل فوکو (یکی از بزرگان معرف پست مدرنیسم) به ازای هر انسان بر روی کره خاکی، راه رسیدن به سعادت وجود دارد، و کسی که می گوید من راه رسیدن به سعادت مطلق و نهایی را یافته ام و باید همه انسانها باید از این طریق به سعادتی که من می گویم برسند، مطمئنا به قدرت و حکومت بر مردم می اندیشد. خواه این فرد لیبرال آمریکایی باشد و خواه چپ مارکسیستی و یا بنیاد گرای دینی. نمونه بارز و آلترناتیو سیاسی پست مدرنیسم مفاهیم تساهل و پلورالیسم است که از میان ایدئولوژی های مدرنیته تنها لیبرالیسم به خاطر ذات انعطاف پذیر خود این دو مورد را در میان تعاریف خود گنجانده و شروع به بازتعریف خود در فضای پست مدرن نموده است.
حرکت ملی آذربایجان:
این جنبش اجتماعی که بر اساس حقوق ملی آذربایجانیان و حق تعیین سرنوشت خویش در دو دهه اخیر شدت بیشتری گرفته و با مطرح نمودن خود در میان دانشجویان به عنوان قشر روشنفکر جامعه، جایگاه خوبی در جامعه آذربایجان تصاحب نموده است. تشکیلات و احزاب مختلفی که در طول عمر این حرکت بوجود آمده و همچنان وجود دارند اما این جنبش به عنوان یک نیروی اجتماعی قوی مطرح بوده و به زعم بسیاری از صاحب نظران حرکت ملی هنوز نتوانسته وارد فاز سیاسی شده و در حو.زه سیاست کشور اعوال نفوذ و دخالت نماید.  یکی از دلایل عدم توفیق در این زمینه فقدان هماهنگی و همکاری بین تشکیلاتها و گروههای مختلف حرکت ملی و وجود دیدگاههای مبارزه صرفا خیابانی در میان فعالان می باشد. دلیل دیگر آن می تواند منزوی شدن یا منزوی ماندن فعالان سیاسی و قشر روشنفکر حرکت ملی آذربایجان در درون مرزهای ایران باشد که البته دلیل این امر (منزوی ماندن یا شدن) می تواند در مقاله ای دیگر توسط صاحبنظران این مقوله مورد بررسی قرار گیرد. اما اصلیترین دلیل آن عدم توجه حکومت مرکزی ایران به این حرکت و اغلب مواجهه قهرآمیز با فعالان آن می باشد.
تا به امروز چه در دوران اصلاحات آقای خاتمی و چه در دوران اصول گرایان نه تنها توجهی به حقوق اقوام نشده بلکه از هرگونه مشارکت فعالان قومی در زمینه اجتماعی و حکومتی ممانعت به عمل آمده است. حال که دوباره با روی کار آمدن افراد منتسب به اصلاح طلبان در حکومت مرکزی ایران ادعاهای قبل و بعد از انتخابات این افراد مبنی بر استفاده از ظرفیت های قومیت ها و اعاده حقوق قومی و زبانی و همچنین به میان آوردن بحث آشتی با اقوام (از جمله آشتی سیاسی تبریز) می توان بارقه های امید را نسبت به فعالیت بازتر و علنی تر مشاهده کرد.
با اینکه به هیچ وجه نمی توان صفات و خصوصیات شونیسم فارس مخصوصا در میان دولتمردان را انکار کرد، اما بنظر می رسد که شرایط سیاسی منطقه (وضعیت اجتماعی ترکیه، عراق، سوریه، افغانستان و …) همچنین فشارهای بین المللی نسبت به احقاق حقوق اقوام بر دولتمردان ایران که اکنون بیش از پیش تخت و تاج حکومتی خود را لرزان می بینند که مهمترین آلترناتیوشان هم مسئله اقوام (ترک، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و …) هستند، باعث گشته که برخلاف میل باطنی و بخاطر حفظ نظام و قدرت خویش، فضایی هرچند اندک برای اقوام باز نمایند.
دعوت اطرافیان و نزدیکان این افراد از گروهی از فعالین مدنی آذربایجان برای کمک به تاسیس فرهنگستان زبان ترکی آذربایجانی همچنین اعلام آمادگی بنیاد امید ( به رهبری آقای دکتر عارف، به عنوان شاخه اجتماعی حزب اعتدال و توسعه) همچنین دعوت از فعالین سیاسی آذربایجان برای شرکت در حزب اعتدال و توسعه (به عنوان نیروی سیاسی جدید اصلاح طلبان) نمونه های کوچکی از این مدعاست. همچنین مرکز تحقیقات استراتژیک اقوام منتسب به اصلاح طلبان با درخواست کمک از فعالین دانشجوئی آذربایجان در صدد ارائه طرح آشتی ملی و بیرون آوردن تبریز به عنوان مرکز سیاسی آذربایجان از قهر سیاسی هستند.
با نظر براینکه در پاراگرافهای قبلی نسبت به لزوم مشارکت در قدرت و فعالیت باز سیاسی برای حرکت ملی را توضیح دادیم و همچنین اشاره به رویکرد پست مدرنیستی سیاست حرکت ملی آذربایجان، می توان تیجه گرفت که فعالین حرکت ملی بایستی با حفظ برخی ارکان و موقعیت های نحوه مبارزاتی خود، افرادی را بع عنوان قشر روشنفکران جامعه آذربایجان به مشارکت در قدرت و فعالیت سیاسی سوق دهند باشد که با این عمل بتوان ایجاد جبهه در داخل کشور و حضور فعالانه در کلیه نهادها و مناصب بروکراتیک (آرزوی دیرینه فعالین حرکت ملی) را تحقق بخشید. با این عمل شاید بتوان امیدوار بود که در آینده حتی دارای حزب رسمی در کشور شده و در میان مجامع سیاسی بین المللی صاحب گفتمان و کرسی باشیم.
اما این اعمال و کارها چه لزومی داشته و چرا باید رو به سوی چنین فعالیتی بیاوریم؟ نگاه به کشورهای تازه مستقل شده و یا تبدیل به فدراسیون شده در سالهای اخیر در اقصی نقاط جهان نشان دهنده آن است که تمامی آنها از چندین ابزار مختلف بصورت همزمان استفاده نموده اند. از جمله آنها می توان به مبارزات خیابانی، مبارزات مسلحانه، مبارزه تشکیلات های زیر زمینی و اوپوزیسیون لابی گر خارج از کشور متبوعشان و فعالیت سیاسیون و روشنفکران در قدرت و حاکمیت کشور متبوع اشاره نمود. هر یک از اینها ابزارها به عنوان اهرم فشار و نیروی پیش ران عمل کرده و نیروی سیاسی داخل کشور با ارائه راهکار و ایجاد گفتمان دئر بین سایر جناحهای سیاسی و اجتماعی و همچنین در دست گرفتن امور اجرائی منطقه مورد مناقشه همچنین مذاکره و ارائه تعهد نسبت به تامین صلح جهانی و عدالت، اعلام استقلال یا سیستم فدرالی می نماید.
حرکت ملی آذربایجان نیز فقط دو مورد از ابزارهای فوق را دارا نمی باشد، یکی مبارزه مسلحانه که به هیچ وجه پیشنهاد نمیشود و به کلی کنار گذاشته شده است. و دوم نیروی سیاسی داخل کشور که به نظر بنده ضرورت تشکیل مورد دوم از نان شب هم واجبتر است.
یازار: چالیش

روی خط خبر

محبوب‌ترین‌ها