اظهارات رضا براهنی در خصوص حق آموزش به زبان مادری تُرکها در ایران در گفت و گو با مجله ی مهرنامه
رضا براهنی که بیش از ۱۵ سال است در کانادا زندگی میکند در یک گفتوگوی مفصل با علیرضا غلامی که در شمارهٔ ۳۸ مجلهٔ مهرنامه منتشر شده دربارهٔ بازگشتش به ایران گفته است: «خودم را در خیلی مسائل اجتماعی ـ سیاسی محدود کردهام که یکدفعه مسئلهای پیش نیاید که نتوانم به کشور خودم برگردم. جز کارهایی که در کانون نویسندگان میکردیم در هیچ مسئلهٔ دیگری دخالت نکردهام و نمیکنم.»
به گزارش ایلنا وی گفته است بازگشتش به این دلیل که در ایران مثل گذشته پایگاهی ندارد نمیتواند بدون حاشیه باشد. او گفته است: «وقتی آدم برگردد انواع مختلف سازمانها هستند که باید برایش تصمیم بگیرند. یکی میگوید میشود آن یکی میگوید نمیشود. آدم روی هوا که نمیتواند بایستد.»
او گفته است: «معلوم نیست که چه کسی میخواهد من برگردم و چه کسی نمیخواهد… در کل نمیبینم که تقاضایی از سمت کسی برای آمدن به ایران باشد که آدم پا در هوا نماند.»
براهنی که در دو ماه اخیر برخی از کتابهایش مجوز انتشار گرفته به مهرنامه گفته است: «ممکن است آدمها با هم اختلافنظر داشته باشند، ولی من دیگر درک نمیکنم که چرا یک کتاب را اجازه میدهند و بعد چند دهه جلوی چاپ آن را میگیرند و باز این حرکت تکرار میشود و تمام هم نمیشود.»
او گفته است: «سانسور به من لطمه زده از این نظر که بخشی از کارهای من در ایران چاپ نشده و قابل چاپ نیست.سانسورِ مهمتر، سکوت در مورد کارهای من از سوی ادبیات رسمی است و از طرف دیگر تجدید چاپ نشدن کتابهایم به مدت سیچهل سال هم باز سانسور بوده است.»
او که در دههٔ ۶۰ از دانشگاه تهران اخراج شده بود دربارهٔ این مسئله گفته است که هنوز نمیداند چرا اخراج شده و هیچ کس در اینباره به او توضیحی نداده. او گفته است «واقعیت این است که من عضو جایی نبودم و جز در مسائل کانون و مبارزات علیه شکنجه در زمان گذشته نقطهٔ سیاسی در کارم نیست و نمیفهمم جز خدمت هنری و فرهنگی و تدریسِ آنچه که یاد گرفتهام، چه کردهام.»
براهنی که زبان مادریاش ترکیست و زبان فارسی را در کودکی در مدرسه یاد گرفته دربارهی اهمیت زبانهای اقوام ایرانی گفته است: «دفاع از زبانهای مردم ایران ضرورت است و هرگز به معنای تجزیهطلبی نیست. اصلا ربطی ندارد. مرز یک موضوع سیاسی و تاریخی است و حتی مذهب و زبان که بسیار مهم هستند مرزها را نمیسازند و کشور به وجود نمیآورند. مگر در آمریکا یا کانادا که حتی چند زبان رسمی وجود دارد موضوع تجزیه مطرح است؟ مگر در آمریکای جنوبی که همه اسپانیولی حرف میزنند، جز برزیلیها، همه میخواهند به خاطر زبانشان با هم یکی شوند؟ مگر در جاهایی که زبان یکی بوده موضوع تجزیه مطرح نشده؟ زبان فارسی در آمریکا و کانادا آزاد است و تدریس میشود و به بچههای مهاجران یاد داده میشود و از طرفی در دانشگاه هم تدریس میشود و درس ادبیات فارسی درس بسیار مهمی است ولی کسی نگران تجزیه یا همهگیر شدن فارسی در آمریکا و کانادا نیست.»
براهنی گفته است: «وقتی جمعیت کثیری به یک زبان مادری حرف میزنند، حق دارند که زبانشان را یاد بگیرند و به فرزندانشان بیاموزند و به آن زبان شعر و قصه بگویند و در دانشگاههایشان تدریس کنند.»
براهنی همچنین دربارهٔ اتهامی که افراطیها دربارهٔ گرایش تجزیهطلبی به او میزنند گفته است: «هر موقع که من از یک حق فرهنگی برای مردم خود ایران دفاع کردم، هر وقت که از ترک بودن و شهر و زادگاهم گفتم به این محکوم شدم. چون در گذشته یک اتفاقی در دورهای افتاده حالا ما نباید حرف از زبان مادری خود بزنیم؟»