آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
دوشنبه ۳ام دی ۱۴۰۳
شما اینجا هستید: / نوشتار / رکود جنبش دانشجویی آزربایجان وتاثیرآن برفضای سیاسی شهرهای آزربایجان-چالیش

رکود جنبش دانشجویی آزربایجان وتاثیرآن برفضای سیاسی شهرهای آزربایجان-چالیش

رکود جنبش دانشجویی آزربایجان وتاثیرآن برفضای سیاسی شهرهای آزربایجان-چالیش
14 آگوست 2014 - 23:38
کد خبر: ۹۹۸۸
تحریریه آرازنیوز

با توجه به اینکه دانشجویان و حرکت های سیاسی اجتماعی آنان در دوران مختلف و کشورهای گوناگون همواره تاثیر بسزایی در جنبش های اجتماعی مخصوصا در مبارزات مردمی بر علیه مستبدین و استعمارگران داشته و به نوعی بخش اعظمی از پیشبرد اهداف انقلابات وحرکت های سیاسی بر عهده جنبش های دانشجویان بوده و تزریق تفکر به جامعه توسط گروههای مختلف دانشجویان باعث شکوفائی فرهنگی و سیاسی و آگاهی بخشی به اقشار مختلف جامعه بوده است که الهام بخش بروز انقلابات مختلف و حرکات استقلال طلبانه ملل مختلف از زیر استعمار قدرت های مختلف بوده است. بدون شک جنبش دانشجویی آزربایجان در طول تاریخ مبارزات مردم آزربایجان بر علیه شوونیزم فارس نقشی غیر قابل انکار داشته و حتی در اکثر موارد پیشرو حرکات مختلف بوده و توانسته بود جامعه و اقشار مختلف را با خود همراه نماید.

جنبش اعتراضی به نظر سنجی موهن صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران، همراهی با دکتر چهرگانی و فعالیت در انتخابات مجلس که دکتر چهرگانی کاندیدای ملت آزربایجان در آن رد صلاهیت شد و اعتراضات ملت را در پی داشت، تجمعات سالانه مردم در قعله بابک کلیبر و اعتراضات مردمی در ۱ خرداد ۱۳۸۵ از حرکات مهمی بود که جنبش دانشجویی آزربایجان از پیشروان حرکت ملی آزربایجان بود. اما پس از دو دهه پر فروغ و موثر از اواخر دهه ۸۰ تا کنون جنبش دانشجویی آزربایجان که در آن دو دهه راه و روش خود را به خوبی از جنبش دانشجویی ایران جدا کرده بود، به صورت کاملا محسوس و خطرناک وارد رکودی بی سابقه شده است. جنبش دانشجویی آزربایجان که در دهه هفتاد با اعتراض به نظر سنجی سازمان صدا وسیما به ریاست علی لاریجانی از میان اقشارمختلف جامعه آزربایجان سر بر آورد و توانست ملت را هم به خیابان کشانده همراه با خود به اعتراض وا دارد. که همان روز (۱۹ اردیبشت) بعد ها به عنوان روز دانشجوی آزربایجان شناخته شد. سپس در جریانات انتخابات مجلس و کاندیداتوری دکتر چهرگانی نیز جنبش دانشجویی (که تا اینجا اغلب از دانشجویان دانشگاه تبریز بودند)نقش خود را ایفا نموده و به خوبی توانست سهم بسزایی در آن حرکات داشته باشد. جنبش دانشجویی دهه ۷۰ خروجی های خوبی داشته و فعالین با ایمان و با سواد و مقاومی به حرکت ملی آزربایجان معرفی که نمود که شاید بتوان گفت نماد و نمونه آنها شهید مهندس امانی بود که از همه نظر یک فرد مبارز و فعال سیاسی ایده آل بود. از اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ که اتفاقات قعله بابک به وقوع پیوست، نیز جنبش دانشجویی آزربایجان یکی از عوامل موثر این حرکت بود و در فراگیرشدن و با شکوهتر شدن مراسم و همچنین آگاهی رسانی و بیدار سازی ملت را به دوش کشید که اینبار علاوه بر دانشجویان دانشگاه تبریز، دانشجویان آزربایجانی دانشگاههای تهران و تا حدودی دانشگاه آزاد تبریز(که دانشجویان هویت طلبانه این دانشگاه جدیدآ به عرصه رسیده ودر اول راه بودند)نیز خودی نشان داده و به پروبال گرفتن جنبش دانشجویی آزربایجان کمک کردند. اوج بلوغ و تاثیرگذاری جنبش دانشجویی در آزربایجان به ۱ خرداد۱۳۸۵ بر می گردد که بدون اغراق میتوان گفت این حرکت اعتراضی با هماهنگی دانشجویان دانشگاههای تبریز از دانشگاهها شروع شده و به خیابانها کشیده شد و پخش شبنامه ها و بیانیه های تشکل های مختلف دانشگاهای تبریز و تهران و سایر شهرها، ملت را برای اعتراض به آمدن به خیابانها ترغیب کرد. در کل نقش دانشجویان در آگاه سازی ملت نسبت به توهین شنیع روزنامه ایران و حقوق ملی و انسانی شان که در ایران به رسمیت شناخته نمی شود قابل تامل بود. با نگاهی به تشکیلاتهای مختلف دانشجویی و قیاس با وضعیت کنونی متوجه میشویم، که جنبش دانشجویی آزربایجان تقریبا به مانند دریاچه ارومیه در حال مرگ میباشد. مثلا در دانشگاه تبریز، تشکل دانشجویی سهند، کانون آزربایجان شناسی و در مقطعی انجمن اسلامی این دانشگاه فضای سیاسی دانشگاه تبریز و جامعه آزربایجان راکاملا به فضای هویت طلبانه تبدیل کرده بودند. در دانشگاه آزاد تبریز تشکل دانشجویی آرمان و کانون ادبی ساوالان همین نقش را ایفا می کردند. کانون شهریار در آموزشکده فنی شماره یک تبریز، انجمن اسلامی دانشگاه آزاد و سراسری زنجان، کانون ها و نشریات مختلف دانشگاهای ارومیه، انجمن اسلامی دانشگاه محقق اردبیلی و در تهران نیز گروه غیر رسمی دانشجویان تورک دانشگاههای تهران (موسوم به توپلوم) فضایی بسیار عقلانی و سیاسی به آزربایجان تزریق کرده بود. هیچ ماه از سال بدون چاپ نشریه و برگزاری نشست های سیاسی و همایش های مختلف در دانشگاههای مختلف شهرهای آزربایجان سپری نمی شد. اما از اواخر دهه ۸۰ تا کنون همه تشکل ها و نشریات دانشجویی یکی پس از دیگری منحل شده و یا لغو امتیاز گردیدند و بعضا نیز از دست هویت طلبان خارج شده به دست اصلاح طلبان و یا چپ گرایان افتادند. بنده به عنوان یک فعال سابق جنبش دانشجویی آزربایجان علاوه بر نظریات خود از نظرات و دیدگاههای سایر فعالین به نام و مطرح و صاحب نظر جنبش دانشجویی در این مقاله استفاده کرده و علل تضعیف و راهکارهای خروج از این بحران را در ذیل آورده ام. امیدوارم دوستان و نظریه پردازان عزیز اعم از موافق و مخالف نقد نظریات مطرح شده را در قالب مقالات دیگر، راه را برای خروج جنبش دانشجویی آزربایجان از این بحران سکوت و پویاتر شدن این جنبش هموار کرده وبا ایجاد گفتمان تئوریک، جنبش دانشجویی آزربایجان را باز تعریف نماییم.

تجمع دانشجویان دانشگاه تبریز در سالهای گذشته
1_یکی از ابتدایی ترین عوامل، کثرت دانشگاههای ریز و درشت می باشد که باعث پراکنده شدن دانشجویان در شعب دانشگاهی کوچک با فضای محدود می باشد برای مثال وجود دانشگاههای متعدد علمی و کاربردی، پیام نور، دانشگاه آزاد و دانشگاههای غیر انتفاعی و حتی دانشگاههای ترکیه که خود عامل جذب بسیاری از دانشجویان هویت طلب آزربایجانی بوده است. مسبب پراکنده شدن دانشجویان هویت طلب و عدم ایجاد هماهنگی و باعث گسستگی در میان دانشجویان است که البته با بر چیده شدن مشکلات بعدی که در بندهای دیگر خواهد آمد، این نقصان قابل بر طرف شدن است.
۲_مشکلات اقتصادی و مخارج بالای تحصیل عدم توانایی خانواده ها در تامین کامل مالی دانشجویان، باعث افزایش دغدغه جسمی و روحی دانشجویان شده وآنها را از سیاست ورزی به دور نگه می دارد. دانشجویی که دغدغه تامین منابع مالی برای خرید کتب درسی خود را دارد طبیعتا از خرید کتب عمومی نیز عاجز مانده و به دلیل دغدغه ذهنی و مشغله ای که ازبابت مشاغل دانشجویی برایش ایجادشده مانع از رسیدگی به مسائل دیگر می شود.

۳_عدم متشکل بودن دانشجویان هویت طلب دانشگاههای آزربایجان چه درون دانشگاهی و چه بیرون دانشگاهی می باشد. دانشجویان هویت طلبی که یا در دانشگاه خود تشکل و انجمن وجود ندارد و یا اگر وجود داشته باشد از ظرفیت ها و مزایای آن بهره لازم را نمی برند. چه بسا دانشجویان دارای ایده و اندیشه در دانشگاهها که به دلیل همین عدم متشکل بودن از یکدیگر دور بوده وشاید همدیگررا نمی شناسند. زمانی که ارتباط بین دانشجویان یک دانشگاه بر قرار نباشد، طبیعتا در آن دانشگاه اتفاق خاصی هم نمی افتد و هیچ فعالیتی رخ نخواهد داد. همچنین در زمان دوران اوج جنبش دانشجویی آزربایجان، ارتباط فکری و همکاری های عملی بین دانشجویان دانشگاهها برقرار بود که امروز این ارتباط به صورت واقعی برقرارنبوده و شاید در حد فضای مجازی وجود داشته باشد.

۴_چهارمین دلیل عدم نمود جنبش دانشجویی آزربایجان نادیده گرفته شدن مسائل تئوریک از طرف دانشجویان می باشد. دانشجویانی که می توانند با برگزاری جلسات و کلاسها و کارگاههای مباحث تئوریک (سیاسی_حقوقی_جامعه شناختی و فلسفی)علاوه بر بالا بردن سواد تئوریک و ایجاد بستر مناسب برای ارائه گفتمان، به کلیت بدنه حرکت ملی نیز اندیشه تئوریک وارد نموده و کمبودهای تئوریک حرکت ملی آزربایجان را جبران نمایند. اتفاقی که سالها قبل توسط توپلوم (دانشگاههای تهران)، کانون سهند و آزربایجان شناسی (دانشگاه آزاد تبریز) تشکل آرمان(دانشگاه آزاد تبریز) و…….انجام می شد. دانشجویان می بایست با ارائه جزوات و کتابچه ها به قلم خود دانشجویان چه در میان دانشگاهیان و چه در میان بدنه حرکت ملی، مسبب رشد فکری و اندیشه تئوریک در زمینه های مختلف باشند که متاسفانه امروزه این کاستی بشدت قابل رویت است.

۵_اما یکی از مهمترین عللی که جنبش دانشجویی آزربایجان را تغصیف نموده و باعث عدم پویایی آن و دور شدن از اهداف وآمالش شده است، عدم استقلال و جناح بندی های مربوط به خارج از دانشگاه باشد. آن زمان که افرادی خارج از دانشگاه(چه افراد آکادمیک و چه غیر آکادمیک) از خارج دانشگاه در امور و سیاست گذاری های جنبش دانشجویی دخالت کنند، باعث تفرقه افکنی و اختلاف در بین دانشجویان (خواسته یا ناخواسته) می شوند. برای مثال در میان معدود تشکل هایی که در دانشگاهها وجود دارد و یا نشریاتی که گه گداری منتشر می شود. اختلافات شدیدی بر سر افرادی که بسیار هم محترم هستند اما جزو جنبش دانشجویی نمی باشند نمایان می شود. گاه می تواند استراتژی جنبش دانشجویی با توجه به شرایط جامعه و حاکمیت تغییر یافته و با در نظر گرفتن این که هدف یکی است اما تاکتیک هایش را با حرکت خارج دانشگاه نیز هماهنگ کند که نفوذ پذیری از طرف خارج دانشگاه و دخالت در امور جنبش دانشجویی از طرف فعالین حتی رده بالای حرکت ملی، مانع این تغییر استراتژی شده و باعث تضعیف جنبش دانشجویی شود.

مخاطبان گرامی در این نوشته سعی شد، علل تضعیف جنبش دانشجویی آزربایجان در ۵ بند بیان شود که به احتمال بسیار قوی می تواند جای بحث بسیاری باشد. در این فرصت کم تابستانی، با طرح مسائل مختلف در قالب مقالات و یا حتی مباحثات حضوری در این باب، مشکلات پیش رو از میان برداشته شده و باعث گردد تا در سال تحصیلی جدید دوباره شاهد رشد شکوفایی جنبش دانشجویی که همانا باعث رشد و شکوفایی حرکت ملی آزربایجان خواهد بود، باشیم.

گلجک بیزیمدیر

روی خط خبر