30 تیر ، ترکمن های عراق و نگاهی بر آمده از سیاست
30 تیر ، ترکمن های عراق و نگاهی بر آمده از سیاست
اخیراً مطلبی دیدم در خصوص فراخوان برای 30 تیر. این مطلب از طرف صفحه ای با همین عنوان درج شده بود که خواهر خوانده اش در طول یک ماه گذشته تلاش داشته است تا فعالان و مردم آذربایجان را به سمت راهپیمایی سوق دهد. روز راهپیمایی 20 خرداد تعیین شد و این صفحه با همین نام فعالیت داشته است. و حتی در همین ارتباط نیز باز شده بود.
به باور اکثر فعالان این صفحه وابسته به دولت بوده و هدف از آن شناسایی لایه های زیرین حرکت در داخل کشور بوده است. البته تعدادی از جوانان نیز دستگیر شده و در همین ارتباط مورد شناسایی قرار گرفتند و …
حالا مبحث 30 تیر از طرف این صفحه بارگذاری شده است. اما به راستی نیت از انتخاب روز 30 تیر چیست؟
قبل از هر امری باید به مناسبت این روز نگاهی بیاندازیم. در روز 25 تیر ماه سال 1331 مصدق استعفا داده و به احمد آباد رفت. آیت الله کاشانی مصرانه خواستار برگشتن مصدق بر سر قدرت بود و شاه به جای مصدق، قوام السلطنه را به نخست وزیری برگزید. آیت الله کاشانی در روز 29 تیر بیانیه داد که کفن پوش به خیابان خواهد آمد و به این ترتیب روز 30 تیر مردم در حمایت از مصدق به خیابانها آمدند و با ارتشی ها درگیر شدند. بعد از ظهر همان روز توده ای ها نیز با 100 هزار نفر هوادار اقدام به راه اندازی تظاهرات نمودند. و خلاصه آن که عده ای کشته شدند و عده ای نیز دستگیر شدند و نهایتاً قوام السلطنه عزل و مصدق بر سر کار برگشت. این مسئله به شاه و آمریکا خوش نیامد و یک سال تلاش کردند تا این که در مرداد ماه 1332 کودتایی آمریکایی راه انداختند و مصدق را برای همیشه عزل کردند.
با توجه به مطالب بالا و با توجه به این که تقریباً مرجع صادر کننده بیانیه نیز از عملکرد خود در خصوص 20 خرداد اطلاع دارد، به این ترتیب القای توطئه در خصوص کشاندن حرکت ملی به مباحثی ویژه که منجر به امنیتی شدن فضا و دستگیری فعالان به بهانه ای غیر از مسائل ملی آذربایجان باشد دور از ذهن نیست. صحبت بر سر این است که این فراخوان چرا صادر می شود؟ اگر چنانچه خودشان نیز اشاره کرده اند، نیت آنها حمایت از ترکمن های عراق باشد آیا راه آن چنین حرکتی است؟. در اینجا اگر برخی از سایتها فضاسازیهای منفی می کنند و یا برخی از جریانات بقا و هویت خویش را در کشاندن مردم به خیابانها می بینند، وظیفه فعالان آگاه حرکت ملی است که با روشنگری در مقابل این جریانات بایستند. علی الخصوص فعالان داخل کشور که در حقیقت قربانیان اصلی این توطئه کثیف هستند.
اگرچه اکثر فعالان در پشت پرده اقدام به محکوم نمودن چنین جریاناتی می کنند اما به نظرم سکوت فعالان در خصوص محکوم نمودن علنی چنین حرکاتی، خیانت به تمامیت حرکت ملی خواهد بود. نسل امروزین جامعه انتظار دارد که سینه چاکان حرکت ملی و مدعیان گذشته با موضع گیری در قبال چنین رفتارهایی نشان بدهند که تا چه حد دچار تحول شده و به چه مقدار شناخت دست یافته اند. وگرنه به صورت پنهانی گزافه گویی کردن در حقیقت به معنای تایید چنین رفتارهایی است و این که بعضی ها می گویند این کارها نشانه پختگی حرکت! و یا پلورالیسم است! در حقیقت نشان عدم بلوغ فکری و سیاسی حرکت بوده و حکایت از انفعال و عدم شناخت فعالین مدعی حرکت دارد.
به نظرم فعالان باید به صراحت در مقابل چنین رفتارهایی موضع گیری نموده و در شرایط حساس فعلی از خودسریها و خودرایی های برخی ماجراجویان سر سپرده جلوگیری نمایند. در غیر این صورت هزینه ای که به حرکت تحمیل می شود، خشک و تر را باهم خواهد سوزاند.
آراز خیرجو
arazxeirjou@yahoo.com
دانشجوی دانشگاه اورمیه