آیا داعش معادلات منطقه ای را بر هم می زند؟ پیامدهای امنیتی تجزیه احتمالی عراق برای ایران
دیپلماسی ایرانی : پیشروی داعش و اعلان خلافت اسلامی سرتیتر اخبار سیاسی جهان طی چند هفته اخیر بوده است. متعاقب تحولات عراق، نچیروان بارزانی رهبر منطقه خودمختار کردستان عراق اعلان کرد که نقشه سیاسی عراق هیچوقت به قبل از اشغال موصل و تکریت توسط داعش باز نخواهد گشت. او ابتدا خواستار خودمختاری برای اعراب سنی عراق شبیه کردستان شد، ولی بعدا با اعلام اینکه کرکوک و حتی خانقین به کردستان عراق تعلق دارد دستور برگزاری رفراندوم برای استقلال کردستان را از عراق صادر کرد. قرار است ظرف چند ماه آینده در کردستان عراق همه پرسی استقلال برگزار شود و نتیجه نیز از پیش معلوم است: ظهور یک دولت قومگرا در همسایگی ایران!
هرچند مقامات جمهوری اسلامی ایران رسماً و عملاً بر حفظ تمامیت ارضی عراق تأکید داشته اند، اما واقعیات میدانی بر خلاف خواسته ایران پیش می رود و کردها و داعشی ها در صدد تحکیم متصرفات و ادعاهای خود و تغییر تدریجی نقشه سیاسی منطقه هستند. حمله ارتش عراق نیز تا لحظه نگارش این مرقوم در حد بازدارندگی بوده است نه در اندازه عقب رانی چشمگیر داعش. اگر تجزیه عراق را مفروض و محتمل بگیریم این امر پیامدهای مختلف ژئوپلیتیکی و امنیتی برای ایران در پی خواهد داشت. نگارنده این سطور، پیامدهای امنیتی انگاره فوق را در چارچوب نظریه رئالیسم کلاسیک تحت پنج مقوله تحلیل می کند:
1- استقلال کردستان عراق به معنای تثبیت و نهادینه کردن هارتلند و عمق استراتژیک برای اقلیت تجزیه طلبان ایرانی است. متاسفانه هرچند گرایشات تجزیه طلبانه در غرب ایران بعضاً ریشه در سیاست های نادرست داخلی دارد، ولی بخش اعظم آبشخور آن منبعث از عوامل بیرونی است. تشکیل کشور مستقل کردستان، یعنی اینکه ایران دایماً یک همسایه مزاحم داشته باشد و بخش اعظم توان امنیتی خود را جهت بازدارندگی این همسایه نامهربان صرف کند. همانگونه که اکنون بارزانی ادعای کرکوک و خانقین می کند، محتمل است(بخوانید قطعاً) در صورت فراهم شدن شرایط ادعای سنندج، مریوان و مهاباد را نیز داشته باشد. در واقع، کردستان مستقل یک تهدید وجودی (existential threat) برای ایران خواهد بود و هیچوقت ایران از مزاحمت های امنیتی آن رهایی پیدا نخواهد کرد. مضافاً اینکه پر واضح است که یک دولت شکست خورده(failed state) بر این منطقه حاکمیت پیدا خواهد کرد و مسئولیت پذیری آن در قبال امنیت مرزهای ایران حداقل خواهد بود.
2- دولت های نوظهور و بدون پشتوانه تاریخی، امنیتی و اقتصادی، قطعا برای جلب نظام بین الملل مواضع مستقل و نجیب نخواهند داشت و اخلاق همسایگی را نادیده خواهند گرفت. دولت مستقل و نوظهور کردستان عراق یا احیاناً تشکیل دولت مستقل در بخش متصرفات داعش، جولانگاه رژیم هایی چون اسراییل و سرویس های جاسوسی دنیا خواهند بود؛ همانگونه که جمهوری آذربایجان کم و بیش چنین نقشی ایفا می کند! با توجه به شرایط بین المللی ایران، تجزیه و کلنگی شدن عراق می تواند از این جهت یک تهدید امنیتی برای ایران محسوب شود.
3- تثبیت موقعیت داعش و تشکیل دولت مستقل توسط آن می تواند سه جلوه عمده داشته باشد: سومالیزه شدن، بعثیسم و طالبانیسم. سومالیزه شدن به این معناست که این منطقه بهشت تروریست ها و آدمکش ها خواهد شد و با توجه به گستره ارضی که این گروه ترسیم کرده و عملا بر آن مسلط است در همان فاز اول با ایران همسایه خواهد شد. هر چند در فازهای بعدی ادعای خود ایران را نیز خواهد داشت. این امر به معنای تهدید وجودی برای ایران است. امروز کل جهان از شر دزدان دریایی سومالی نفس راحت نمی کشند؛ قطعا ایران نیز هیچوقت با داشتن همسایه ای چون داعش آسوده سر بر بالین نخواهد گذاشت. شکل های محتمل دیگر داعش بعثیسم و طالبانیسم خواهد بود که تجربه عراق دوره صدام و افغانستان تحت حاکمیت طالبان شر بودن آن را برای ایران اظهر من الشمس کرده است.
4- تضعیف بیش از پیش دولت شیعی در عراق و حکومت بشار اسد پیامد امنیتی دیگر تجزیه عراق برای ایران خواهد بود. تحولات تاریخی تهران، دمشق و بغداد را طی سال های اخیر کنار هم قرار داده است. این اتحاد مانع از پیشبرد تحولات ژئوپلیتیک به نفع آمریکا و اسراییل در خاورمیانه شده است. در صورت تجزیه عراق، ایران بیشتر گرفتار مشکلات امنیتی، سیاسی و اقتصادی متحدین ضعیف و در حال فروپاشی خود خواهد شد و این امر هزینه های سنگین سیاسی- اقتصادی بر دوش جمهوری اسلامی ایران که خود از فشار تحریم ها در رنج است بر جای خواهد گذاشت.
5- نهایتاً اینکه کلنگی شدن عراق و سوریه به معنای تقویت دشمن استراتژیک ایران، یعنی اسراییل خواهد بود. یکی از اهداف رژیم صهیونیستی، رها شدن از شر دولت های بزرگ و مزاحم خاورمیانه مانند سوریه و عراق است. شکل گیری دولتهای کوچک و قابل مهار به رغم هزینه های قابل اغماض بهتر از دولت های بزرگ و بالفعل تهدید است. از این رو اسراییل ترجیح می دهد که مسلمانان تمام قوای خود را صرف نابودی خود کنند و از این طریق هیچوقت ظرفیت تهدید جدی برای تل آویو نداشته باشند. هر چند داعش با ادعای خلافت می تواند برای اسراییل هم تهدید بالقوه باشد، ولی اگر با تطمیع نظام بین الملل در شناسایی متصرفات خود مواجه شود، ممکن است تهدید آن برای اسراییل نیز از میان رود.
دكتر على اميدى استاد روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
ايرديپلماسى