مساله کرد و توصیههایی جهت مقابله با آن ــ آلپای سولدوزلو
جنبشهای اجتماعی در اواخر نیمه اول قرن هجدهمپا به عرصه فعالیت نهادند. سرمایهداری صنعتی و استعمار نیرویکار طبقاتپائین جامعه را به امید بهبود شرایط به تکاپو وا داشت. و جنبشهایکارگری راپدید آورد. بعدها جنبشهای قومی و مذهبیبا اهداف و مکانیسمهای عمل متفاوتپدید آمدند با تثبیت نظامهای سیاسی در اروپا و همهگیر شدن نظامهای دموکراتیک جنبشها در اروپاکاهشیافت ولی از بین نرفت بلکهکشورهای در حال توسعه آن را به ارث برده و ادامهدار این جنبشها شدند. سهم قابلتوجهی از جنبشهایکلنگر و خردنگر به خاورمیانه رسیدکهیکی از آنها جنبشکلنگر انقلابی ناسیونالیستی بود.(۱)
جنبشهای آزادیخواه در منطقه یکی از دغدغههای مهم قدرتهای منطقهای و فرا منطقه را تشکیل میدهند و نقش محوری عنصر خارجی در رسیدن به چشمانداز جنبش بسیار مهم مینماید.جنبشها علاوه بر اینکه باید با موانع درون کشوری مبارزه کنند باید نگران نگرش قدرتها به جنبش هم باشند. تاثیر قدرتها بر این جنبشها با گذشت زمان و با نزدیک شدن به خاورمیانه بیشتر و بیشتر میشود. نقش این عنصر چنان حیاتی است که پیروزی جنبش تا حد زیادی بدان وابسته است دنیای امروز دنیای اقتصاد سیاسی و سیاست اقتصادی است. کشورها به دنبال منافعاند. خواه این منافع به زیان جنبش باشد و خواه به سود آن. و بسته به اینکه منافعشان در چیست با جنبشها برخورد میکنند. این منافع همیشه به طور مستقیم به مسائل اقتصادی نمیپردازند بلکه زمینهساز اقتصادی هستند و بسته به جایگاه کشورها متفاوتاند.کشوری سیاست هژمونی را دنبال میکند و کشوری به فکر صادرات کالا به هنگام قحطی بعد از انقلاب است.(۲&3)
کنترل و استفاده از جنبشها آرزوی هر قدرتی است. خطر مهمی که جنبش را تهدید میکند تبدیل شدن به ابزاری برای قدرتهاست. به طوری که چشمانداز اولیه و هدف جنبش تغییرات اساسی کرده و گاهی هدفی متناقض با هدف اولیه جنبش به ارمغان می آید. این تغییرات اگر با تاثیر عنصر خارجی باشد جنبش به کارت بازی قدرتها تبدیل شده است. نظیر این جنبشها در منطقه خاورمیانه کم نیستند و متاسفانه دو جنبش بسیار خطرناک در منطقه ما یعنی آزربایجان وجود دارد. جنبش کردستان بزرگ و جنبش ارمنستان بزرگ. این حرکتها به قدری از اهدافشان دور افتادهاند که در تعریف جنبش هم نمیگنجند. چرا که نه از خود هدف و چشم اندازی دارند و نه هویت جمعی آنچنانی برای جنبششان. این نوشته در راستای تعریف یکی از دغدغههای قدرتهای فرامنطقهای درسرزمینهای تورک و بویژه تعریف مسئله کرد در آزربایجان نوشته شده است.(۲&3)
در ماههای اخیر در استانهای آزربایجان جنوبی بخصوص در آزربایجان غربی شاهد سیاست کثیفی بودهایم که کردها عوامل اجرایی آن در منطقه بودهاند. سیاست کردیسازی منطقه در طول ادوار گذشته بارها از سوی سایر قدرتها اجرا شده و طرحی با سابقه تاریخی میباشد. قدرتهایی چون روسیه و انگلیس حامی طرح جدا سازی تورکهای آزربایجانی و تورکیهای در گذشتههای نه چندان دوری بودهاند. (۴) این سیاست گاهی بوسیله روسیه و با شعار ایجاد ارمنستان بزرگ و گاهی بوسیله روس و انگلیس و شعار ایجاد کردستان بزرگ دنبال شده است. به طور کلی می توان گفت تمامی قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای از اتحاد ترکیه و آزربایجان هراسانند. امروز بر کسی پوشیده نیست که احزاب کومله و دموکرات چگونه پدید آمدهاند و روسیه در ایجاد آن چقدر تاثیر داشته است همچنین میدانیم که داشناکهای ارمنی حامی بزرگی به نام روسیه داشتهاند و یا اینکه در راستای اتصال مرزهای خیالی کردستان بزرگ و ارمنستان بزرگ کریپتو ارمنیها در راسPKK فعالیت میکنند و به هر طریقی خواستار این اتصالند(۵). طرح ایجاد حایل میان آزربایجان وترکیه از طرف کشورهای متعددی دنبال میشود ولی میتوان راس و ریشه طرح را روسیه و انگلیس و در سطح منطقهای ایران نامید.(۴)
اهداف انگلیس از این طرح:
از ۱۹۰۰ به این سو انگلیس خواهان افزایش نفوذ سیاسیاش در منطقه بوسیلهی کردها بود. این طرح با تشویق ناسیونالیسم نرم در کردستان عراق و با هدف کنترل قدرتهای منطقهای(بخصوص ایران و ترکیه) برای عدم دخالت در سیاستهای ممالک عربی تحت سلطهاش بود. انگلیس، ایران و ترکیه را با ابزار کرد تهدید میکرد و این دو کشور به خوبی میدانستند که ظهور ناسیونالیسم در میان کردهای عراق تهدیدی برای تمامیت ارضی آنها بوسیله کردهای داخلی بود. از طرفی قدرتهای بزرگ از ایجاد قدرتی دیگر در منطقه هراسانند و به زیان منافعشان در خاورمیانه است . این قدرت با اتحاد ترکیه و آزربایجان پدید میآید. سیاست استفاده ابزاری از کردها در منطقه بوسیله انگلیس بارها و بارها تکرار شده است. شاید ذکر نمونههایی خالی از لطف نباشد:قیام شیخ عبید الله و تحریک به حمله به آزربایجان جنوبی و کشتار وحشیانه اهالی قوشاچای، اورمیه و ملیککندی بوسیله انگلیس انجام گرفته است. در دههی ۱۹۲۰ از ابزار کرد برای تهدید ایران و ترکیه استفاده کرده است. از کردهای داخلی سوریه در ادوار مختلف به عنوان گروه فشار بر دولت بهره برده و…(۶)
اهداف روسیه از طرح:
اگر چنین اتحادی صورت گیرد اولین ضربه به روسها خطر تهدید تمامیت عرضیاش به وسیله ترکهای داخلی روسیه است. از طرفی جنگهای در گرفته بین ترکیه و روسیه۱۸۷۷-۱۸۷۸ ضربات جبران ناپذیری به روسیه وارد ساخته است. بنابراین ضعف ترکیه به سود روسیه است. بارها و بارها و بصورتهای آشکار و نهان از PKK استفاده کرده است. ترکیه برای جلو گیری از این کمکها در سال۱۹۹۰ از چچنها در برابر روسیه حمایت کرد و مادامی که این کمکها ادامه داشت روسیه هم به PKK کمک مالی نظامی میکرد. دومین مسئله ارمنیان بودند. تاریخ گواه این واقعیتهاست که در جنگ روسیه و ترکیه خط مقدم روسیه ارمنیها و در خط مقدم ترکیه کردها بودهاند. ارمنیها ابزار دست روسیه برای فشار بر تورکها و کوردها ابزار دست انگلیس و ترکیه برای فشار بر روسیه بود.(۷)
اهداف ایران از طرح:
اولین هدف حفاظت از تمامیت عرضی ایران است. از طرفی ایران هم مانند روسیه و انگلیس نمیخواهد قدرت جدیدی در منطقه بوجود آید. ایران هم به قدر توانش مانع ایجاد اتحاد میگردد. و بارها از اکراد استفاده کرده است و نمونهاش را میتوان در حمایت های PKK و جلسههای سری در سطح سران با سه کشور دیگر کورد دار(عراق، ترکیه و سوریه) دید. و نمونه آخر هم کوچاندن اکراد به غرب آزربایجان و حمایت از آن در جهت مقابله با حرکت ملی است. ایران به خوبی میداند که انرژی قابل توجهی از فعالین حرکت بر مسئله کرد متمرکز و هدر خواهد شد و به همین دلیل کارت کردش را رو کرده است.(۸)
مواد طرح:
الف) مهمترینش جلوگیری از اتحاد آزربایجان شمالی و جنوبی که زمینه ساز اتحاد بزرگ بود.
اگر این مؤلفه را ۲ بخش قابل تفکیک در نظر گیریم. دورهای مربوط به شوروی و دورهای مربوط به آزادی آزربایجان شمالی است. در دوره شوروی این سیاست با آسمیلاسیون ایران و شوروی همراه بود که به شدت و از هر دو جانبه دنبال میشد. این مؤلفه تا جدایی آزربایجان شمالی خطر چندانیم حسوب نمیشد. ولی بعد از استقلال وضعیت به کلی تغییر کرد. اینبار تمامی قدرتها گوش به زنگ بودند. این سیاست در بایکوت خبری قیام ۸۵ در رسانههای دنیا نقش عمدهای داشت. مطمئنا اگر یک دهم این قیام توسط کردها انجام میگرفت اخبارشان صدها برابر در رسانهها انعکاس مییافت. همان طور که گفتیم کشورها به دنبال منافعند و اگر شبکههای غول آسایی چون صدای آمریکا و بی بی سی انگلیس با هزینههای میلیون دلاری از کردها حمایت میکنند در سایهی منافعشان است و به ابزار کرد نیاز دارند.
ب) اتحاد آزربایجان شمالی و ترکیه بود: حمایت از ارمنستان مهمترین ابزار دست قدرتها بود. این بار ارمنیها کارت بازی روس شدند. و کشوری بدون هیچ بن تاریخی پدید آمد. که موجب جنایات بزرگی بوسیله ارمنیان در تاریخ شد.(۹)
ج) حایل بین ترکیه و آزربایجان جنوبی است,که از طریق کردها انجام میپذیرد و تا حدی هم پیشرفت داشته است. این اقدام هم از داخل کشور ترکیه و افزایش اکراد در شرق کشور و هم از داخل ایران و افزایش اکراد در غرب آزربایجان صورت میگیرد. کوچهای اجباری و اختیاری را شاید مهمترین مسئله در این طرح نامید. نمونه این کوچها: جنگ ایران عراق و فشار بر کردهای عراقی و کوچ آنها به شهرهای خانا(پیرانشهر) سولدوز اورمیه. کوچ اجباری بزرگ رضا شاه. یکجا نشینی ایلات کرد، و…
سوابق همکاری کرد و ارمنی: کردها و ارمنیها علاوه بر وجود کریپتو ارمنی در راس تشکیلات PKK خود نیز همکاریهایی برای منافع مشترکشان دارند. ولی آنچه حائز اهمیت است فعالیتهای متفاوت این دو است و اگر منافعشان ایجاب کند با هم متحد میشوند علیرغم تلاش روسیه برای اتحادشان این طرح زیاد موفق نبوده است. برای مثال در رابطه با ترکیه همکاریهایی داشتهاند برای نمونه:
ـ گرامیداشت روز نسل کشی ارامنه با اعلام هفتهی سرخ توسط PKK در دهه هشتاد
ـ ASALA و PKK در تاریخ ۱۹۸۱٫۱۳٫۱۸ در شهر سیدون لبنان تجمع مطبوعاتی طرحریزی کرده بوداند نتیجه اینکه یک اظهار نامه مشترک منتشر شده بود. اما بعدها این همکاری بیشتر و بیشتر میشود به طوری که در تاریخ ۱۹۸۱٫۱۱٫۱۹ تهاجم به دفترخانه راه هوایی تورکیه با همکاری کامل ASALA و PKK انجام گرفت
ـ انجمن نویسندگان ارمنی عبدالله اوجالان را عضو مفتخر معرفی کرده است.
و…(۱۰)
برای درک بهتر مسئله کرد در ادامه مختصری از فعالیتها,احزاب، جنگهای کرد و تورک و سوالاتی اساسی در رابطه با مساله کرد به همرا جوابهایشان ارائه میگردد.
مورد اول:مختصری از احزاب اکراد:
احزاب کومله، دموکرات پژاک و پ ک ک چهار تشکیلات مهم کردی هستند. کومله و دموکرات که دارای سابقه طولانی حیات تشکیلاتیاند دستخوش تقسیمات شدهاند و از مهمترین تشکیلاتهای فعال در ایراناند. رویکرد همه این تشکیلاتها به مبارزه نه از نوع مدنی بلکه مسلحانه است. کومله و دموکرات در ایران با دخالت مستقیم روسیه بوجود آمده و از طرز تفکر کمونیستی برخوردارند. هر چهار گروه اختلافات زیادی با هم دارند مخصوصا کومله و دموکرات با پژاک در حال حاضر و همچنین کومله و دموکرات قبلا. (این اختلافات در زمانی به جنگ مسلحانه علیه یکدیگر هم رسیده است .(.شعباتی که در کومله و دموکرات ایجاد شده موجب شده تا حدودی قدرت این تشکیلاتها افول کند. بعضی از شاخهها به کلی به طرف کمونیسم رفته و مبارزات کارگری ایران را در فکر دارند و سیاست این گروهها انتر ناسیونالیستی است. میزان قدرت این گروهها در منطقه: چنانکه گفتیم همگی بر استفاده از اسلحه توافق دارند. بنابراین از نظر نظامی نسبتا دارای قدرت زیادیاند. ولی همین مقوله باعث شده که از نظر اقدامات مدنی درداخل عقب بمانند. یعنی به هر میزانی که در کوهها قدرت دارند در داخل ضعیفاند. به قدری ضعیف که توانایی تشکیل یک گرد همایی کوچک اعتراضی را ندارند. از طرفی حرکت غیرمدنی این تشکیلاتها در بسیاری از مواقع مانع از پیوستن فعالین مدنی به این گروهها میشود. از نظر رسانهای و اقتصادی میتوان گفت در وضعیت به مراتب بهتری نسبت به حرک ملیاند. کوچکترین فعالیتی از کردها بیشترین خوراک شبکههای خبری میشود. و علاوه بر بی بی سی و صدای آمریکا شبکههای متعددی هم خود این تشکلات دارند.
حزب پ ک ک یا پارتیا کارکەرێن کوردستان ویا حزب کارگران کردستان از سال ۱۹۸۴ شروع به فعالیت کرده است و به صورت مسلحانه با دولت نزاعهای چریکی راه انداخته است. مش سیاسی چپگرا دارد . بر خلاف کومله و دموکرات این حزب خواهان زیادی در داخل ترکیه دارد و از قدرت میتینگ تبلیغاتی برخوردار است. سیاست داخلی و خارجی ترکیه به حد زیادی با این گروه بصورت مستقیم و غیرمستقیم گره خورده است. خواهان خود مختاریاند.عبد… اوجالان رهبر این گروه در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۷۷دستگیر شد. تعداد اعضای مبارز این گروه حدود سه هزار تا پنج هزار نفر تخمین زده میشود (۱۱) که بصورت مسلحانه در جنوب شرقی ترکیه مبارزه میکنند. از این تعداد حدود سه هزار نفر هم اکنون در کردستان عراق به سر میبرند. سیاست نرم و تعادلی با پ ک ک از حدود سال ۲۰۰۹ دنبال شده است.(۱۳) این گروه به عنوان گروهی تروریستی در ناتو و اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورها از جمله عراق و اتریش آزربایجان و عراق و…شناخته شده است. نکته جالب این است که ایران و عراق هم این گروه را تروریستی مینامد. در حالی که اعضای حزب در عراق حضور دارند و با ایران هم تعاملات محرمانه بر سر منافع دارند ازجمله اینکه تا زمانی که ترکیه از ارتش آزاد سوریه حمایت میکند ایران هم با کمک به پ ک ک تنش را به شرق ترکیه باز گرداند. مذاکراتی هم با دولت کرده و پیشرفت قابل توجهی در این مذاکرات دارد. لازم به ذکر است که حزب در جنوب شرق ترکیه چسبیده به آزربایجان از نظر نظامی نفوذ زیادی دارد در میان. اعضای این گروه ایرانی ها هم هستند که بیشتر از شهرهای اورمیه و شهرهای شمالی غرب آزربایجان خصوصا ماکو هستند(۱۲). گروه پژاک تحت رهبری پ ک ک فعالیت دارد رهبرش حاجی احمدی اهل یکی از روستاهای سولدوز است. حزب پژاک یا حیات آزاد کردستان و به کردی پارتیا ژیانا ئازادا کوردیستانێ در ایران فعالیت دارد و قله رش آزربایجان غربی و بخش شرقی کوههای قندیل و همچنین در مریوان و استان کردستان حضور دارند(۱۴). ایران و آمریکا هردو این گروه را تروریستی مینامند. با این وجود حاجی احمدی با مذاکرات در واشنگتن کمکهای زیادی از آمریکا جذب کرده است. در تیر ماه ۱۹۹۰ سپاه ایران در دیزه در درگیری نظامی حدود صدو پنجاه نفر از اعضای این گروه را کشته و زخمی کرد. این گروه با اینکه پیشرفت زیادی ندارد ولی یک گروه فعال مسلح کردی در داخل خاک آزربایجان است و آماده باش برای جنگ.
مورد دوم: فعالیتها در ایران:
قبل از انقلاب مهمترین اقدامات مربوط به تشکیل دموکرات و زمان قاضی محمد و پیشهوری بود و به علت اینکه کردها داخل آزربایجان بودند و آزربایجان در سال ۱۳۲۴ خود مختاری گرفته بود. فعالیتهای مهمی از جمله تشکیل دموکرات انجام دادند. میتینگها و مراکز حزبی و شعبههایش در شهرها به دلیل آزادی نسبی در حکومت فرقه دموکرات آزربایجان فعال بودند. بعد از ۱۳۲۵ و باز گردانی آزربایجان به ایران به غیر از تشکیل گردهماییهایی در خارج فعالیت چندانی نداشتند. ولی بعد از انقلاب مثل آتش زیر خاکستر شروع به فعالیت و کشتار مردم بی دفاع آزربایجان کردند. قاسملو رهبری این شورش را در دست داشت. و بعد ازخلع سلاح پادگانها ی سویوق بولاق (مهاباد) به فکر کارناوال تبلیغاتی در سولدوز افتاد ولی با هوشیاری مردم منطقه و کمکهای آقای حسنی دفع خطر شد. در این درگیری تعداد زیادی زن و کودک و افراد غیر نظامی شهید شدند. ذکر نمونهای از این فاجعه انسانی به درک آن کمک خواهد کرد. این سخنان از زبان آقای حسنی است: فردای آنروز ظهر بود که من از دو خانه دیدن کردم که در یکی از آنها یازده نفر را سر بریده بودند که از دیدن آنها خیلی نارحت شدم. مثلا سر دخترک ۳ سالهایی را بریده بودند و با سه سیخ به سینه مادر ۲۳ سالهاش چسبانده بودند. پیرمرد و پیرزن هم بین آنها بود. ۲۲ نفر دیگر را هم در جایی دیگر با طناب اعدام کرده بودند. در خانهایی دیگر جوانی را با تبر قطعه ـ قطعه کرده بودند.عاملین این جنایتها کسانی بودند که ادعای دموکرات بودن داشتند(۱۵)
بعد از وقایع۵۸ باز هم رکود گریبان گیر کردها شد. موج بعدی فعالیت اکراد به تاریخ دستگیری اوجالان و سخنرانی نماینده سنددج بهاادین ادب در مجلس مربوط میشود. اوایل اسفند ۱۳۷۷ شهرهای سنندج و اورمیه ناآرامیهایی را تجربه کردند. موج دیگر فعالیت هم در همین اواخر و همسو با دولت است.
مورد سوم(نزاعهای آزربایجان با اکراد): شاید مهمترین نزاعها را در چند عنوان خلاصه کرد
ـ نزاع بین کوردهای عثمانی درعهد صفویه و آزربایجان چنوبی: در سال۱۵۷۸ کردها به تحریک عثمانی به خاک آزربایجان حمله کردند و افراد زیادی را در شهرهای خوی سلماس و اورمیه قلع و قمع کردند و تعدادی را هم به اسارت بردند. این حمله سرآغاز جنگ صفویان و عثمانیها شد. بعد از ورود قوای عثمانی کردها به مناطق دیگری از جمله مراغه یورش بردند و جنایتی دیگر آفریدند.
ـ حمله شیخ عبیدالله به آزربایجان: در این حمله کردها از خاک عثمانی و با تحریک انگلیسی به آزربایجان حمله و مناطق اورمیه، قوشاچای(میانداب) مراغه و ملیککندی راغارت و مردم بی دفاع را کشتند.
ـ جنایات سیمکو در آزربایجان با همکاری آسوریها و ارمنیان و مارمیشون به وقوع پیوست و باز اورمیه هزینه داد
ـ جنایات کومله و دموکرات در شهرهای آزربایجان در سال ۵۸ به خصوص شهر سولدوز
و..
همانطور که اشاره شد تمام این جنایات با حمله کردها به خاک آزربایجان صورت گرفته است و مسئلهای که موجب نگرانی است این موضوع است که اگر نزاعی رخ دهد در شهرهای ما بوقوع خواهد پیوست. وباز شاهد کشتار مردمان بی دفاع و زنان و کودکان خواهیم بود.
اولین سوال این است که چرا افکار فعالین حرکت به این مسئله معطوف شده است؟
پاسخ روشن است وقتی چند اتفاق در حدود یکسال اخیر در توجیه خطر کورد در منطقه رخ میدهد (آن هم با هماهنگی ) باید خود را آماده کرد.
نمونه این اتفاقات:
الف) رفتن آقای حسنی و جانشینی شخصی که سیاست نرمتری نسبت به مسئله کرد دارد: با شناختی که از ایشان دارم محال امر است که خود این تصمیم را گرفته باشند. و به احتمال قریب به یقین این جانشینی امری اجباری بوده است. از طرفی تصمیم این جانشینی فقط به دستور آیت الله خامنهای اتخاذ میگردد. چه عاملی موجب این شده که به کهولت سن و سلامتی آقای حسنی فکر کنند؟ اگر مراد پیری ایشان است، چرا در رابطه با پیری اعضای خبرگان که به نظرشان مسئولیتی چندین برابر خطیرتر از مسئول امنیتی استان دارند توجهی نمیکنند؟
ب) مطرح شدن کردستان شمالی توسط نماینده مجلس: این نماینده به قطع یقین میدانسته که احتمال تایید تغییر نام این استاندر مجلس در حد صفر است. چه عواملی ایشان را به این فکر سوق داده اند؟ شاید رای آوردن در انتخابات بعدی انگیزهی این اقدام باشد در اینصورت اولا ریسک رد صلاحیت در دور بعدی انتخابات را به جان خریده است. در ثانی این اقدامات در چند ماه مانده به انتخابات کار ساز است. هماهنگی با این نماینده کاملا مشهود است. اگر اینطور نیست چرا دقیقا بعد از رفتن آقای حسنی به این فکر افتادهاند؟
ج) حمایت فرمانده سپاه از این طرح: عجیبترین اتفاق در این بین است. فرمانده سپاه در رابطه با کدام مسئله مطروحه غیر مهم توسط نمایندگان اظهار نظر کردهاند؟ این مسئله چه اهمیتی برای ایشان داشت؟ آیا جز این است که ایشان فقط و فقط در رابطه با مسائل مهم و امنیتی سخن میگویند؟
د) حک کردن کردی شمال در شبکه استانی: اگر کردی شمال اسم لهجه کردهاست چرا قبل از آقای حسنی و مطرح کردن کردستان شمالی اثری از آن نبود؟
ه) برگزاری انتخابات کردستان عراق در سولدوز: عجیب است. این را همه میدانند که در شهرهای اطراف مثل سویوق بولاق(مهاباد) و خانا(پیرانشهر) به مراتب کردهای بیشتری زندگی میکنند. انتخابات کردها در این شهر و بنر تبلیغاتی کردی یکی دیگر از عوامل هماهنگ بودن این طرح است. پس نگرانی فعالین امری طبیعی است و باتو جه به مسائل فوق الذکر نتیجهای که میگیریم این است که حرکت ملی آزربایجان به مسئله مهمی در راس حکومت تبدیل گشته است و حکومت برای کنترل بخشی از این حرکت و تضعیف آن به استفاده ابزاری از کرد دست زده است.
دومین سوال: سوال مهم دیگری که در رابطه با مسئله کرد وجود دارد این است که: همه میدانیم از نظرقدرت و تعداد و توانایی تجمیع و بسیج نیروها در بین اهالی تورک آزربایجان به مراتب بهتر از کردها هستیم پس چرا باید فکرمان را مشغول کند و از پرداختن به مسائل مهم حرکت بمانیم؟ جواب روشن است. متاسفانه واقعیت دارد که کوردها به شرق تورکیه و غرب آزربایجان جنوبی که محل اتصال دو سرزمین است نفوذ کردهاند. و خواه ناخواه در میهنمان حضور دارند اما برای درک بهتر جواب سوال ذکر مسائلی مهم مینماید:
ـ مسئله اول این است که حافظه تاریخی جنگ و خونریزی و بی رحمی در میان کردها به مراتب از ترکان آزربایجان بیشتر است.
ـ دومین مسئله حمایت تشکیلاتهای مسلح و تروریستی از ایشان است.
ـ سومین مورد: طبق آمار کلانتریها که به کوشش گروهی از فعالان مبارز فاش شد میتوان گفت مردم کرد مسلحترین قوم در ایرانند.
ـ مسئله چهارم: حضور نیرو های القاعده در حدود ۱۰۰ کیلومتری آزربایجان است.
ـ مسئله پنجم: نزاع های بین کرد و تورکهای آزربایجان جنوبی است که در ادامه بررسی میگردد. ضرباتی که آزربایجان از کوردها دیدهاند بسیار هزینه بار بوده است و از طرفی اکثر نزاعها در خاک ما به وقوع پیوسته و مناطق تورکنشین ویران و موجب آسیب به مردمان بی دفاع و زنان و بچهها شده است.
ـ مسئله ی مهم بعدی این است که کردستان عراق و کردهای ترکیه هنوز از دوره ناسیونالیستی خود بیرون نیامدهاند در حالی که ترکیه در حال خروج از ناسیونالیسم است. ولی در عوض نه تشکیلاتها و نه فعالین مستقل و نه مردم آزربایجان مسلح نیستند. از طرفی به غیر از مناطقی خاص و قشر تحصیل کرده آمادگی برای مقابله با کردها در آزربایجان وجود ندارد.(البته دغدغه فعالین مسلح کردن مردم نیست بلکه ایجاد آمادگی است)
چه باید کرد؟
قبل از هر اقدامی باید این را در نظر داشت که مبارز رو در روی ما کردها نیستند و کردها تنها ابزاری برای مبارزه علیه ما بوسیله حکومت است. و برای پیروزی نباید افکارمان را به طورکامل به ابزار طرف مقابل بدهیم. از طرفی تمرکز بیش از حد هم موجب بزرگنمایی مسئله خواهد شد. همچنین اقدامات علیه کردها نباید این را در ذهن تداعی کند که ما با ملت کرد دشمنیم. به هیچ وجه اینطور نیست. اقدامات متقابل در برابر کردهای افراطی که به خاک آزربایجان چشم دوختهاند باید صورت گیرد نه همه کردها که اگر غیر از این باشد به دور از انسانیت است. از طرفی هم اقدامات ما به وسیله قدرتها رسد میشوند و نباید بهانهای به دستشان داد.
نباید اینرا فراموش کرد که ترسی که ایران از تورکهای آزربایجان دارد ترسی نیست که با شدت آسمیله و کوچ اجباری و خشکی دریاچه برطرف گردد. حتی اگر به بهای دست کشیدن از آرمانهای شیعیشان باشد از کردها حمایت خواهند کرد.
در زیر توصیههایی در باب مسئله کرد آورده شده است. این پیشنهادات نظر شخص نگارنده است و امید وارم با گفت و گو و روشن گری جوانان به راههای بهتری نائل شویم. برای هضم بهتر اقدامات به دو گروه تقسیم شدهاند
اقدامات غیر مستقیم که اشارهای به مسئله کرد ندارند برای همهی فعالین آزربایجان:
الف: تمرکز اکراد در حال حاضر عملیات تبلیغاتی است و هر فرصتی تبدیل به بهانهای برای اثبات کرد بودن منطقه میشود. بهترین راه مقابله افزایش عملیات تبلیغاتی حرکت ملی در غرب آزربایجان است. هرچه فعالیتهایی نظیر نمایشگاهها و نشریات تورکیو دیگر اقدامات فرهنگی نظیر کلاسهای رقص و زبان و یا انتشار کتاب به وسیله نویسندگان ترک بیشتر و موفقتر عمل کنند مقابلهای است با اقدامات تبلیغاتی کردها. بدیهی است که اگر این فعالیتها دارای مجوز باشد حدود تاثیر گزاری بیشتر و بهتر میگردد.
ب: فعالیتهای هویتطلبانه با رویکرد ایجاد اتحاد: این فعالیتها اتحاد مردم منطقه را افزایش میدهد و در صورت بروز بحران به بسیج بهتر نیروها کمک میکند.
ج: ایجاد گردشهای تفریحی فعالین در غرب آزربایجان
د: انتشار بیانیههای حمایتی از تورکهای غرب آزربایجان
و: توصیه اکید اینکه از هر گونه نزاع جمعی با کوردها مخصوصا در دانشگاهها جلوگیری شود.چرا که کوچکترین اقدام بزرگترین خوراک خبری رسانهها(BBC-VOA) میگردد
اقدامات مستقیم برای فعالین غرب آزربایجان:
الف: انتشار نشریات کتب مقالات و…در حد امکان مجوزدار و شناساندن اهداف کردها در منطقه
ب: افزایش سطح سواد آکادمیک برای باز پسگیری جایگاه مسولین گماشته شده در پستهای مهم غرب آزربایجان
پ: انتشار شب نامههایی در غرب آزربایجان برای آگاهی مردم منطقه از مسئله کرد و ایجاد آمادگی
ج: مشارکت حداکثری مردم منطقه در انتخاباتها و همچنین تلاش برای ایجاد ائتلاف بین تورکها
د: تلاش اقتصادی مردم منطقه برای خرید و فروش اجناس از ترکها و همچنین افزایش فعالیت در بازارهای منطقه از جمله بازار اورمیه که یکی از مهمترین اقدامات تبلیغاتی کردهاست.
و: فعالین مستقل باید در منطقه گروههایی تشکیل دهند و اقداماتی نظیر مطالعات تاریخی و اجتماعی کردی سازماندهی کنند. همچنین برای فعالیتهای متقابل سازماندهی گروههایی در داخل گروه مطالعاتی با رویکرد پراتیک برای انتقال خروجی تحقیقات ضروری است. حمایت اقتصادی از این گروهها لازم است.
ل: تشکیلاتهای حرکت ملی هر کدام باید گروهی پژوهشی برای رصد فعالیتها و درک استراتژی احزاب کردی ایجاد نمایند و تا حد امکان به سازماندهی گروههای پراتیک کمک کنند
ن: در شهرهای غرب آزربایجان باید توجه داشت شیعهگری و هویت طلبی تورکی در یک راستا هستند…
ه: باید از هر فرصتی استفاده کنیم و حتی خود اکراد را قانع کنیم که تبدیل به ابزار شدهاند.
مسائل طرح شده تنها خلاصه ایست از مسئله کورد و تا حد امکان تخلیص شده است. به حتم کاستیهایی دارد که امید است فعالین دیگر با انتشار مقالاتی از این دست به رفع آن کمک کنند. باز هم تاکید بر این است که این مسائل تنها نظر شخص نگارنده است و در حد یک پیشتهاد دوستانه مطرح میگردد و به حتم دارای اشتباهاتی میباشد. انتشار نوشتههایی در این خصوص و حتی نقد نوشتهها لازم است تا به فکری منسجمتر برای مقابله با اکراد برسیم.
آلپای سولدوزلو
منابع:
۱٫مقدمه ای بر جنبش های اجتماعی ص ۱۱-۲۹
۲٫بحرانهای سیاسی و جنبشهای اجتماعی در خاورمیانه ـ نظریهها و روندها فصل ۷
۳٫همان فصل۱۰
۴٫مسئله کرد و روابط ایران و ترکیه ص۱۹
۵٫مسئله ارمنی ادعاها و حقیقتها ص ۱۳۷
۶٫ همان ص۲۱-۲۸
۷٫همان مقدمه
۸٫خبر آنلاین.تکرار ادعای ترکیه برای حمایت ایران از PKK
9.مسئله ارمنی ادعا ها و حقیقتها ـ مقدمه
۱۰٫همان ص ۱۹
12.ویکی پدیا.PKK
13.حل مساله کرد و رسالت رسانههای ترکیه ـ آندریو فینکل
۱۴٫خبرگزاری جهان نیوزـ دور تازه عملیات سپاه برای انهدام کامل گروهک پژاک آغاز شد
۱۵٫روزنامه کیهان، مصاحبه با حجت الاسلام حسنی، شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۱