خواسته های مردم آزربايجان ، بازیچه ی دولت و کاسه های داغ تر از آش! / بعد از سنگ اندازی های فرهنگستان زبان فارسی این بار نوبت به کردوانی و دریاچه اورميه رسید!
تاسیس فرهنگستان زبان ترکی آذربایجانی (و به طبع آن تحصیل به زبان مادری در مناطق ترک نشین کشور) و احیای نگین به کما رفته ی آذربایجان یعنی دریاچه ی نگون بخت اورمیه ، از مهم ترین و اولویت مندترین خواسته های مردم آذربایجان میباشند که متاسفانه بر خلاف وعده های پیش از انتخاباتی دکتر روحانی مبنی بر عملی ساختن آن ها و تحقق آرزوی دیرین ۳۵ میلیون ترک آذربایجانی ، تا به اکنون و با گذشت چندین ماه از آغاز به کار دولت تدبیر و امید، به جز اقداماتی نمایشی و از قبل تعیین شده هیچ گام جدی از سوی دولت آقای روحانی در این راستا برداشته نشده و هم چنان این دو خواسته ی ضرروی مردم آذربایجان صرفا به عنوان بازیچه هایی در دست دولت و آقابالاسرهایی چون فرهنگستان زبان فارسی و به تازگی نیز پدر علم کویرشناسی ایران یعنی آقای کردوانی رد و بدل شده و آینده ی یکی از کهن ترین و ریشه دار ترین زبان های کشور یعنی ترکی و بزرگ ترین دریاچه ی داخلی ایران یعنی دریاچه ی رو به موت اورمیه در هاله ای از ابهام قرار گرفته است!
چندی پیش و هم زمان با مطرح شدن شایعاتی مبنی بر آغاز اجرای طرح آموزش زبان های بومی و محلی توسط دولت ، در اقدامی بسیار عجیب ، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی به صورت کاملا غیر قانونی و با دخالت مستقیم در امور دولت علاوه بر زیر سوال بردن استقلال عملی دولت یازدهم و سنگ اندازی در مقابل اجرای خواسته های عمومی ملت ایران و اقوام کثیر ساکن در آن به ویژه مردمان ترک ، این طرح را همانند سال های گذشته مسکوت گذاشته و بار دیگر به بایگانی دولت منتقل ساخت! و این چنین شد که اجرای یک طرح بزرگ دولتی که خواسته ی اول تمامی اقوام ایران بوده و عملی شدن آن بسیاری از مشکلات قومیتی کشور را بر طرف میکرد با دخالت های یک نهاد بی ربط و غیر مسئول در هاله ای از ابهام قرار گرفته و سرگردان و حیران باقی ماند. فرهنگستان زبان فارسی به ریاست غلامعلی حداد عادل که علاوه بر حفاظت از زبان فارسی،انحطاط و نابودی دیگر زبان های کشور به ویژه ترکی را نیز از وظایف خود میداند با عکس العمل هایی بر خلاف قانون اساسی کشور اولا پرده از سوء ظن خویش به سایر زبان های رایج در کشور برداشت و ثانیا نشان داد که دولت یازدهم آن طور که باید از قاطعیت لازم برخوردار نبوده و چه معلوم که فردا روزی سایر طرح ها و مصوبه های آن نیز با دخالت ها و کنجکاوی های نهاد هایی چون فرهنگستان لغو نشده و مسکوت نمانند!
اما داستان دخالت های نابه جا و غیر قانونی افراد ونهاد های متفرقه و به اصطلاح آقابالاسر در امور دولتی و اجرای خواسته های مردم آذربایجان به این جا ختم نشده و این بار کردوانی پدر علم کویر شناسی ایران که گویا علاقه ی وافری به پیوستن دریاچه ی اورمیه به جمع کویر های ایران و تبدیل هرچه بیشتر خاک کشور به بیابان و خشکی را داشته و بارها این علاقه ی خود را با مطرح کردن موضوعاتی چون “خیانت بودن ریختن آب به دریاچه اورمیه جهت احیای آن” و موضوعاتی از این قبیل نشان داده اند این بار نیز با تکرار چنین سخنان نسنجیده و مغرضانه ای آن هم در مصاحبه با خبرگزاری رسمی دولت بار دیگر دم از خیانت و … زده و احیای دریاچه ی اورمیه را کاری عبث و بیهوده پنداشته اند و کاملا مشخص است که هم چون پروسه ی نمایشی آموزش به زبان مادری با بازی دولت و آقایان فرهنگستانی ، پروسه ی احیای دریاچه ی اورمیه نیز با ایفای نقش جناب کردوانی و هم فکرانشان و صد البته با روی خوش دولت به این اظهارات خام و ناپخته به جایی نرسیده و عملی شدن هر دو خواسته ی مردم آذربایجان بار دیگر به تاریخ خواهند پیوست!
گویا جناب کردوانی از یاد برده اند که نابودی کامل دریاچه ی اورمیه یا بهتر است بگوییم انفجار بمب نمکی بزرگ آذربایجان چه تاثیرات مخرب زیست محیطی و انسانی که در پی نخواهد داشت و چه خسارات جبران ناپذیری که بر جان و مال مردم آذربایجان نخواهد زد! شاید استاد بزرگوار کویر شناسی فراموش کرده اند که حیات میلیون ها آذربایجانی به حیات دریاچه ی اورمیه وابسته بوده و با خشک شدن کامل این تالاب ارزشمند چند میلیون انسان بیگناه به سبب برزو طوفان های سهمگین نمکی ، خشکسالی شدید ، شور شدن آب های شیرین ، شیوع بیماری های همه گیر و ده ها بلای دیگر مجبور به ترک سرزمین مادری خویش و در نتیجه تبدیل آذربایجان آباد و سرسبز به بیابان خشک و سوزان شده و آذربایجان تبدیل به منطقه ای غیر قابل سکونت و حیات خواهد شد!
مگر خبر وزش طوفان های نمکی سهمگین در طول چند سال اخیر در منطقه به گوش استاد نرسیده است که این گونه دم از خیانت بودن احیای دریاچه ای میزنند که سالیان سال با مهار میلیون ها تن نمک انباشته شده از جان و مال مردم آذربایجان محافظت کرده است؟! آیا خیانت شمردن احیای دریاچه ی اورمیه یا به طور صریح احیای سرزمین آذربایجان خود نوعی خیانت بزرگ به مردم آذربایجان و حتی کل مردم ایران نیست؟!
در پایان فقط میتوانیم بگوییم وای بر حال دولتی که این و آن برای طرح هایش تصمیم بگیرند و وای بر حال نمایندگان خفته ی آذربایجان که بی خیال و بی توجه فقط مینگرند و مینگرند و مینگرند…
دورنا نيوز