آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
یکشنبه ۲ام دی ۱۴۰۳
شما اینجا هستید: / نوشتار / فرهنگستان حافظ تمامیت ارضی و سپاه پاسداران مروج زبان فارسی ــ علی میدانداغلی

فرهنگستان حافظ تمامیت ارضی و سپاه پاسداران مروج زبان فارسی ــ علی میدانداغلی

فرهنگستان حافظ تمامیت ارضی و سپاه پاسداران مروج زبان فارسی ــ علی میدانداغلی
11 فوریه 2014 - 01:22
کد خبر: ۶۷۲۳
تحریریه آرازنیوز

حرکت ملی تورکان آزربایجان به همراه سایر تورکان در قاشقای یورد و افشاریورد روز به روز در حال گسترش در تمامی سطوح جامعه می‌باشد. بیداری تورکان و آگاهی انان به گذشته و تاریخ پر افتخاراجدادشان اعتماد به نفس شان را به آنها  باز می‌گرداند. یکی از عمده ترین عواملی که باعث شد تورکان در مدت ۹۰ سال حقوق مدنی خود و منافع ملی خویش را فراموش و نادیده گرفته و این ظلم وذلت را تحمل کنند، در کنار عدم آگاهی و اشتباهات تاریخی، دنباله روی از ایدولوژی‌های پوچ و دروغین، یکی با نام کمونست در خدمت روس و دیگری با نام اسلام شیعه‌ای شعوبی و ولایت فقیهی در خدمت اقلیت فارس بود.

فارسی اکنون تقریبا بیست سالی است که فعالان ملی بطور سیستماتیک در هر فرصتی  از محافل ادبی گرفته تا استادیومهای ورزشی  خواستار احقاق حقوقشان در همه سطوح از جمله تدریس به زبان تورکی  می باشند. “تورک دیلینده مدرسه اولمالی دیر هرکسه” شعاری است که در میادین ورزشی بلا انقطاع و همیشه طنین انداز است ولی تا به حال نه تنها هیچگونه جوابی از حاکمیت دریافت نکرده بلکه رژیم هزاران ازربایجانی را بخصوص در دوره ای ۸ ساله میلیتارستی (پاستاریستی) احمدی نژاد روانه سیاه‌چالهای جمهوری ولایت فقیهی فارسی کرده است .سعید متین پور نمونه بارز وسمبل این خواسته است که سالها در زندان بسر می برد و حتی رژیم با عنادورزی از دادن مرخصی قانونی به او خودداری می کند.

حاکمیت ولایت فقیه بعد از هشت سال سیاست خارجی تهاجمی ، شکست این سیاست و تحمیل ملیاردها دلار زیان به کشور وتحمل تحریمهای اقتصادی کمرشکن را نیاورده و مجبور به نوشیدن جام زهر تحت عنوان” نرمش قهرمانانه” شده و تنها دست اوردش تا به حال ازاد شدن چهار ملیارد از دلارهای نفتی بود. اکنون خوشحالی و امیدها هیجانی و انتظارات  اولیه تمام شده و راه طولانی برای رسیدن به یک توافق  جامع با غرب  پیش رواست و شواهد نشان میدهد بعد از سالها باج دهی به روسیه و چین این بار نوبت باج دادهی به غربیهاست.

در داخل در کنار مشکلات اقتصادی که جامعه را تا حد بحران و انفجار پیش اورده است.صفهای طولانی ارزاق بعد از گذشت ۳۵ سال انقلاب پایمال شدن کرامت انسآنها ، نابرابری در تقسیم امکانات در میان ایالتهای جغرافیای ایران عدم برخورداری از حقوق اولیه نارضایتیها را در میان ملیت‌های جغرافیای ایران روز به روز شدیدترنموده و جامعه به شدت قطبی شده است. با توجه به بی اعتبار شدن ناسیونالیسم باستانگرا در میان “غیر فارسها” و مذهب شیعه به خصوص در میان طبقه متوسط، مفهوم” ملت ایران” اعتبار خودرا کم کم  از دست می‌دهد. اءیلیت عمامه‌دار و غیر عمامه‌ای قوم فارس  در مجمع تشخیص مصلحت نظام با آگاهی به این مسائل انتخابات مهندسی شده ‌ای به راه انداختند وحجت السلام حسن روحانی را از صندوق شورای نگهبان یعنی انتصابات و انتخابات نمایشی بیرون آوردند و به او” رئیس جمهور منتخب مردم” و دولتش را دولت تدبیر و امید لقب دادند.

آقای حسن روحانی در دوره تبلیغاتی خود را نه “سرهنگ پاسدار” بلکه ” حقوقدان” معرفی نمود و سعی در  القائ قانوندانی و قانون مداری را به مخاطبین‌اش داشت. با دادن وعده‌های در میان ملیتهای غیر فارس در مورد احیای حقوق پایمال شده آنها  و اجرای اصول راکت مانده قانون اساسی در مورد به زعم خود اقوام توانست بیشترین رای را در میان آنها  جذب نماید. در آزربایجان جنوبی  در روزهای انتخاباتی اقای حسن روحانی در سفر به شهرهای همچون تبریز،اورمیه اردبیل در صورت پیروزی در انتخابات وعده به رسمیت شناختن حق آموزش به زبان مادری ، تاسیس فرهنگستان زبان و ادب آزری(تورکی) و احیای دریاچه در حال نابودی اورمیه رابه آزربایجانیها داد.

اینک باوجود گذشت ۶ ماه از آغاز دوره ریاست جمهوری ایشان تاکنون به جزء سخنان تکراری و آشنا، شاهد تغییر نگاهی در مورد مسئله آموزش به زبان مادری و گروههای مغلوب انتخابات نبوده‌ایم کماکان شاهد تداوم نگاه امنیتی به مسئله حق برخورداری از آموزش به زبان مادری در گروههای مغلوب هستیم. طرفداران دولت نیزتاکنون هییچگونه اقدامی در جهت آماده سازی فنی و تکنیکی  در سطح تحصیل کرده‌گان علوم آموزشی و تربیتی و آکادمیک و یا افکار عمومی انجام نداده‌اند.همه اینها را در حالی شاهدیم که تضاد عمیقی بین آنها   وجود دارد.

در جدیدترین اقدام رئیس و اعضای فرهنگستان فارسی لباس نظامی و پاسداری(بخوانید پارسداری) به تن نموده، ادعای حفاظت از مرزها را کرده‌اند و با ادعاهای سخیف خطر را در تدریس زبان‌ها‌ی ملیتهای جغرافیای ایران به خصوص تورکی می‌دانند. معمولا در همه جای دنیا وقتی صحبت از فرهنگ و ادبیات به میان می‌آید به ذهن انسان تبادل تجربه احترام و کمک متقابل ونشر و تکثیر کتاب و مجله و غیره بین زبا‌ن‌ها  و فرهنگهای مختلف برای نزدیکی آنها به هم خطور می ‌کند. اما در ایران به” انحصار فارس” در آمده نزدیک ۹۰ سال است که با سرمایه ملل غیر فارس ” زبان دوپینگی عجمی ” اقلیت فارس قاتل زبان و فرهنگ دیگر ملیتهای این سرزمین شده است. هر روزه شاهد لاف و گزاف گوی اینها هستیم اینکه امپراتوری زبان و فرهنگ فارسی از چین تا ماچین گسترده است، برای تحقیر دیگر زبآنها  آنها را” خرده فرهنگ” می نامند اکنون که زمزمه ازاد ی هر چند جزی این زبآنها  به میان امده ، ترس و لرزه به جان حاملان این ” گنده زبان و فرهنگ” افتاده است ، بطوری که یکی از فرمانده سپاه پاسداران(پارس داران)  ترویج و گسترش زبان فارسی از وظایف اصلی نیروهای مسلح میداند و سرمایه تورک ، تورکمن، کرد،لر ، عرب و …را در افقانستان و تاجکستان هزینه می‌کنند.

حرکت ملی تورکان برخلاف سایرملیتها  در ایران یک حرکت سیویل و مدنی می‌باشد. کردها و بلوچها و تا اندازه عربهای الحواز با دست بردن به سلاح در گذشته به خصوص دوران میلیتارستی احمدی نژاد به چیز زیادی ، جزء خسارت انسانی و مالی و تشدید جو اجتمایی سیاسی نائل نشدند. شاید هم به دلیل ساختار جوامع این ملیتها اجتناب ناپذیر بود، چرا که نتیجه این جنگ نابرابر از قبل مشخص بود امکانات و ابزار دولت همیشه هزاران برابر بیشتر است. به نظر من اکنون فرصت ومیدان عمل و امکانات برای حرکت مدنی در حال تغییر است . حرکتهای مسلحانه شانس خودرا در هشت سال گذشته امتحان نموده اند. اینک زمان افزایش تحرکات و مانور برای  جنبش ملی مدنی و سیویل ما رسیده است. با در نظر گرفتن تجربه گشایش هرچند اند ک دوران خاتمی با وجود همکاری خاتمی با کردها و پان ایرانستها علیه حرکت ملی ازربایجان ، ولی حرکت ملی در مدت کوتاه به موفقیتهای  زیادی ناءل شد و گسترش ، فراگیری و توده ای شدن حرکتمان مدیون فعالیت دانشجویان و سایر فعالان ان دوران می باشد.

دنیای سیاست در عین پیچیدگی و دینامیک دارای ظرافتهای است که بایستی فرصتها و امکانات هرچند کوچک را نیز شناخت و استفاده نمود. مطالعه و انالیز سیاست خارجی جمهوری شیعی فارسی  ، مذاکرات آنها  باقدرتهای غربی بخصوص در ۶ ماه اخیر برای فعالان ما میتواند خیلی مفید باشد . در سالهای گذشته حاکمیت در مذاکرات با طرف غربی  تاکتیک خرید زمان مذاکره را به پیش می برد. با بحرانی شدن اقتصاد مجبور به مذاکره جدی شد اما در نهان باز هم سعی در حیله مکاری دارد و سعی در دور زدن خواسته های مشخص جامعه جهانی را دارد. به عنوان مثال فکر می کند اگرقسمتی از  تحریمها برداشته شود یعنی سوراخی ایجاد شده و خود به خود  این سوراخ بزرگتر شده و با توجه به خصلت تاجرمنشی اروپاییان ، دولتهای متحد (ایالات متحد) امریکا قادر به کنترل ان نخواهد شد و با کمترین امتیازداده  بیشترین امتیازهارا خواهد گرفت.  شرکت عجولانه رءیس جمهور در داووس  که تا دیروز انرا کلوب صهیونیست و یهودی می نامیدند و التماس در مقابل آنها (استعمارگران ماضی) جهت سرمایه گذاری در ایران در جهت این سیاست بود. غافل از اینکه طرف مقابل فکر این را نیز کرده است . از دید امریکاییها هدف در وحله اول سر مذاکره نشاندن رژیم  با یک قرارداد اولیه کلی و مبهم است و به مرور به قول ضرب مثل معروف شیطان خودرا در جزءیات اش نشان می دهد ، داد وفریاد های امامهای جمعه و موشک به رخ کشیدنهای سپاه پارس داران در هفته های اخیر هم از اینجا ناشی میشود. رژیم بایستی امیدوار باشد که” صبح دولتشان در پایان مذاکرات مثل لیبی ندمد” . نقطه قوت این حاکمیت همیشه ایجاد بحران ، یاغیگری و عدم پایبندی به نرمهای رایج در سیاست جهانی بود. اکنون که حاضر به بازگشت همکاری در دنیا و انتگراسیون به سیاست جهانی است  در داخل نیز مجبور به تغییر رفتار است. با نگاهی به همسایگان مثل تورکیه ، عراق و افقانستان تقدس و تابوی تکزبانی شکسته شده است. بازی با کلمات مثل “اموزش زبان مادری بلی” ولی” اموزش به زبان  مادری نه” که این روزها ازطرف معدود مدیای فارسی که مجبور به کنار گذاشتن سیاست انکار و بایکوت شده اند راه به جای نخواهد برد، جن از شیشه خارج شده است ونابرابری زبانی بیشتر از این پایدار نخواهد ماند. به عبارت دیگر و  با تعبیر  حاکمیت”سوراخ در تحریم انرا در سراشیبی” قرارداده اکنون نیز سوراخ در” تقدس زبان فارسی” ان را در سراشیبی بازگشت به وطن اصلی خود یعنی کویرهای فارسستان قرار داده و چنین نیز خواهد شد. مقاومتها وسنگ اندازیها فایده نخواهد داشت جز اینکه هزینه را برای طرفین بالا برده و تضاد را عمیقتر  و نفرت از زبان بیگانه فارسی را زیادتر خواهد نمود.

علی میدانداغلی

روی خط خبر