سیمون وی فیلسوفی که در اعتراض به گرسنگان جنگ روزه انتحاری گرفت
سوم فوریه روز تولد سیمون وی نویسنده٬ فیلسوف و فعال اجتماعی معاصر سیمون دوبوار است.سیمون وی در محیط خانوادگی فرانسوی – یهودی تبار فرهیخته و متعلق به طبقه متوسط بزرگ شد. از تربیتی مناسب برخوردار گردید و مخصوصا درباره فرهنگ هنر و ادب یونان و روم باستان و دربارهء اندیشههای اخلاقی چیزهای زیادی آموخت. زبانهای یونانی لاتین سانسکریت و چند زبان جدید را به خوبی یاد گرفت و تمرکز مطالعاتش در زمینه اخلاق فلسفه ادیان غربی و شرقی، علوم تجربی ریاضیات ادبیات و تاریخ داشت. سیمون وی بخاطر عشق اش به محرومان به مسیحیت گروید. خودش در این باره گفته بود که صورت اولیه و اصیل دین مسیح را به نحو بارزی دین بردگان میدید و خود را با این بردگان یکی میانگاشت. در ۱۹۲۸ در آزمون ورودی دانشسرای عالی پاریس اول شد همتای مشهورش سیمون دوبواردر آن آزمون دوم شد.
سیمون وی در کنار تدریس فلسفه به جنبش های کارگری پیوست و حتی برای درک بیشتر و نزدیکی بیشتر به طبقه کارگر برای یک سال به عنوان کارگر در کارخانه ای مشغول به کار شد. سیمون وی فردی صلح طلب بود او در سال ۱۹۳۶ در جنگ داخلی اسپانیا شرکت کرد و زخمی شد.
در ۱۹۴۳ پزشکان تشخیص دادند که به سل مبتلا است و به او توصیه کردند استراحت کند و غذای کافی بخورد؛ با این حال او به دلیل ایدهآلگرایی سیاسی طولانی مدتش و نیز به دلیل پرهیز از دنیای مادی مراقبتهای ویژه را نپذیرفت. در عوض غذایش را تا حد جیره هموطنانش که در فرانسه تحت اشغال آلمان نازی بودند کاهش داد. کمتر و کمتر غذا میخورد و غالباً از خوردن خودداری میکرد.
سیمون وی همان طور که محققان زندگی و اندیشه های او از جمله لسلی فیدلر و ژاک کابائو (که نخستین زندگینامه او را نوشت) گفته اند به هیچ روی متفکری نظام مند یا نظام ساز نبود. پاره ای از بصیرت های عمیقش به شکل کلمات قصار بیان شده است. تقلیل دادن اندیشه های او به مجموعه واحدی از عقاید، گمراه کننده خواهد بود. با وجود این پاره ای مفاهیم محوری وجود دارد که او همواره به آن ها رجوع می کند٬ اندیشه ها و مفاهیم کلیدی که چه بسا نزد او تغییر یافته باشند اما بکلی آن ها را رها نکرده است. برخی از مفاهیمی که در قلب تفکرش جان دارند عبارتند از: مفهوم خوردن نگریستن و گام سپردن مفهوم سنگینی یا ثقل و نور و مفهوم بندگی برهنگی و بازآفرینی. خوردن و نخوردن در عین حال که مفاهیمی بسیار ساده به نظر می رسند، گوشه هایی از شخصیت و زندگی اش را هم نشان می دهند. مثلاً زمانی که ۵ ساله بود از خوردن شکر خودداری می کرد چون می دید به سربازان شکر نمی رسد. بعدها برای همدردی با بیکاران و فقیران گاه از غذا خوردن پرهیز می کرد. حتی گفته اند که این کارها در ضعیف شدن جسم و مرگش بی تأثیر نبوده است.سیمون وی در ۲۴ اوت ۱۹۴۳ در سن ۳۴ سالگی بر اثر عارضه قلبی و نخوردن غذا خودکشی کرد.