آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
چهارشنبه ۱۳ام فروردین ۱۴۰۴
شما اینجا هستید: / تیتر یک / تحلیل تجمعات اورمیه، فرصت‌ها و چالش‌های پیش‌رو

تحلیل تجمعات اورمیه، فرصت‌ها و چالش‌های پیش‌رو

تحلیل تجمعات اورمیه، فرصت‌ها و چالش‌های پیش‌رو
1 آوریل 2025 - 19:02
کد خبر: ۶۶۷۹۹
تحریریه آرازنیوز

👤 پاشا سایغین، عضو کمیته دانشجویی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

در روزهای اخیر، تحولات اورمیه بار دیگر تنش‌های قومی و سیاسی در منطقه را برجسته کرده است. این رخدادها در بستری از تحولات کلان منطقه‌ای و تغییرات استراتژیک در موقعیت گروه‌های ترویستی کُردی و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته‌اند. در این میان، اتحاد گروه‌های تروریستی کُردی و واکنش جامعه تورک اورمیه، دو محور اصلی این رویدادها بودند که هر یک با فرصت‌ها و چالش‌های خاص خود همراه بودند. از یک‌سو، گروه‌های تروریستی با بهره‌گیری از فضای موجود، تلاش کردند تا توان خود را برای دوران پساجمهوری اسلامی یا پساجنگ به نمایش بگذارند. و در سوی دیگر، تورک‌های اورمیه نیز با حساسیت ملی و تاریخی خود، نسبت به تهدیدات بالقوه واکنش نشان دادند. این نوشتار به بررسی ابعاد مختلف این تجمعات، عوامل مؤثر بر آن و پیامدهای احتمالی‌اش بر معادلات منطقه‌ای و داخلی ایران و حرکت ملی آزربایجان می‌پردازد.

 

تجمع اکراد

اتفاقات اورمیه را باید در تحولات اخیر خاورمیانه جست، پ‌ک‌ک در ترکیه منحل و شاخه‌های آن در سوریه با دولت جدید متحد شدند و اقلیم کردستان نیز جذابیت قبلی خود را به‌عنوان مأمن برای این گروه‌ها ازدست‌داده است، چراکه بارزانی‌ها نمی‌خواهند کنفدراسیون تشکیل‌شده را در نطفه، زیر حملات ایران، ترکیه و حتی سوریه‌ی آینده نابود کنند. چراکه شاهد حملات گذشته کشورهای همسایه بوده‌اند. البته اقلیم همچنان مخفیگاه گروه‌ها هست اما محل فعالیت نیست و خود این گروه‌ها هم علاقه‌ای به فعالیت در اقلیم که در آن به بخشی از هدف کردستان بزرگ رسیده‌اند، ندارد.

لذا تنها کشوری که باقی می‌ماند ایران است، کشوری که خطر جنگ را بیش‌ازپیش احساس کرده و اگر جنگی رخ دهد قطعاً به دنبال آن تنش داخلی و تجزیه در پی خواهد داشت، یعنی همان وضعیت مطلوب گروه‌های تروریستی کُرد که در عراق و قسمتی از سوریه، آنها را به هدفشان رساند. با خارج کردن فاکتور سیاست‌های منطقه‌ای رژیم جمهوری اسلامی که برای مقابله با ترکیه و آذربایجان در حال چینش مهره‌های خود در قالب یک بازی جدید است و زمینه این میتینگ‌ها را برای گروه‌های تروریستی کردی آماده کرد، به بررسی حوادث اخیر خواهیم پرداخت. با این اوصاف گروه‌های تروریستی کردی با فراخوان نوروز در قالب یک میتینگ سعی در تمرین تجمع هواداران خود در پسا جمهوری اسلامی و یا پسا جنگ داشتند (همانند میتینگ سولدوز در ۵۸) و شاید در تاریخ این گروه‌های تروریستی کمتر اتفاق افتاده باشد که برای موضوعی پژاک، دمکرات و کومله که به خون هم تشنه بوده‌اند بیانیه حمایتی صادر کنند و این موضوع نشان از آمادگی آنان برای روزهای متلاطم آینده دارد.

برجسته‌ترین نکته تجمع هواداران این گروه‌ها، اتحاد ساختارمند آنان در این موضوع بود که این اتفاق در سایه برنامه‌ریزی از قندیل و رهبری واحد که هم‌اکنون زیندشتی بر عهده دارد اتفاق افتاده است، چراکه حاکمیت، زیندشتی را فعلاً جایگزین افرادی مانند سیمیتقو و دیگر سرعشیره‌ها کرده است و به نظر می‌رسد این افراد منفعت سابق خود را از دست داده‌اند. چراکه کردها دیگر به موضوعاتی مانند سورانی، شکاک و … اهمیتی نداده و «کردِ واحد» جایگزین شده است. فلذا سرعشیره شکاک یا سرعشیره سورانی و … نمی‌تواند کنترل‌کننده مسیر کردها به نفع حاکمیت باشد و قدرت پولی زیندشتی جایگزین خوبی هست.

موضوع دوم حضور زنان و خارج از ساختارهای مذهبی جمهوری اسلامی (بدون حجاب) در این تجمعات بود، همان‌طور که اوجالان برای کادر سازی پ‌ک‌ک، زنان را مقدمه رهایی می‌دانست و برای توجیه خروج آنان از خانواده، موضوع قیام زنان علیه پدرسالاری را مطرح می‌کرد، به نظر می‌رسد تجمع اخیر کردها، توانست نمایشی از اجرای تفکرات اوجالان و همچنین استفاده از ابزار جنسی برای جذب بیشتر افراد باشد، جایی رسانه‌های فارسی‌زبان اپوزسیون با برجسته‌سازی این موضوع آن را در قالب آزادی به خورد مخاطبان خود دادند.

موضوع بعدی در این میتینگ، استفاده از ابزارها و فرصت‌های حاکمیت بود؛ کردها باتجربه از سال‌های به دست گرفتن اسلحه، موضوع نفوذ به بدنه حاکمیت و استفاده از امکانات حاکمیت کشورها را به‌خوبی درک کرده‌اند، همان‌طور که در ترکیه در قالب احزاب مختلف در انتخابات حضور دارند، در ایران نیز از هر فرصتی برای بهره‌برداری از خلأهای قدرت استفاده می‌کنند، از حضور در شوراهای شهر و نمایندگی مجلس و حتی فعالیت زیندشتی. در تجمع اخیر اورمیه و دیگر شهرها نیز استفاده ابزاری از پرچم ایران، توانست سپری برای چهره واقعی تفکرات آنان باشد. البته این را نیز نباید نادیده گرفت که اگر چراغ سبز رژیم و سیاست‌های منطقه آن نمی‌بود، این موضوعات اکنون موردبحث قرار نمی‌گرفت. به هر نحو حضور زنان، وحدت گروه‌ها و استفاده ابزاری از حاکمیت نقطه قوت تجمع کردها بود.

 

واکنش تورک‌ها

اولین نقطه قوت تجمع تورک‌ها، بیداری و احساس خطر مردم اورمیه در مقابل خطر تروریسم کردی بود که به نظر می‌رسد سال‌های گذشته به جهت گسست نسلی، این احساس کمرنگ‌تر شده بود اما رخداد اخیر نشان داد که مردم این شهر هنوز آگاهی ملی خود را از دست نداده‌ و باوجود دو دلی، مخالفت و حتی بی‌تفاوتی، هنوز شعور ملی در اولویت این شهر است.

عدم اتحاد کامل از موضوعات مطرح دیگر بود. چراکه برخی جریان‌های وابسته به قدرت مرکزی، هنوز این‌گونه تجمعات را نه از زاویه هویتی بلکه از زاویه احزاب مرکزی همچون اصلاحات و اصولگرایی می‌بینند. گرچه اتحاد مردمی وجود داشت اما برخی از تورک‌هایی که در ساختار حکومت قرار دارند، به‌عنوان مخالفین درونی اتحاد نیز مانعی بودند که نمی‌توان دست‌کم گرفت و قطعاً این انشقاق در آینده خود را نشان خواهد داد.

موضوع بعدی خطر حل شدن احساسات ملی مردم اورمیه در درون جریان‌های حاکمیتی همچون اصولگرایان است. موضوعی که هانا آرنت آن را معضلی برای جنبش‌های ضد آپارتایدی دانسته است که این مسئله به دلیل نبود رهبری واحد (منظور رهبری شخص نیست بلکه رهبری واحد اتاق فکر) و نبود رسانه قوی رخ‌داده است. امری که به‌وضوح شاهد آن بودیم که بسیار از کاربران شبکه‌های مجازی، به‌رغم وجود شعور ملی، تصاویری با نوحه‌ها و محتوای مذهبی به اشتراک گذاشتند.

نبود جریان رسانه‌ای قوی و واحد از دیگر موضوعاتی بود که در تجمع اخیر خود را نشان داد، درنتیجه هرکس برداشت و تصویر موردنظر خود را به نمایش گذاشت و از طرفی اهداف تجمع نتوانست در مقابل هجمه شدید رسانه‌ای اکراد و افراس، دوام آورد و این تجمع به نژادپرستی تفسیر شده و رسانه‌های داخلی و خارجی فارسی‌زبان نیز از خوراک آنان استفاده کردند. لازم به ذکر است نه‌تنها رسانه‌ها بلکه از ظرفیت فضای مجازی صفحات شخصی نیز استفاده کاملی صورت نگرفت و انحراف مسائل روی‌داده از طریق رسانه‌های فارسی و کُردی به نفع خود، منجر به بازداشت‌های اخیر شد.

به‌طورکلی نقطه قوت تجمع تورک‌ها، حساسیت مردم اورمیه به خطر تروریسم کردی و هویت تاریخی شهر بود که می‌توان با مدیریت درست، به اهداف بلند و کوتاه‌مدت دست‌یافت اما در مقابل نبود اتحاد و سوءاستفاده جریانات تشنه قدرت مانند اصولگرا و اصلاح‌طلب از احساس مردم و ایجاد تفرقه در بین تورک‌ها از موضوعات این تجمع بود.

موضوع دیگری که باید از هر دو جنبه مورد موشکافی قرار گیرد و در تجمع اخیر به‌طور واضح خود را نشان داد، وابستگی دیوانی تورک‌ها در اورمیه است که دست آنان را برای ابراز عقیده و استفاده از فرصت فضای مجازی گرفته است. برخلاف تورک‌ها که طبیعتاً به‌عنوان بومی درگیر سیستم دیوانی شده‌اند، کردها طبیعتاً به‌عنوان مهاجر به شغل‌های کاذب روی آورده‌اند و این عدم وابستگی امکان ابراز عقیده و استفاده از فضای مجازی را تسهیل و در مقابل تورک‌ها را دچار خودسانسوری کرده و اگر برای این روند راهکاری از سوی تشکل‌های سیاسی حرکت ملی ارائه نشود این قشر از جامع آذربایجانی دچار اضمحلال ایدئولوژیکی خواهد شد.

سخن آخر اینکه تجمع ایجادشده و احساسات پس‌ازآن، یک اقدام واکنشی بود اما باید با مدیریت درست، ابتدا از امکان بی‌راهه رفتن اهداف آن جلوگیری کرد و ثانیاً از سرمایه انسانی ایجادشده برای رسیدن به اهداف حرکت ملی استفاده نمود.

این یادداشت در شماره ۲۱-ام نشریه توپراق منتشر شده است

روی خط خبر