تجمع دهها هزار نفری در اورمیه؛ ضربهای به پروژههای اتنیکی رژیم و بازتاب رقابت ژئوپلیتیکی ایران–تورکیه

👤 بابک چلبی؛ سخنگوی سابق تشکیلات دیرنیش
تجمع خودجوش ده ها هزار نفری ملت تورک در شهر اورمیه، تنها یک واکنش هویتی و اعتراضی نبود، بلکه تجلی روشنی از تحولات ژئوپلیتیکی و شکافهای عمیق در سیاستهای داخلی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران است. این رویداد، نهفقط در چارچوب تنشهای اتنیکی داخلی، بلکه در بستر رقابت منطقهای میان ایران و تورکیه معنا مییابد؛ رقابتی که روزبهروز ابعاد جدیدی به خود میگیرد.
در حالیکه رژیم ایران به درخواست فعالان تورک برای برگزاری مراسم چهارشنبهسوری پاسخ منفی داده بود، همزمان به اقلیت کورد ساکن اورمیه اجازه داد تا با نمادهای ویژه، مراسم نوروزی برگزار کنند. این تصمیم دوگانه، حامل پیام سیاسی روشنی بود: رژیم میکوشد با فعالسازی کارت کوردی در مناطق حساس شمالغرب کشور، نوعی توازن داخلی مصنوعی ایجاد کرده و در عین حال به #تورکیه و متحدان منطقهای آن هشدار دهد که در صورت فشار برای عقبنشینی ایران از حوزه نفوذ غربی، تهران نیز ابزارهای خود را برای بیثباتسازی در اختیار دارد.
با این حال، واکنش ملت تورک در قالب تجمع پرشور اورمیه، عملاً این پروژه را خنثی کرد. از مذهبی تا غیرمذهبی، از موافق تا منتقد نظام، همه یکپارچه با شعارهایی چون «اورمیه تورک است و تورک خواهد ماند» و «تورپاقدان پای اولماز» نشان دادند که جامعه تورک نسبت به تحرکات هدفمند رژیم حساس و آگاه است و در برابر آن منفعل نخواهد ماند.
در سطحی فراتر، این تنشها بازتاب رقابت گستردهتر ایران و تورکیه در منطقه است. تورکیه طی سالهای اخیر با گسترش نفوذ در سوریه، عملاً ایران را از بخش قابل توجهی از معادلات آن کشور کنار زده و همزمان در عراق نیز در حال پیشروی راهبردی است. علاوه بر آن، تورکیه سیاست حل مسأله کورد در داخل مرزهای خود را با رویکردی ترکیبی از امنیت، توسعه و گفتوگو پیگیری میکند. این روند برای ایران تهدیدی ژرف محسوب میشود؛ چراکه به معنای کاهش تدریجی قدرت چانهزنی ایران با استفاده از کارت کوردی در منطقه است.
نکته مهم اینجاست که رژیم ایران نه از سر دلسوزی برای کوردها، بلکه صرفاً بهصورت ابزاری و تاکتیکی از آنان بهرهبرداری میکند. استفاده سازمانیافته از کوردها برای ایجاد تنش در مناطق تورکنشین، در واقع نوعی سیاست موازنهسازی مصنوعی است که در نبود مشروعیت و انسجام داخلی، بهعنوان ابزار حفظ قدرت بهکار گرفته میشود.
اما پیام مردم اورمیه روشن بود: این سیاستها دیگر جواب نمیدهد. ملت تورک آذربایجان جنوبی با اتحاد و آگاهی خود، نهتنها بازی امنیتی رژیم را مختل کرد، بلکه نشان داد که پروژههای قوممحورانه و مهندسی هویتی نمیتواند جایگاه تاریخی و هویتی ملت تورک را در منطقه تغییر دهد.
اکنون این سؤال مهم مطرح است: آیا ساختار امنیتی ایران از این پیام مردمی درس خواهد گرفت؟ یا همچنان به بازی با آتش اتنیکی ادامه خواهد داد؟ آنچه مسلم است، تحولات اخیر اورمیه تنها یک نقطه پایان نبود؛ بلکه آغازی بر مرحلهای جدید از کنش سیاسی ملت تورک در برابر سناریوهای تجزیهطلبانه پنهان است.