چرایی وحشت ارتجاع سیاه و فاشیسم فارسی/تاجیکی از جوانان تورک آزربایجانی

تنها یک روز بعدازاینکه میرغضب فاشیسم فارسی/تاجیکی صدای «پزشکیان» را هنگام خواندن شعر تورکی در مراسم اختتامیه هفته فرهنگی تبریز برید، «علی خامنهای» دیکتاتور ایران به مناسبت سالروز «۲۹ بهمن» قیام ملت آزربایجان علیه رژیم فاشیستی پهلوی در سال ۱۳۵۶، در جمع چاپلوسان و ماله کشان مزدور اعزامی از تبریز با ادبیاتی سخیف و وحشتزده بدون نام بردن از ایلهام علییئو و رجب طیب اردوغان، رؤسای جمهور آزربایجان و ترکیه را مورد اهانت قرار داد.
گذشته از اینکه دو کلمه سخیف «عربدهکشی و زوزه کشیدن» در ادبیات سیاسی و دیپلماتیک بینالمللی قباحت داشته و اینگونه ادبیات مختص حکومتها و فردهای لمپن و توتالیتر است و جایگاه یک فرد سیاسی خصوصاً مدعی رهبریت یک حکومت را زیر سؤال میبرد، استفاده خامنهای از این کلمات برای رؤسای جمهوری آزربایجان و ترکیه آنهم خطاب به «جوانان تبریز» حاوی پیام وحشت میباشد که مختصر بدان خواهیم پرداخت.
خیزش ملی و رشد ملیگرایی و هویت طلبی تورکی و فعالیتهای میدانی و تشکیلاتی چند دهه اخیر در آزربایجان جنوبی موضوعی است که نهادهای مطالعات استراتژیک، سیاسی، اجتماعی و ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی بدون وقفه در حال بررسی، جمعبندی و ارائه گزارش و بولتن به مقامات عالیه و هرم قدرت جمهوری اسلامی هستند و تا حد امکان نیز با شیوههای مختلف سرکوب و انحراف و موازیسازی برای کند کردن این حرکت اقدام کردهاند.
اما رشد بنیادی اندیشههای ملی در بین جوانان و لایههای مختلف جامعه تورک آزربایجانی و مقاومت سترگ فعالین ملی و تشکیلاتهای سیاسی حرکت ملی در مقابله با این سرکوب و تبعیض و استثمار، مقامات عالیه جمهوری اسلامی و شخص دیکتاتور ایران را چنان در هالهای از وحشت فرو برده که خصوصاً بعد از جنگ دوم قاراباغ، سخنان جناب ایلهام علییئو رئیسجمهوری آزربایجان شمالی در خصوص ۵۰ میلیون تورک آزربایجانی و سرکوب آموزش زبان مادری تورکهای آزربایجان جنوبی و شعر مشهور «آراز آراز» جناب رجب طیب اردوغان و شعارهای میدانی و بنیادی مانند «آزادلیق، عدالت، میلّی حکومت» و «باکی تبریز آنکارا- بیز هارا فارسلار هارا» و بسط تئوریک آن در رسانهها و تشکیلاتهای حرکت ملی به سطح جامعه استثمار زده آزربایجان جنوبی، وحشت «خامنهای» و چاپلوسانش را از روند مبارزات ملی حق تعیین سرنوشت ملی در بین تورکهای آزربایجان چند برابر کرده است.
با قرار دادن این موضوع بسیار مهم و حیاتی در پازل تحولات منطقهای و اوضاع رقتبار اقتصادی و سرکوبهای ملی در ایران، تابلویی مقابل چشم «دیکتاتور ایران» قرار میگیرد که وحشتش تمام وجود سیستم ارتجاعی و فاشیستی را در برمیگیرد، زیرا میدادند که بهمانند «قیام ضد سلطنتی و ضد فاشیستی ۲۹ بهمن تبریز» در سال ۵۶، این بار نیز آزربایجان جنوبی حرف پایانی را در شکست ارتجاع سیاه و فارسی/تاجیکی خواهد زد.
خامنهای دیکتاتور ایران و اقمار چاپلوسش بهخوبی میدانند که معادلات داخلی، منطقهای و بینالمللی کنونی با سالهای ۱۳۲۵ و سقوط دولت ملی سید جعفر پیشهوری بسیار متفاوت بوده و با توجه به فاکتورهای مختلف منطقهای و داخلی، خیزش ملی در آزربایجان جنوبی، نهایتاً طناب پوسیده فاشیسم با رمز سرکوب «تمامیت ارضی» را پاره خواهد کرد.
یکی از مهمترین مواردی که جمهوری اسلامی و رسانههای حکومتی و بهاصطلاح اپوزیسیون فارس زبان سعی در پنهانکاری آن دارند و عصبیت شدید علی خامنهای را فراهم آورده، سفر ابراهیم کالین رئیس میت ترکیه به تهران و پیام شفاف رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه به علی خامنهای بود.
چنانکه در مقالهای بهعنوان «پیام سفری که در سکوت انجام شد، چه بود؟» در تاریخ ۲۴ بهمن در آراز نیوز منتشر شد، سفر بیسابقه و نادر مسئول تشکیلات «میت» با هشدار و پیامهای شفاف در خصوص مداخلات مخرب جمهوری اسلامی در مسئله «زنگهزور و سوریه» و حضور کمپهای گروه تروریستی پ.ک.ک همچنین موارد دیگر بود که علی خامنهای را مجبور کرد تا از کلمه سخیف «زوزه کشیدن» علیه رئیسجمهور ترکیه استفاده کند.
پایان سخن اینکه؛ ساعت شنی جمهوری اسلامی در حال پر شدن میباشد و بر همه ماست با چشمان باز و عبرت از تاریخ، دیکتاتور ارتجاع سیاه و بنیان فاشیسم فارسی/تاجیکی را چنان وحشتزده کنیم که تاروپود آن گسسته و رهایی ملی همه ملتهای تحت ستم ملی در ایران فراهم آید و این جز با کار تشکیلاتی و سازماندهی کف خیابانها و لابیگری قوی در منطقه و عرصه بینالمللی میسر نخواهد شد.