مسئله تروریسم در غرب آزربایجان و تاکتیک صحیح مبارزاتی
مسئله غرب آزربایجان، حضور و فعالیت گروههای تروریستی (پ ک ک، کومله، دمکرات) و مافیای سیاسی و مالی هوادار تروریسم و همچنین فعالیت گروه تروریستی «آسالا» و تکفیری و سلفی در این منطقه و پروژه حمایت اطلاعاتی و لجستیکی سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات از این گروههای تروریستی و مافیایی برای اجرای پروژههای مختلف مانند تغییر ترکیب جمعیتی -اداری غرب آزربایجان و فعالیتهای تروریستی در کشورهای همجوار، تبدیل به یک غده سرطانی برای ملت ترک آزربایجان شده است.
لذا ملت تورک آزربایجان، تشکیلاتهای سیاسی، فعالین جنبش ملی و جوانان با نگاهی به تجربیات خونین دهههای قبل در آزربایجان جنوبی و منطقه قفقاز و آناتولی و با درک بسیار دقیق از بحران پیش روی «پروژه کانتون سازی در غرب آزربایجان» بهحق تلاش دارند با اندک امکانات و علیرغم فشارهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی برای خنثیسازی «غده سرطانی تروریسم فعال در غرب آزربایجان» در میدان باشند.
رسانهها و تشکیلاتهای حرکت ملی آزربایجان در داخل و خارج سالهاست تا حد توان و با جدیت در حال مبارزه با این غده سرطانی به اشکال و تاکتیکهای مختلف هستند که به جسارت میگویم که برخی از این فعالیتهای ضد تروریستی و خنثیسازی شبکههای تروریستی بدون هیچ پروپاگاندا و شومن گریهای رسانهای انجامگرفته و میگیرد.
کمیته مردمی دفاع از غرب آزربایجان ازجمله ساختارهای سیاسی و میدانی در غرب آزربایجان بود که بهصورت تخصصی و استراتژی و تاکتیکها درست و بدون «آلرژی سازی ائتنیکی» در غرب آزربایجان با «رشد غده سرطانی تروریسم فعال در غرب آزربایجان» درگیر بود و توانست ضمن واردکردن «ادبیات گفتمان نوین مبارزاتی» با مسئله برخورد کند.
در «ادبیات و گفتمان» کمیته مردمی دفاع از غرب مبارزه درازمدت استراتژیک با تاکتیکهای میدانی همواره تأکید بر آن بود که مسئله تغییر ترکیب جمعیتی علیه ملت تورک آزربایجان جنوبی نهتنها در غرب آزربایجان بلکه در مناطق شرقی (سواحل خزر) و جنوب آزربایجان (زنجان، میانه، قزوین، بیجار و سونقور) در جریان بوده و هست و این پروژه با «نفرت سازی و آلژی سازی ائتنیکی» امکانپذیر نبود و ایجاد و سازماندهی نیروی آکادمیک، فعالیت رسانهای آگاهیبخش، فعالیتهای میدانی تخصصی و آمادهسازی نسل ذهنی، فکری و آموزشی جوان تورک آزربایجانی، میسر خواهد بود.
زیرا ما با مسئله بسیار بسیار مرکبی روبرو هستیم که هم «تهران» هم عناصر منطقهای و البته قدرتهای بینالمللی به دلایل تاریخی، پروژههای بینالمللی و وجود ذخایر و انرژیهای گرانقیمت در آن دخیل میباشند.
از سالهای ۱۹۰۰ میلادی و از حضور میسیونرهای آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی در اورمیه تا به امروز سواحل دریای خزر و غرب آزربایجان در رأس سیاستهای بازیگران سیاسی «تهران، منطقه و جهان» بوده هست.
لذا ما بهعنوان یک ملت تحت استعمار درعینحالی که برای کسب حق تعیین سرنوشت ملی مبارزه میکنم درعینحال برای حفظ تمامیت ارضی خود مجادله میکنیم، باید همه جوانب مبارزاتی برای «خنثیسازی دشمن» با دقت در نظر داشته و استراتژی و تاکتیکهای خود را اجرا کنیم. چون مناطق بحرانزده آزربایجان جنوبی، خصوصاً غرب آزربایجان بهمانند بشکه باروت آماده انفجار بوده و عدم آمادگی سیاسی و تشکیلاتی زایمان و انفجار بیموقع را به بار خواهد آورد که هم «نوزاد را تلف» و هم «موجب از دست دادن خیلی چیزها ازجمله اراضی تاریخیمان» خواهد شد.
باید دقت داشته باشیم در جهان پرتلاطم که قطببندیهای سیاسی، اطلاعاتی، مالی و مافیایی سرنوشت مناطق و ملتها را رقم میزند «آلرژی سازی ائتنیکی» و «آلرژی سازی مذهبی» راهکار مبارزه با غده سرطانی تروریسم نبوده و نیست. راه خنثی نمودن تروریسم و حفظ تمامیت ارضی در سواحل خزر و منطقه غرب آزربایجان از «آغوش جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی» آن نمیگذرد زیرا جمهوری اسلامی خود یکی از بازیگران بسیار خطرناک تروریسم در منطقه و غرب آزربایجان میباشد که با ابزارهای مختلف حتی از کارتل های مواد مخدر «ناجی زیندشتی ها و گاگارین سیمکو ها» و استقرار کمپهای گروه تروریستی «پ ک ک» علیه ملت تورک آزربایجان استفاده میکند.
تنها راهکار مبارزه با این غده سرطانی «سازماندهی و بسط تشکیلات گرایی» و «لابیگری بینالمللی» و «آموزش میدانی برای خنثی کردن شبکه ترور» میباشد.
«شعارها و تحرکات پوپولیستی» و «شومنی در فضای مجازی» بزرگترین ضربه به مبارزات و مجادله با تروریسم فعال در غرب آزربایجان هست. اجدادمان مثال بسیار ارزشمندی دارند؛ «سو گتیرمهدن، گیلیفی یاش ائدیرلر» این ضرب المثل برای کسانی هست که هیچ آشنایی با جزئیات میدانی و مختصات خنثیسازی ترور و ساختارهای اجتماعی در منطقه نداشته و با «شومنی در فضای مجازی» یا تزریق «شعارهای دهن پرکن بیعمل به حرکت ملی» موجب آشفتگی بیدلیل در مسئله میشوند.
در غرب آزربایجان جنگ ما با ائتنیک «اقلیت کرد» نیست یا در شرق آزربایجان و سواحل خزر با ائتنیک «اقلیت تالش» نیست، همه اقلیتهای ائتنیکی و مذهبی شهروندان آزربایجان آزاد و دمکراتیک در فردای آزادی با حقوق مساوی شهروندی هستند.
مبارزه ما با تروریسم و گروههای زیادهخواه فاشیست و نژادپرستی میباشد که مترسک نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی شده و علیه تمامیت ارضی و تورکهای آزربایجان فعالیت میکنند.
بهناچار باید اعتراف کرد که مسئله خنثی نمودن غده سرطانی فعالیت گروههای تروریستی و توهمات ارضی آنها دچار یک خطای استراتژیک و تاکتیکی شده است. بخش مهمی از این خطا و انحراف استراتژیک و تاکتیکی از طرف نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بوده که توانستهاند «گفتمان اصیل مبارزاتی حرکتی ملی» را به گفتمان مطلوب خود تغییر داده و از هیجان و احساسات ملی بخشی از جوانان برای نیل به پروژههای درازمدت خود سو استفاده کنند و بخش دیگری از این خطا و انحراف باکمال تأسف از بطن حرکت ملی توسط کسانی که هیچ آشنایییی با منطقه نداشته و یا کسانی که «شومن فضای مجازی» هستند دچار مشکل شده است.
بعد از سیرک انتخاباتی مجلس الحکومه و مهندسی آن در غرب آزربایجان توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی و میدانداری کارتلهای مواد مخدر که دو نفر از اقلیت مهاجر دستنشانده حکومت به مجلس الحکومه راه یافت، فضا به دلیل فعالیت درست رسانهای و تشکیلاتهای سیاسی آزربایجان کاملاً علیه حامیان جمهوری اسلامی در بین اقلیت مهاجر کورد شد.
افکار عمومی و حتی اپوزیسیون بهاصطلاح برانداز و حتی برخی از سیاسیون کورد معترف شدند که عدم حضور اکثریت تورک دلیل راهیابی دو عنصر حکومتی از اقلیت مهاجر کورد به مجلس الحکومه بوده و تورکها با اکثریت قاطع «نه» بزرگی به جمهوری اسلامی گفتند.
رسانههای حرکت ملی و شخصیتهای سیاسی و تشکیلاتی حرکت ملی بهصورت منطقی در حال تئوریزه کردن این مسئله بوده و هستند که عدم حضور تورکهای آزربایجان در انتصابات، میدان را برای عناصر وابسته حکومتی اقلیت مهاجر کرد فراهم آورد و بهصورت منطقی در حال افشا نقش کارتل های مواد مخدر موردحمایت جمهوری اسلامی هستند و افکار عمومی و فعالین حقوق بشر و ناظر بینالمللی نیز به این مسئله اشراف پیداکردهاند.
سخن پایانی اینکه؛ برای مبارزه و خنثیسازی توهمات ارضی در غرب و شرق آزربایجان باید استراتژی و تاکتیک منظم، درازمدت و مطابق با گفتمان منطقهای و بینالمللی اجرا نمود و بجای تهییج و به هدر دادن پتانسیل جوانان با شعارهای دهن پرکن و شومن بازیهای مجازی به آموزش و سازماندهی میدانی و هسته بندی مبارزاتی پرداخت تا هم در سیاست و لابیگری بینالمللی توانست کاری پیش برد و هم در میدان توانست «دشمن را خنثی» کرد با «شومن بازی» و «ورود به ادبیات و گفتمان» جمهوری اسلامی مطمئناً زاویه را بهعنوان یک ملت خواهیم باخت.