خامنهای شروع سیر سقوط جمهوری اسلامی را اعلام کرد
وقتیکه رادیو بخش فارسی بیبیسی بنا به دستور مقامات ارشد بریتانیا بهصورت حرفهای حمایت رسانهای از خمینی را شروع کرد، محمدرضا پهلوی و سران دربار ایران، متوجه شدند که فراماسونرها و لردها در جهان بر سر تقسیمات منافع خود در پس پرده بده و بستانهایی داشته به توافقاتی رسیده و تصمیم بر رفتن محمدرضا و آمدن روحالله خمینی گرفتهاند.
محمدرضا که خود عضو لژ فراماسونری آمریکا و در جایگاه «چراغدار» این لژ قرار داشت، به قدرت ارتش، شهربانی، گارد شاهنشاهی، ساواک و لمپنهای چماقدارش میبالید.
لمپنهای ناسیونالیست و پانایرانیستهایی که «کشتار مردم آزربایجان» در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ را سمبل قدرت و جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی را نشانه اوج اقتدار خود میدانست با شروع اعتراضات خیابانی غافلگیر شدند. محمدرضا شروع به سرکوب خونین معترضین در خیابانها کرد؛ اما این سرکوبها، سرعت چرخ سقوط «دیکتاتور» را پرسرعتتر کرد. با ریخته شدن خون معترضین، کف خیابان به گورستان سیستم حاکم و اقتدار تبدیل شد.
نهایتاً محمدرضا در تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷ در سخنرانی مشهور خود گفت: «صدای انقلاب شما را شنیدم». محمدرضا پیام پشت پرده قدرتهای جهانی را دریافت کرده و به پایان رسیدن حاکمیت غاصبانهاش را فهمیده بود. ۱۴ دیماه ۱۳۵۷ با پایان نشست سران قدرتهای جهان در جزیره «گوادلوپ» لوکوموتیو «روحالله خمینی» برای مصادره انقلاب ۵۷ سرعت بیشتری به خود گرفت و بقیه داستان…
ظاهراً تاریخ در حال تکرار است، این بار «لردها و لژیونهای فراماسونری» و قدرتهای جهانی با توافقات پشت پرده، تحولات سوریه، افغانستان، یمن، قاراباغ، اوکراین و ایجاد بلوکهای جدید اسرائیل و ترکیه و جهان عرب، تصمیم نهایی برای رقم زدن تحول سیاسی در ایران را گرفته و بخش فارسی بیبیسی که تا چندی قبل تریبونی برای مقامات جمهوری اسلامی بود، با تغییر سیاست در ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ به تریبون «رضا پهلوی» تبدیل شد.
خامنهای و سران نظام که پیام پشت پرده قدرتهای جهانی و توافقات چین و روسیه با جهان غرب را دریافت کردهاند، تلاش دارند بهمانند «محمدرضا پهلوی» با همایشهای پوشالی مانند «سلام فرمانده» و موشک بازی و پهپاد پرانی، راهاندازی گروههای شبهنظامی و تیمهای ترور در کشورهای همسایه و همچنین سرکوب خونین «معترضین» توسط بسیج، سپاه، اطلاعات و حتی ارتش، مدتی سرپا باشند.
باز زندانها پر از مخالفین و شمار اعدامهای سیاسی روزبهروز افزایش مییابد و کف خیابانها با «خون معترضین گرسنه و خسته از ظلم و نکبت سیاسی» داغ شده است.
ظاهراً خامنهای در سخنرانی «۱۴ خرداد ۱۴۰۱» در مزار «خمینی» تلاش کرد برخلاف سخنرانی مشهور «محمدرضا پهلوی» از جایگاه اقتدار سخن بگویید، ولی متن سخنانش تماماً بیانگر آگاهی سران نظام از توافقات پشت پرده قدرتهای جهانی و اعتراضات مردمی کف خیابانها دارد و میتوان به جرات گفت شباهتهای بسیار زیادی بین سخنان ۱۴ آبان «محمدرضا پهلوی» با «۱۴ خرداد خامنهای» وجود دارد و به نظر میرسد سیر سقوط جمهوری اسلامی شروعشده است.
در این وضعیت بغرنج سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی حاکم و احتمال تحول عمیق در منطقه و ایران، همه گروههای سیاسی اپوزیسیون و حتی طیفهای داخل خود نظام تکاپوی بسیار جدی را برای ایران پس از جمهوری اسلامی و یا جمهوری اسلامی بدون خامنهای شروع کردهاند.
لابیگری ها، تشکیل میز مذاکرات و پروژههای مختلف در راس کار همه گروهها و نیروهای سیاسی میباشد. طبیعتا نیروهای سیاسی ملل غیرفارس هم علیرغم نامهربانی و نگاههای قیم مآبانه و حتی بایکوت نیروهای تمرکزگرا، تلاشهای جدی خود را انجام میدهند که از گود تحولات احتمالی آتی بیرون نمانند.
تشکیلاتهای حرکت ملی آزربایجان که نیز در یک سال اخیر توانستهاند «گامی بسیار مهم در راستای همگرایی سیاسی» بردارند و نتیجه مثبت این همگرایی را در مقاطع مختلف شاهد بودیم، تلاشهایی برای لابیگری آغاز کردهاند.
اما متاسفانه باید اذعان کنیم که برخی انحصار طلبیها، ضعفها و نگاههای غیر انعطافپذیر سیاسی و عقیدتی مانع از پیشرفت برای برداشتن گامهای جدی برای لابیگری و مذاکرات سیاسی در سطح کلان میشود.
حرکت ملی آزربایجان چارهای جز انتخاب شیوه و ادبیات عقلانی، تغییر گفتمان دیپلماتیک در عرصه بین المللی و تغییر نگاههای آرمان گرایانه در برخورد با مسئله ایران بدون جمهوری اسلامی یا جمهوری اسلامی بدون خامنهای ندارد که بتواند گام مهم و جدیتری بسوی حق تعیین سرنوشت ملی در آزربایجان بردارد.
تغییر گفتمان دیپلماتیک و سیاسی و انتخاب شیوه مناسب و حتی تغییر هدفگذاری مبارزه از «استقلال و تشکیل جمهوری مستقل آزربایجان جنوبی» به «فدرالیسم ملی» نیز میتواند بخشی از تغییر نگاه باشد.
تشکیلاتهای ملی آزربایجان میتوانند حول محور پیشنویس «قانون اساسی جمهوری فدرال ایران» ارائه شده توسط «انستیتوی تحقیقاتی تبریز» که چندی قبل منتشر شد، به توافقات موثری دست یابند که میتواند، دست بالایی را در تحولات و مذاکرات مختلف بین المللی برای نیروهای سیاسی جنبش ملی آزربایجان در داخل و خارج را فراهم آورد.
شامیل چچنی