چرا ادعای کردستان شمالی؟ – علی سلیمانی
سیاستی که در جغرافیای کردستان ، قابل مشاهده بوده آن است که با وجود احزاب زیادی با عقاید مختلف ، از یک سیاست پیروی می کنند و آن توسعه خاکهای کردستان بوده و برای یک کردستان متحد و بزرگ متفق القول می باشند. (در محدوده های ایران، ترکیه، سوریه، عزاق -کردها مستقر هستند) گرچه رسما هیچ یک از احزاب فوق چنین سیاستی را رسما اعلام نمی کنند اما روند کار چنین سیاستی را بر ملا ساخته و روشن می سازد.
از دیر باز کردها به صورت عشیرتی زندگی کرده و باز در بیشتر نقاط به آن ادامه میدهند. همواره مابین خویش در گیر اختلافات ایلی بوده و در جنگ و جدال با یکدیگر بوده اند و اگر فرصتی هم می یافته اند به همسایگان خود یورش برده و به چپاول و غارت می پرداختند که نمونه های آنها در آذربایجان جنوبی غایله اسماعیل آقا شکاک معروف به سیمتقو و در ترکیه قبل از جنگ جهانی اول هجوم آنها به ساکنین ترک اطراف وان و حتی ارامنه وکشتار بیرحمانه آنها و در عراق کشتار بی رحمانه آسوریها و ترکهای کرکوک که هنوز هم ادامه دارد از نمونه بارز این وحشیگریها بوده و می باشد. اگر امروزه هم شرایط زندگی آنها را بررسی نمائید افرادی سنتی و عقب مانده و بیش از ۹۰ درصد جمعیت آن که در مناطق روستایی و ایلاتی زندگی میکنند بیسواد بوده و حتی در مناطق شهری نیز این آمار در حدود ۸۰ درصد می باشد. گرچه این عامل ریشه در سیستم ناعادلانه حاکم بوده اما روحیه آنارشیستی کردهها نیز در آن بی تاثیر نبوده است.
در یک صد سال اخیر اغلب مناطق کردستان در گیر مناقشات مختلف بوده و باز میباشد اما آن چیزی که قابل ذکر است هیچ یک از این مناقشات سیاسی برخواسته از افکار و اندیشه های توده ها نبوده است بلکه هر یک از آنها به نحوی از طرف سران ایلات مدیریت و سازماندهی می شدند و بیشتر به صورت یاغی و یا متمرد و با انگیزه های غیرسیاسی بر علیه حاکمان بوده است. بعد از جنگ های جهانی اول و دوم که قطب بندیهای سیاسی در جهان شکل گرفت عصیان کردها نیزتحت تاثیرو حمایت این قطب بندیها شکل سیاسی به خود گرفت. با اینکه افکار و اندیشه های چپ در روند فکری آنها اندیشه ای غالب بود اما ناسیونالیسم کردی آن را تحت شعاع قرار داده و برحسب زمان آن را متغییر می ساخت بطور مثال ملا مصطفی بارزانی گرچه تحت تاثیر کمونیزم بوده و حتی مدتی را نیز با جنگجویان خویش در شوروی را گذرانده بود اما در دوران حکومت عبداللکریم قاسم در عراق که هم پیمان شوروی بود تحت تاثیر شاه و حمایت امریکا قرار گرفته وبا دولت عبدالکریم قاسم به جنگ برخواست و اندیشه های ناسیونالیستی را بر اندیشه های چپ ترجیح داد. ناسیونالیسم کردی عراق بیشتر تحت حمایت غرب بود که تحت رهبری ملا مصطفی بارزانی اداره می شد. که بعدها در سال ۱۹۷۵ بحران عظیمی که در میان کردههای عراق بوقوع پیوست جلال طالبانی در سال ۱۹۷۶ از حزب دمکرات کردستان عراق جدا و حزب میهنی کردستان عراق را تشکیل داد. کردهای ترکیه نیزبا وجود احزاب و گروههای مختلف محلی در سال ۱۹۷۸ حزب چپگرای کارگران کردستان را که مسلح بوده و از طرف شوروی حمایت مالی میشدبه رهبری عبدالله اوجالان تاسیس کرده اند. در ایران هم احزاب مختلف کردی مانند کومله و حزب دمکرات کردستان و گروههای کوچک دیگری که اغلب گرایشات چپی داشته اند از اوایل جنگ جهانی تشکیل و تا به حال به فعالیت مشغول می باشند.
گرچه همه این احزاب کردی متمایل به چپ و ناسیونالیسم افراطی کردی داشته و دارند اما تا زمانهای زیادی نتوانسته بودند اتحاد خاصی تشکیل دهند و مدت زمان زیادی در برابر هم صف آرایی داشته و درگیر منازعات داخلی بودند. درگیری مسلحانه حزب دمکرات ایران( اگر اشتباه نکنم سال ۱۳۵۹ بود) با حزب دمکرات کردستان عراق در شهر اشنویه بر سر تخریب قبر ملامصطفی بارزانی امری فراموش شدنی نیست که منجر به کشته شدن چندین نفر نیزدر اشنویه شده بود. البته این ظاهر امر بوده و علت این امر جاسوسی حزب دمکرات کردستان عراق از حزب دمکرات کردستان ایران به رژیم جمهوری اسلامی ایران بود. درگیریهای خونین حزب میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی و حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی تا ۱۹۹۸ ادامه داشت در این سال رهبران این دو حزب با وساطت ایالت متحده امریکا قرار داد صلح امضا کرده و بعد از این سالها همکاری این دو حزب به عالیترین حد خود نایل گردید. کردستان عراق که به دو منطقه تقسیم شده بود و هریک توسط حزبی اداره می گردید در سال ۲۰۰۲ تصمیم بر این می شود که کردستان عراق را متحد ساخته و بالاتفاق آن را اداره کنند این امر نقطه عطفی در تاریخ کردهای دنیا محسوب میشود.
بعد از هجوم امریکا به عراق در سال ۱۹۹۱ و فروپاشی رژیم صدام ، کردستان عراق عملا قرارگاه کردهای ایران و ترکیه گردید. گرچه کردستان عراق ظاهرا دولتی فدرال و در ترکیب حکومت عراق بوده اما حوزه عمل آن همانند کشوری مستقل می باشد. از قراردادهای نفتی با دیگر کشورها گرفته تا گفتگوهای سیاسی با سران کشورهای دنیا از جمله ایالات متحده امریکا را با آرامش خاطر و بدون واهمه و هم آهنگی دولت عراق انجام میدهد. و میلیاردها دلار در آمد نفتی کردستان عراق وارد جیب حکومت ظاهرا خود مختار دولت کردستان میشود. کردهای عراقی با ایجاد دولت کردستان عراق مرکز تجمع نیروهای احزاب سیاسی کردهای ایران و ترکیه شده و همه عملیات تروریستی و حتی سیاسی از آن منطقه فرماندهی می شود. و نقطه جالب دیگر اینکه تمام گروههای سیاسی کردی با هر افکار و اندیشه ای از نظر مادی با توجه به موقعیتهایشان مورد حمایت قرار میگیرند. اربیل دیگر آن اربیل ۲۰ سال قبل نیست به یک مرکز مهم سیاسی تبدیل شده است. از مستشاران نظامی اسرائیل گرفته تا نمایندگیهای اغلب کشورهای اروپائی و افریقائی و آسیائی در آنجا حضور دارند. و هر یک به نحوی با سران کردستان عراق وارد معاملات سیاسی و اقتصادی می شوند. سران کردستان عراق نیز نسبت به تمام کردهای منطقه نقش قیوم مابانه خود را آشکارا اظهارمیدارد. از سرنوشت کردهای سوریه ابراز نگرانی کرده و در گفتگوهای آشتی جویانه کردهای ترکیه دوش به دوش نخست وزیر آن جناب اردوغان نه به عنوان میانجی بلکه جانبدارانه شرکت میکند به طوریکه گویا طرف معامله رهبر کردستان عراق می باشد. جالب اینکه حتی کشورهای مستقل و قدرتمندی جرات چنین اظهارات مداخله جویانه در امور کشورهای دیگرنمی توانند داشته باشند.
همانطوریکه گفته شد ایران نیز یکی از کشورهائی است که جمعیت کثیری از کردها در آن زندگی میکنند و این مداخله سران کردستان عراق شامل کردهای ایران نیز می شوند. تمام گروههای سیاسی کرد های ایران اکنون در اربیل تجمع نموده و در انجا تشکیلات خود را سازماندهی نموده و بطور آشکار مورد حمایت مالی قرار میگیرند. حتی قاچاق کالاهای مختلف در مرزها با سازماندهی و اخذ عوارض از طرف نیروهای دولت فدرال کردهای اربیل انجام میگیرد. سرمایه گذاری کردان در شهرهای همجوار کردستان مانند خوی، قوشاچای، تیکان تپه، ماکو، سلماس ودیگر شهرها مخصوصا ارومیه از پروژهایی است که دولت کردستان عراق توسط احزاب کرد بدون توجه به عقاید آنها در مناطق ترک نشین گام به گام به مرحله اجرا می گذارند. البته آن چیزی که قابل اهمیت است آن می باشد که کردها از تمام فرصتها برای پیشبرد اهداف خویش استفاده میکنند. آنجائی که لازم میشود از نیروهای مسلح خویش پژاک استفاده می کنند ودر جاهائی که جمعیت کردها کمتر است سرمایه گذاری کرده و برای کردها اشتغالزائی میکنند تا کثرت جعیت کردها را بالا برده و عملا منطقه را اشغال نمایند. ودر اکثر مناطق کردنشین و حاشیه ها به شدت به کار سیاسی و سرمایه گذاری مشغول بوده وفعال هستند که این امر موفقیتهای زیادی به آنها آورده است.
اخیرا اگر ملاحظه کنید تمام نمایندگان مناطق کردنشین درمجلس شورای اسلامی غالبا مواضع واحدی را اتخاذ می نمایند که این امر اتفاق بسیار نادری در تاریخ مجلس شورای اسلامی می باشد. نامه نمایندگان مناطق کردنشین برای تخقیف مجازات ، کردهای محکوم به اعدام وآزادی برادران کردپور از نمونه های بارزی است که کمتر نمایندگان مجلس در جمهوری اسلامی به ان میپردازند که حتی موجب اعتراض فرماندهان سپاه منطقه را نیز در پی داشته است. بنا به گزارش خبرگزاری کردی موکریان که از سایت تپش قلم نقل شده: سرهنگ سپاه طالب رحیمی فرمانده سپاه نقده در سخنرانی ۹ دی در اجتماع مردمی بیان داشته: آن آقایانی که به رئیس جمهور نامه نوشتند افرادی که ضدانقلاب هستند و اقدامات ضد امنیتی می کنند را آزاد کنند مگر به استقلال قوه قضائیه معتقد نیستند. ۲۰ شهریور ماه سال جاری ایلنا منتشر کرد که عابد فتاحی نماینده ارومیه- محمدقسیم عثمانی نماینده بوکان – عبدالکریم حسین زاده نماینده نقده و اشنویه- حامدقادر مرزی نماینده قروه و دهگلان- امید کریمیان نماینده مریوان و سروآباد – سالار مرادی نماینده سنندج وکامیاران و دیواندره در اقدامی کم سابقه ، نامه ای را امضا کرده و با ارسال آن به رئیس جمهوراز وی خواسته اند وضعیت دو روزنامه نگار و فعال مدنی در منطقه کردستان را بررسی کند.
این موضوع قطعا نمیتواند بدون سازماندهی انجام گیرد. البته این امر از نظر فعالین حرکت ملی آذربایجان کار ناپسندی تلقی نمیشود ولی ان چیزی که مایه تاسف است پروژه های کردسازی و تجاوزگرایانه این همسایگان می باشد که برنامه های خود را با چنین افکار باطلی پیش می برند و الا ملت ترک و کرد هر دو در زیر فشارهای ستم ملی قرار داشته و دارند و این امر نقطه مشترکی در مبارزات ملی ما می باشد .
به دنبال پروژه های کردو کردستان سازی که از طرف کردستان عراق زمینه سازی برای کردستان بزرگ بوده ، چالشهایی برای تاریخ سازی هم می باشد که آن را عوامل داخلی آنها در صدد هستند به مرحله اجرا بگذارند. سخنان نماینده مهاباد در مجلس شورای اسلامی آقای عثمان احمدی در ۱۵ دی ماه که در نطق میان دستور ایراد شده واقعا قابل تامل بوده ودر راستای اهداف پروژه کردستان بزرگ میباشد. با وجود اینکه آقای عثمان احمدی میداند که چنین پیشنهادی به وزیر کشور نه تنها ممکن بلکه غیرممکن است، چرا چنین پیشنهادی را مطرح می سازند؟ این را همه ما میدانیم که مذاکرات مجلس تماما ثبت شده و به عنوان یک سند تاریخی محسوب میگردد. و این امر را باید یک حرکت تاریخ سازی حساب کرد که برای نسل آینده زمینه سازی می کنند همان کاری که ارامنه برای سرزمینهای تاریخی ما در آذربایجان شمالی کردند. دوم جرات دادن و آماده کردن مردم کردستان به لحاظ روانی می باشد که این خواسته ها را حتی از تریبون رسمی دولت هم ما توان آن را داریم مطرح کنیم . شما که در روی خاکهای باصطلاح تاریخی ما نشسته اید باید جرات حراست از آن را داشته باشید. با چنین افکار و اندیشه ای سران کردها خواب الحاق خاکهای تاریخی آذربایجان را در سر می پرورانند اما غافل ازآنکه در آذربایجان اردوغانی وجود ندارد که خاکهای تاریخی ترکها را با مسعود بارزانی مورد مذاکره قرار دهد گر چه ستاره اقبال مسعود خان در حال درخشیدن بوده اما روند جهانی حاکی از اتمام تاریخ مصرف ان است، امیدوارم به زودی آن را مشاهده کنیم.