آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۲ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / تیتر یک / آیا رضا پهلوی «شاهزاده» است؟

یادداشت؛

آیا رضا پهلوی «شاهزاده» است؟

آیا رضا پهلوی «شاهزاده» است؟
11 جولای 2020 - 06:10
کد خبر: ۵۵۶۷۰
تحریریه آرازنیوز

برخی رسانه های فارسی که اکثراً دارای تمایلات همسو بوده و از یک جبهه حمایت می شوند، تلاش بسیاری می کنند تا گاه و بی گاه و با مناسبت و بی مناسبت با تبلیغ آقای رضا پهلوی و با استفاده از پیشوند «شاهزاده» از سویی وی را به عنوان یک شخصیت طراز اول مخالف جمهوری اسلامی نشان دهند و از سوی دیگر به زعم خود افکار عمومی را برای قبول وی به عنوان پادشاه! آینده ایران آماده کنند.

هرچند آقای پهلوی خود تاکنون صریحاً نگفته است که مدعی مقام پادشاهی ایران است، ولی به هر روی از طرز رفتار سیاسی وی که سعی می کند خود را شخصیتی فراجناحی نشان دهد، از گفته های اطرافیان وی و از اینکه وی نه تنها سیستم پادشاهی را نفی نمی کند بلکه به اصلاح آنرا به انتخاب مردم وا می گذارد؛ به راحتی می توان استنتاج کرد که وی برای خود چنین جایگاهی قائل است.

اینکه آیا آقای رضا پهلوی یک شخصیت سیاسی طراز اول است یا نه، خود جای بحث دارد. رضا پهلوی هیچ تجربه مدیریتی، فعالیت سازمانی و حتی فعالیت سیاسی مدون ندارد و هر چه دارد مدیون نام فامیلی اش و ثروت نامشروعی است که پدرش از کشور خارج کرده است. وی تاکنون حتی یک بار در مقابل منتقدین و مخالفین خود قرار نگرفته و فقط در میان هواداران خود یک سری جملات ازبر شده را به زبان آورده است. به هرحال باید پرسید آیا چنین شخصی می تواند یک شخصیت طراز اول و مرد میدان نفسگیر سیاست به حساب آید؟

ولی آنچه بیشتر مد نظر این نوشته است پیشوند «شاهزاده» است که به وی اطلاق می شود. شاهزاده اصولاً عنوانی موروثی است برای کسانی که پدرش شاه بوده باشد و طبعاً این عنوان زمانی مشروعیت خواهد داشت که مقام شاهی پدرش مشروعیت داشته باشد. لذا باید دید آیا پدر ایشان اساساً َشاه بوده؟ اگر بوده چگونه شاهی بوده؟ مشروعیتی داشته یا نه؟

طبیعی است که همین سوالها برای پدر بزرگ وی به عنوان موسس سلسله پهلوی نیز صادق است؟

همه نیک می دانیم «رضا خان میر پنج» اساساً یک سرباز دون پایه بی سواد بوده که از سویی نیز فردی جسور و کاری بوده است. اسناد تاریخی بسیاری وجود دارد که مثلث اردشیر ریپورتر هندی، ژنرال آیرونساید انگلیسی و محمد علی فروغی که هر سه کارگزار دولت انگلیس بودند کودتای سال ۱۲۹۹ شمسی را طراحی و اجرا کرده و رضا خان میرپنج را که مدتی تحت نظر داشته و برای طرح خود مناسب دیده بودند مرحله به مرحله ارتقا داده و به مقام شاهی رساندند. رضا خان میرپنج خود نه چنین استعدادی داشت و نه چنین ذکاوت و تجربه ای. یعنی دولت مشروع قاجار توسط یک کودتای خارجی ساقط شده و یک کارگزار بی ارده و نمایشی در کسوت شاهی بر تخت سلطنت نشانده شده.

آیا چنین شاهی می تواند مشروع به حساب آید؟ قطعاً خیر! چنانکه رویدادها و سیر تاریخی بعد از آن نیز نشانگر جز این نبود.

طرفداران رژیم پهلوی تاکنون هیچ جواب و یا توضیحی در این باره نداده اند!

تنها دفاعی که طرفداران رضا خان میرپنج از وی می کنند این است که وی مدرنیته آورد و حکومت مرکزی را مستحکم کرد. که باید گفت اولاً مدرنیته نه زمان رضاخان بلکه از زمان عباس میرزا شروع شده در عهد ناصری سرعت یافته و در دوران مشروطه به اوج رسید.

انتساب مدرنیته به پهلوی یک جعل تاریخی و خلط مبحث بزرگ است.

ثانیاً دولت متمرکزی که در زمان پهلوی ساخته نه تنها موهبت نبود بلکه بلایی بزرگ بود که آثار ویرانگر آنرا امروز با تمام وجود حس می کنیم.

سوماً همان دولت متمرکز هم نه به ابتکار رضاخان، بلکه بنا به خواسته و با مدیریت ابرقدرت های آن زمان ساخته شد. به جای رضاخان هر امربر دیگری هم بود نتیجه تغییری نمی کرد.

یک نمونه انعکاس خبر در رسانه‌های فارسی

به هر روی رضا خان به همان نحوی که گماشته شده بود، رانده شد. زیرا می خواست با استفاده از خلاء جنگ جهانی دوم تحرکاتی انجام دهد که به سرعت در موردش ترتیب اثر داده شد.

پسرش محمد رضا نیز مانند پدرش گماشته شد و به همان نحوی که گماشته شد از قدرت عزل شد. هرچند اسناد عزل محمد رضا و جایگزینی اش توسط خمینی کاملاً فاش نشده است است اما همان اندک شواهد موجود نیز برای درک واقعیت کفایت میکند.

طرفداران پهلوی هیچ علاقه ای ندارند که در مورد چگونگی آمدن و رفتن رضا خان و محمد رضا صحبت بکنند. ولی در حال حال تاریخ قضاوت خود را انجام می دهد.

آیا می توان چنین گماشتگان بی اراده ای را شاه نامید و برای آنان مشروعیتی قائل شد؟ که اکنون وارث آنان ادعای شاهزادگی و سلطنت کند؟ جواب این سوال قطعاً خیر است!

رضا پهلوی شاید در میان بخشی از جامعه فارس ایران به نحوی از انحاء دارای درجه ای از محبوبیت باشد اما برای شهروندان غیر فارس ایران که بیش از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند، دقیقاً عکس آن صادق است.

اولاً رضا پهلوی از منظر تاریخی فاقد مشروعیت برای احراز لقب شاهزاده است.

ثانیاً وی از دید جوامع غیر فارس ایران سمبل و تمثیلگر صد سال استعمار، استبداد، تبعیض اقتصادی و سیاسی و نسل کشی فرهنگی، مدنی و حتی فیزیکی است. وی تاکنون نه تنها از سیاستهای ضد انسانی پدر و پدربزرگش در خصوص فارسی سازی اجباری همه چیز، انهدام زیر ساختهای فرهنگی، مدنی، جمعیتی، جغرافیایی، اقتصادی و حتی محو عامدانه آثار تاریخی خصوصاً ملت ترک آزربایجان هیچ گونه عذرخواهی نکرده است، بلکه هنوز از آنان با افتخار یاد می کند. رضا پهلوی هنوز روز نگون بختی آزربایجان و قتل عام دهها هزار شهروند آزربایجان را با عنوان روز نجات آزربایجان تبریک می گوید.

کسانی که از وی به عنوان بدیلی برای جمهوری اسلامی یاد می کنند بهتر است دوباره و چندباره بیندیشند.

رضا پهلوی نه عامل اتحاد که سبب افتراق هر چه بیشتر شهروندان کشور ایران کنونی است.

مردم، فعالین و سازمان های سیاسی آزربایجان و دیگر جوامع غیر فارس ایران بازگشت به دوران پهلوی را هیچ گاه قبول نخواهند کرد.

برگرفته شده از کانال تلگرام آراز نیوز

روی خط خبر