جايگاه اقوام در دولت اعتدال اقاي روحاني – یونس تبریزلی (زارعیون)
مصاحبه اقاي يونسي وزير اسبق اطلاعات و مشاور كنوني اقاي روحاني در امور اقوام ، و نكته نظرات ايشان در مورد اقوام شامل نكات قابل توجهي است كه از طرف يك مقام بلند پايه نظام ارايه ميشود . رويكردهاي نزديك به واقيعت اقاي يونسي و درك مشكلات و مطالبات اقوام را بايد در فراز و نشيب هاي زماني اصلاح طلبان جستجو كرد .
عدم توجه به مطالبات اقوام در دوران حكومت اصلاح طلبان و بعد ها عدم همراهي اقوام ايراني در كنش هاي سياسي اصلاح طلبان كه ناشي از بي توجهي و عدم درك اصلاح طلبان از مطالبات اقوام و فضاي سياسي بودكه اقوام ايراني در ان سير ميكنند .مواردي چنين اصلاح طلبان را به اين مهم متوجه ساخته است كه هيچ حزب و جريان سياسي در ايان و جامعه چند مليتي بدون توجه به حقوق اقوام البته در شرايط (دموكراتيك و رقابت هاي ازاد انتخاباتي ) توان ادامه فعاليت سياسي را نخواهد داشت .
انتخابات رياست جمهوري امسال نكته عطفي بود تا بحث اقوام از لايه هاي زيرين جامعه تاپخش مستقيم مهمترين رويداد سياسي كشور كشيده شود . حدود نيمي از بحث هاي كانديدهاي رياست جمهوري به مشكلات اقوام ايراني اختصاص يافت . طي ان بحث ها كانديداها اولا برنامه خود را براي اينده اقوام ايراني باز گو نمودند و از طرفي ديگر در طي رقابت ها كانديدها از عملكرد يكديگر در مورد اقوام انتقاداتي را داشتند . اقاي عارف با اعلام ايجاد وزارتخانه اقوام ، مساله اقوام را تا ايجاد يك وزارتخانه بالا برد . طرح چنين موضوعي با واكنش تمسخر اميز اقاي حداد عادل مواجه شد كه خطاب با اقاي عارف (( گفت اقاي عارف وزارتحانه قوم فارس )) را هم تاسيس خواهيد كرد ؟ جواب بله اقاي عارف تصميم قاطع اصلاح طلبان را بيش از پيش به طرف مقابل و مردم انتقال داد . اخيرا نيز اقاي يونسي در مصاحبه هاي خود به مشاوره وي در زمان اتخابات در امور اقوام اشاره نموده و از پتانسيل بالاي قوميت ها در انتخابات پرده برداشته اند كه اين مساله نيز به برنامه هاي استراتژيك اصلاح طلبان در قبل از انتخابات و دوران انتخابات اشاره دارد .
و صد البته براي من اذربايجاني حساسيت اقاي حداد عادل براي قوم فارس نه تنها با اهميت كه مقدس نيز هست . اما فرق يك ترك با اقاي حداد فارس در اين است كه نماينده حقوق تركها در مجلس هر چقدر سالم با سواد و با هوش وتابع مقررات و با نظم باشد مثل اقاي اعلمي ، در اخر بايد رد صلاحيت شود اما امثال اقاي حداد عادل كه با راي اندك بايد در مجلس حامي حقوق قوم فارس باشند و قوم ترك هيچ نماينده اي در مجلس براي احقاق و پي گيري حقوق قانوني خود كه در قانون اساسي كشورشان به ان تاكيد شده باشد نيز نبايد داشته باشد .!
بعد از انصراف اقاي عارف و اعلام حمايت از اقاي روحاني بحث اقاي روحاني در مورد حقوق اقوام ايراني نيز ادامه يافت كه اقاي قاليباف با به چالش كشيدن دوران مسوليت اقاي روحاني ريس جمهور فعلي در زمان رياست ايشان در شوراي عالي امنيت ملي كه در دوره مديريت ايشان چه قدمهايي براي اقوام بر داشته شده است ؟ بحث اقوام را وارد بحث هاي اصولي و چالش بر انگيز كانديداها نمود . بعد از مناظرات، اقاي روحاني در تبريز در مثالي در مورد تيم تراكتور سازي اينگونه حمايت خود را از بحث اقوام ايراني و مساله تركها در ايران ادامه داد . وي در سخنراني خود در تبريز گفت (( اجازه دهيد تا از حوزه تخصص خودم ونگاه يك فردي كه در شوراي عالي امنيت ملي كشور بودم حضور تماشاگران تراكتور سازي را تحليل نمايم . مردم اذربايجان با حضور خود در بازيهاي تراكتور سازي و پخش ان از شبكه هاي سراسري و روزنامه ها و مجلات .. حضور خود را اعلام ميكنند و اين حضور خوب است ..))
رياست محترم جمهوري راست ميگفت مردم آذربایجان حضور خود را در نهادي ورزشي اعلام ميكردند و شعارها و خواسته هاي خود را در ميادين ورزش به گوش مسئولين مي رساندند . چون در ساير نهادهاي كشور حضور انها پذيرفته نبود ؟ تيم فوتبال كشور آنان با نام شاهزادگان پارسي وارد عرصه هاي رقابت ميشود . و در تلوزيون ملي هيچ اهميتي به آنها داده نميشود و پول ملي انها نيز هيچ نشاني از تعلقات آذربايجاني ها ندارد.حال بايد از اقاي رئيس جمهور و معاون ايشان پرسيد كه اين مردم چگونه حس ملي خود را در پول ملي و تلوزيون و تيم ملي و صنعت ملي و مهمتر از همه توسعه ملي درك نمايند؟ در حالي كه به قول اقاي يونسي اعتمادي به انها وجود ندارد.! اقاي روحاني به پشتوانه اي 18 ميليوني در حالي رئيس جمهور ايران شد كه رقباي او حتي نصف آراء او را نتوانستند كسب نمياند . فاصله اي چنين فاحش اولا راي ملت ايران به اعتدال و دوري از خشونت و كسب ارامش و امنيت سياسي و اقتصادي در فضاي زندگي و كسب و كار بود . از طرف ديگر شعارها و برنامه هاي همه گير اقاي روحاني كه قوميت ها را را نيز در بر ميگرفت و تا نجات درياچه اروميه كه دغدغه مردم اذربایجان بود باعث اقبال عمومي به رئيس جمهوري شد كه رقبايش در مصاحبه هاي خود از راي 25 ميليوني جريان سياسي مخالف اقاي روحاني و اصلاح طلبان حرف ميزند ؟ !
سخنان اقاي يونسي را ميتوان ادامه برنامه هاي انتخاباتي و سياست هاي كلي گروه اقاي روحاني دانست . مونتسكيو ميگويد (( دولتي كه بر امده از اراده عمومي نباشد دولتي غير طبيعي است )) او دولتي را طبيعي ميداند كه محصول اراده عمومي باشد . دولتي كه محصول اراده عمومي باشد و نماينده اراء اكثريت در حالتي طبيعي در پي منافع اكثريت كه منافع ملي نيز در ان تعريف شده است قدم خواهد بر داشت . وسخنان و برنا مه هايش نيز هماهنگ با خواسته هاي طبيعي جامعه خواهد بود .
در پي اين توضيح اگردر پشت سخنان اقاي يونسي اراده اي معطوف به عمل باشد . قطعا قسمتي از مشكلات اقوام ايراني نه تنها حل خواهد شد كه اين اقوام نيز سهم به سزايي در پيشرفت و اقتصادي و سياسي كشور خود ايفا خواهند كرد . نقشش كه به صورت غير قانوني و غير اخلاقي از انان صلب شده بود . اقاي يونسي در مصاحبه خود با بيان اين نكته كه دولت تا كنون موفق نشده است تا مسوليت وزارتخانه ها و استانداري ها را به اقوام بدهد در ادامه دليل انرا نيز بيان ميكند .(( برخي اقليت ها را غير خودي به حساب مي اورند معتقدند كه پست ها و ماموريت هاي حساس را نميشود به عهده غير خودي ها گذاشت )) و در ادامه در نفي چنين نگرشي از طرف دولت مطبوع خود ميگويد . (( از نظر ما اين نگاه درستي نيست كه بخشي از مردم ايران را نامحرم و غير خودي بدانيم ))(1) اما ايا كسي نيست كه با انتقاد كنندگان و غير خودي حساب نمودن اقليت ها گفت كه با چه معيار و حسابي همو طنان خود را غير خودي دانسته و خود را در جرگه خودي ها به حساب مياورد؟؟ تعريف خودي و غير خودي چيست ؟ ايا در زمان جنگ شهداي اقليت ها و شهيدان آذربایجاني كه حتي تعدادشان بيشتر از شهداي خود اهواز است و ماموريت هاي حساس را نيز انها انجام ميدادند غير خودي بودند يا خودي؟ كه ماموريت هاي حساس را به انها مي سپردند؟
مساله اقليت ها در ايران عميقتر از اين مسائل است نه تنها در بحث ماموريت ها كه دولت هاي قبلي در ارايه امكانات به مناطق قومي نيز انها را غير خودي حساب نموده اند مراجعه به امارسال 91 در زمينه كشاورزي و صنعت در فقط استان اذربايجانشرقي عمق تبعيض و نگاه غير خودي را از طرف دولت نشان ميدهد . در زمينه مجوز احداث محصولات گلخانه اي در استان اذرباجانشرقي 2000 واحد از تسهيلات صندوق توسعه ملي استفاده نموده اند حال انكه در استان اصفحان در همين سال اين رقم به 40000 هزار ميرسد ؟ فاصله اي 200 درصدي ؟ ارايه طرحهاي صنعتي از طرف مردم اذربايجانشرقي در كشور مقام اول را به دست اورده است، كه نشان از روحيه صنعتگري و اقتصادي مردم اين استان دارد اما كسب مجوز و استفاده از تسهيلات صندوق توسعه ملي براي اولين استان ارايه كننده طرحهاي صنعتي به مقام 17 در كشور ميرسد . اينجا ديگر بحث خودي و غير خودي را بايد كنار گذاشت وبه يك نوع سياست استعماري انديشيد . امار فوق يعني ظلم و ناعدالتي به بهانه هاي واهي در مقابل ملتي كه تنها گناهشان فقط نوع خلقتشان از طرف خداوند است .
اضافه نمودن دستگيري هاي بي مورد فعالين محيط زيست و كمك كنندگان به زلزله ورزقان و اخراج از دانشگاهها و محيطهاي كاري . عمق تبعيض و وجود يك نوع سياست اپارتايد را در مورد اقوام ايراني نشان ميدهد .
اقاي يونسي در ادامه ارايه چنين نظراتي در مصاحبه با روزنامه ايران در واكنش به ترور دادستان زابل كه در 15 ابان اتفاق افتاده بود نظرات جالبي را ارايه ميدهند كه نشان از عمق ديد و اعتراف به حقيقت از طرف يك مقام بلند پايه نظام را دارد . ايشان در مصاحبه خود ميگويد (( براي پيشگيري از وقوع اين حوادثبايد اقليت ها ي مذهبي را در تصميم گيري ها مشاركت دهيم )) (2)
مشاور رئيس جمهور در مصاحبه اي ديگر ميگويد (3)تحصيل كردگان اقليت ها توقع دارند در بخش هاي مختلف حضور داشته باشند و توقع درستي است . و ان ها بايد همانند ساير هموطنان فقط با ملاك شايسته سالاري از همه فرصت هاي شغلي و اجتماعي برخوردار باشند . ان ها بايد استاد دانشگاه – مدير – استاندار و فرماندار و وزير شوند . و بايد شايستكان انها در اين مناسبات و مشاغل و فرصت ها بدون هيچ تبعيضي حضور داشته باشند . ايشان در ادامه عملي شدن شعارهاي دولت مطبوع خود ميگويند (( در حدود معاون و وزير اقداماتي صورت گرفته تصميمات ديگري نيز اتخاذ شده كه من به علت موانع و كارشكني هاي كه ممكن است پيش بيايد نميتوانم بگويم ))
اما در مورد مصاحبه ايشان نكاتي لازم به توضيح است تا فضاي جامعه اي كه ايشان و اقليت ها در ان زندگي ميكنند كاملا اشكار شود . اقاي يونسي از موقعيت هاي شغلي و استاد دانشگاه و معاون شدن اقليت ها در فضايي حرف ميزنند كه اقليت هاي فوق فقط به خاطر اقليت قومي بودن و نگاه غير خودي به قول ايشان برخي نه تنها به پيشرفت شغلي نمي توانند برسند كه از شغل و دانشگاه خود به خاطر فعليت هاي مدني و قانوني اخراج ميشوند. در كشور ما نه تنها نهادي براي جذب شدن شايستگان اقليت ها و حتي قوم غالب موجود نيست بلكه نهاد هايي در جهت شناسايي اين فعالين (( اقليت ها و شايستكان و كار دانها ) براي اخراج و خانه نشين نمودن و گاهي هم به زندان افكندن انها موجود است . دانشجوياني كه به خاطر شركت در كلاسهاي تركي و فعاليت در جهت احقاق حقوق اوليه خود اخراج ميشوند و كارمنداني كه چنين وضعيتي را دارند. و حتي نمايندگان انها نيز به خاطر دفاع از حقوق انها رد صلاحيت شده و خانه نشين ميشوند . فعالين مدني اذربايجاني به خاطر عقايد خود و فعاليت در چها چوب قانون اساسي كشور خويش و مواردي كه در منشور حقوق شهر وندي اقاي روحاني نيز ذكر شده است نا جوانمردانه و بخيلانه از كار وتحصيل اخراج ميشوند تا جامعه ايده ال همان برخي كه جامعه اي به سوي خشونت و رعب و وحشت و بيكاري .و بي عاري و فقر و اعتياد است نمود پيدا كند .
اما پايان سخن
مصاحبه اقاي يونسي و احتمام رئيس جمهور نسبت به مسائل اقوام ايراني اگر اندكي با عمل همراه شود ، موجبات رشد و شكوفايي فرهنگي و اقتصادي و سياسي كشور خواهد شد .مثال هاي اقاي يونسي در خصوص مسائل پيش امده در بلوچستان دقيقا اين گفته جامعه شناس بزرگ دروركيم را به ذهن متبادل ميسازد كه ((جامعه موجود اسمي نيست بلكه نظامي از نيورهاي فعال است . هنگامي كه اين امر تشخيص داده شد (شيوه جديد) براي تبيين اميال ادمي امكان پذير ميشود))(4) . اري اگر رييس جمهور با راي مستقيم مردم در موازات با خواستهاي ملت انتخاب شود . قطعا به اين مهم خواهد رسيد و خواهد دانست كه وجود گروههاي متفاوت قومي و مذهبي و ملي و زباني در كشور در قالبي نيروهاي فعال اجتماعي نه تنها تهديد نبوده بلكه لازمه پيشرفت جامعه است .و اين مهم بايد توجه شود كه فعال قومي و اقليتي كه در مورد مثلا زبان مادري خود خواست هايي دارد و براي درياچه اروميه و رودخانه كارون نگران است ضد خدا نيست ؟ ! بلكه موجودي اگاه است كه جامعه خود را درك ميكند . بايد راه را براي او گشود تا از ايده هايش در پيشرفت جامعه بهره برداري نمود . نه اينكه او را از دانشگاه و محل كارش اخراج نموده و با اتهامات واهي راهي زندانش كرد كه نتيجه چنين برخوردهاي غير منطقي جامعه را به سوي خشونت و ساختار شكني مي كشاند انسان زندگي كننده در جامعه قومي تابع فرهنگ غالب قومي خويش است نه سلطه زور و تهديد. (فعالين و گروهاي قومي) علل اجتماعي وجود خويش اند تا تعريف كذايي از ملت و امت .
ارسطو در اين مورد ميگويد در جامعه ((واقعيت طبيعي )) ديده ميشود و به دنبال ارسطو اگوست كنت به خوبي درك ميكند و ميگويد كه پديده هاي اجتماعي واقعيت هاي طبيعي هستند .
خواست تحصيل به زبان مادري – پيشرفت اقتصادي و توجه به فرهنگ اداب ورسوم مناطق قومي و واكنش هاي اعتراضي در مورد مسائل زيست محيطي از جمله خشك شدن درياچه اورميه .، همه واقعيت هاي طبيعي هستند و اين دنيايي كه در هر جامعه اي به شكل هاي متفاوت موجود هستند. و را ه حل هاي ان نيز طبيعي هستند نه نيروهاي غير طبيعي . ماورائ طبعيت كه در جيب اندكي از بندگان خاص خدا باشد و صد البته فقط در گفتار ؟؟ وسلام
يونس زارعيون دانشجوي اخراجي علوم سياسي
1مصاحبه اقاي يونسي با روزنامه ايران در 13 مهر 1392
2مصاحبه اقاي يونسي مشاور ريس جمهوري در امور قوميت ها با روزنامه ارمان در 18 ابان
3 در همان مصاحبه
4ساخت شكني دوركيم نوشته جنيفر له مان انتشارات نشر ني