آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۲ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / خبر / آزربایجان / حق تعیین سرنوشت چگونه وارد ادبیات سیاسی حرکت ملی آزربایجان شد

حق تعیین سرنوشت چگونه وارد ادبیات سیاسی حرکت ملی آزربایجان شد

از دهه هفتاد شمسی که ‌حرکت ملی نوین آزربایجان شکل گرفت، درخواست حق تعیین سرنوشت به پرده دوم کشیده شد و جنبش ملی آزربایجان «استقلال» از ایران و ایجاد یک کشور مستقل را در صدر برنامه‌های خود قرار دارد.

حق تعیین سرنوشت چگونه وارد ادبیات سیاسی حرکت ملی آزربایجان شد
16 فوریه 2019 - 16:26
کد خبر: ۴۹۸۲۸
تحریریه آرازنیوز

از دهه هفتاد شمسی که ‌حرکت ملی نوین آزربایجان شکل گرفت، درخواست حق تعیین سرنوشت به پرده دوم کشیده شد و جنبش ملی آزربایجان «استقلال» از ایران و ایجاد یک کشور مستقل را در صدر برنامه‌های خود قرار دارد. سال ۲۰۰۶ میلادی با اعلام موجودیت تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان، بار دیگر بحث حق تعیین سرنوشت به ادبیات سیاسی حرکت ملی آزربایجان بازگشت؛ اما این بار مخالفان سرسختی داشت که تشکیلات دیرنیش را به خیانت علیه مبارزات آزادی‌خواهانه ملت آزربایجان متهم می‌کرد.

هواداران تیم تراختور روز گذشته در بازی این تیم با استقلال تهران، پارچه نوشته‌ای را به اهتزاز درآوردند که روی آن نوشته بود، «حق تعیین سرنوشت، جرم نیست»؛ اما حق تعیین سرنوشت چیست و چگونه و توسط چه کسی وارد ادبیات سیاسی حرکت ملی آزربایجان شد؟! در بررسی جنبش‌های آزادی‌خواهانه آزربایجان در سده‌ی اخیر به کرات شاهد درخواست «حق تعیین سرنوشت» در اشکال مختلف از حکومت مرکزی هستیم.

در انقلاب مشروطه، مبارزان آزربایجان و در رأس آن انجمن غیبی تبریز، با تلاش‌های فراوان موفق شدند قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی را در قانون اساسی جای دهند که به‌نوعی می‌توان گفت شکلی از حق تعیین سرنوشت بود. در جنبش شیخ محمد خیابانی این درخواست قالب متفاوت و پخته‌تری به خود گرفت اما باز هم اجرای آن ناموفق بود.

سال ۱۳۲۴ با تشکیل حکومت ملی آزربایجان به رهبری سید جعفر پیشه‌وری، آزربایجان موفق شد به مدت یک سال تعیین مقدرات خود را به دست گیرد اما باز هم حکومت مرکزی این حق را برای آزربایجان قائل نشد و در یک لشکرکشی گسترده ارتش شاهنشاهی مردم و سیاسیون آزربایجان را قلع‌وقمع کرد.

انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران فرصتی بود تا بار دیگر ملت آزربایجان «حق تعیین سرنوشت» را مطالبه کنند. جنبش خلق مسلمان و در رأس آن آیت‌الله شریعتمداری خواستار اجرای قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی شد که بار دیگر جواب آن تهدید به بمباران آزربایجان و تبریز از سوی روح‌الله خمینی بود.

از دهه هفتاد شمسی که ‌حرکت ملی نوین آزربایجان شکل گرفت، درخواست حق تعیین سرنوشت به پرده دوم کشیده شد و جنبش ملی آزربایجان «استقلال» از ایران و ایجاد یک کشور مستقل را در صدر برنامه‌های خود قرار دارد.

سال ۲۰۰۶ میلادی با اعلام موجودیت تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان، بار دیگر بحث حق تعیین سرنوشت به ادبیات سیاسی حرکت ملی آزربایجان بازگشت؛ اما این بار مخالفان سرسختی داشت که تشکیلات دیرنیش را به خیانت علیه مبارزات آزادی‌خواهانه ملت آزربایجان متهم می‌کرد.

تشکیلات دیرنیش در مرام‌نامه تشکیلاتی خود که در سال ۲۰۰۶ منتشر درباره حق تعیین سرنوشت می‌نویسد:

«به اعتقاد تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان سازمان‌دهی تشکیلاتی و مبارزه حرفه‌ای تنها رمز متوقف نمودن تاراج و نابودی هستی ملی آزربایجان می‌باشد. لذا ما موارد ذیل را به عنوان زیربنای فکری و نظری خود می‌بینیم؛ ملت ترک در آزربایجان جنوبی محق می‌باشد که در چارچوب «مام میهن آزربایجان» و «هویت ترک» سرنوشت ملی-سیاسی خود را تعیین کند.»

تشکیلات دیرنیش راهکار نیل به این هدف را «تئوریزه کردن و بسترسازی برای اعاده حق تعیین سرنوشت ملی-سیاسی ملت ترک آزربایجان جنوبی» را عنوان می‌کند.

این تشکیلات در سند استراتژیک خود که سال ۲۰۱۸ منتشر شد در چرایی استفاده تورکان آزربایجان جنوبی از «حق تعیین سرنوشت» می‌آورد:

«قوانین بین‌المللی «حق تعیین سرنوشت» را برای حاکمیت ملل دنیا بر مقدرات خویش به رسمیت شناخته است. حق تعیین سرنوشت تمامی ملل جهان در اسناد بین‌المللی از آن جمله منشور سازمان ملل و عهدنامه بین‌المللی حقوق فردی و سیاسی به عنوان یک حق پایه‌ای قید شده است. تمامی ملل و جوامع تحت ستم و استعمار که دارای حاکمیت ملی نیستند حق دارند که بر مقدرات خویش حاکم باشند.

خواست حاکمیت بر مقدرات خویش وجه مشترک تمامی جنبش‌های مردمی آزربایجان جنوبی از دوران انقلاب مشروطه تاکنون می‌باشد. امروزه نیز این حق جزء خواسته‌های بنیادین حرکت ملی آزربایجان است.

ازآنجایی‌که شرایط استعمار درونی مادی و معنوی در آزربایجان جنوبی حاکم شده و تبعیض، عقب نگه‌داشتن و ویرانی تعمدی در تمامی جنبه‌های زندگی روزمره مسجل می‌باشد، ملت تورک ساکن در آزربایجان جنوبی حق دارد که با استفاده از راهکار «حق تعیین سرنوشت» بر مقدرات خویش حاکم باشد.»

در این سند تشکیلات دیرنیش مکانیسم، اجرای «حق تعیین سرنوشت» را رفراندوم آزاد و عادلانه می‌داند و بیان می‌کند:

در نظام‌های دموکراتیک بهترین راه برای حاکمیت مردم بر مقدرات خویش و بیان آزادانه خواسته‌های خود مراجعه به آرای عمومی است. در ساختارهای دموکراتیک صندوق آرا تعیین‌کننده نهایی می‌باشد. ملت تورک در آزربایجان جنوبی نیز برای حاکمیت بر مقدرات خویش بایستی بتواند از طریق صندوق رأی ترجیح و سرنوشت خود را انتخاب نماید.

همچون تمامی جوامع پیشرفته جهان ملت تورک آزربایجان جنوبی نیز برای اینکه بتواند از طریق صندوق رأی بر مقدرات خویش حاکم شده و آینده خود را تعیین نماید صحیح‌ترین و امروزی‌ترین راهکار رفراندوم می‌باشد. رفراندومی که در اراضی تاریخی آزربایجان جنوبی باید برگزار گردد، می‌بایست حائز شرایط زیر باشد:

آزاد و عادلانه باشد. بایستی تمامی فشارها، سانسور و جبر حاکم در آزربایجان جنوبی از میان برداشته شود.

تمامی نیروهای سیاسی آزربایجانی باید بتوانند دیدگاه‌ها و برنامه‌های خود را آزادانه تبلیغ نمایند.

تمامی نیروها و طیف‌های سیاسی بایستی بتوانند گزینه‌های خود اعم از سیستم‌های فدرالیسم، کنفدرالیسم و استقلال را مطرح کنند.

امکانات رسانه‌ای از آن جمله رادیو و تلویزیون می‌بایست بین گروه‌های سیاسی عادلانه تقسیم شود.

در حین انجام رفراندوم فرد-فرد ملت تورک آزربایجان بایستی بدون هیچ‌گونه تهدید و فشاری بتواند به پای صندوق رأی رفته و انتخاب خود را به صورت آزادانه انجام دهد.

رفراندوم در آزربایجان جنوبی بایستی توسط نمایندگان منتخب مردم انجام گیرد و نمایندگان احزاب و گروه‌های سیاسی آزربایجان باید در تمامی روند رأی‌گیری و شمارش آرا حضورداشته باشند.

این رفراندوم بایستی تحت نظارت مراجع ذیصلاح بین‌المللی ازجمله اعضا شورای امنیت سازمان ملل و هیئت ترکیبی از نمایندگان کشورهای اروپایی و منطقه‌ای و منطبق با استانداردهای جهانی انجام شود.

امنیت و نظم این رفراندوم بایستی توسط مراجع منتخب ملت تورک آزربایجان تأمین گردد.

صرف‌نظر از نتیجه نهایی رفراندوم تمامی طیف‌ها و نیروهای سیاسی ازجمله نیروهای سیاسی تهران بایستی آن را بپذیرند.»

مجید آراز عضو شورای مرکزی و مسئول شاخه ترکیه تشکیلات دیرنیش نیز درباره حق تعیین سرنوشت می‌گوید: «تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان از بدو تأسیس و بنا به مندرجات مرام‌نامه تشکیلاتی و سند راهبردی تشکیلات خواستار حق تعیین سرنوشت ملت تورک در آزربایجان جنوبی بوده است. استقلال، کنفدرالیسم و فدرالیسم می‌توانند راهکارهایی برای حق تعیین سرنوشت باشند. در حرکت ملی آزربایجان سازمان‌هایی هستند که صرفاً خواستار استقلال هستند، سازمان‌هایی نیز هستند که صرفاً خواستار فدرالیسم هستند. ما این رویکردها را در تضاد با یکدیگر نمی‌بینیم و با هر دو خط فکری دارای ارتباط و دیالوگ نزدیک هستیم».

وی بابیان اینکه حقوق برابر و به رسمیت شناخته شدن حق تعیین سرنوشت ملت‌ها شروط حداقلی آزربایجان برای زندگی توأمان در ایران است می‌افزاید: «اگر فارس‌ها خواستار حفظ کشور ایران هستند باید مطالبات حداقلی ملت تورک آزربایجان و دیگر ملت‌ها را بپذیرند، در غیر این صورت کسی نمی‌تواند بقای ایران را تضمین کند».

حق تعیین سرنوشت (Self-Determination) به عنوان حق مردم برای تعیین نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که در چارچوب آن زندگی می‌کنند، تعریف‌شده است. بر مبنای چنین حقی هر اجتماعی می‌تواند امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آن گونه که مستقل از مداخله خارجی و مناسب می‌بیند اداره نماید.

بر اساس ماده ۱ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶) و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی (۱۹۶۶) به نحو کاملاً یکسان با عبارات زیر از حقی به نام حق تعیین سرنوشت حمایت می‌نمایند: ماده ۱٫تمامی ملت‌ها دارای حق تعیین سرنوشت خود می‌باشند. به موجب حق مزبور، ملل وضعیت سیاسی خود را آزادانه تعیین و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه تأمین می‌کنند. ۲٫ همه ملت‌ها مِی‌توانند برای دستیابی به هدف‌های خود در منابع و ثروت‌های طبیعی خود بدون اخلال به الزامات ناشی از همکاری اقتصادی بین‌المللی مبتنی بر منافع مشترک و حقوق بین‌الملل آزادانه هرگونه تصرفی نمایند، در هیچ مورد نمی‌توان ملتی را از وسایل معاش خود محروم کرد. ۳٫ کشورهای طرف این میثاق ازجمله دولت‌های مسئول اداره سرزمین‌های غیر خودمختار و تحت قیومیت، مکلف‌اند تحقق حق خودمختاری ملت‌ها را تسهیل و احترام این حق را مطابق مقررات منشور ملل متحد رعایت کنند.

منبع : اؤیرنجی سسی

روی خط خبر