یادداشت:
تبلیغ تشکیلاتستیزی در حرکت ملی آزربایجان – شامیل چچنی
ایجاد اندیشههای موازی با تشکیل لایههای روشنفکری و نویسندگان مزدور، برجسته نمودن عناصر کارکشته اطلاعاتی بهعنوان نیروی مخالف و ارتقا آن به لایههای مختلف جنبش، ایجاد سازمان و گروههای موازی، تبلیغ تشکیلات گریزی از سازمان و گروههای تأثیرگذار در جنبش و تبلیغ تشکیلات ستیزی ازجمله مواردی است که دستگاه پروپاگاندا و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، علیه مخالفین خود در داخل و خارج مورداستفاده قرار داده است.
برای دوام، قوام و پیروزی یک انقلاب یا جنبش مردمی، کار عقیدتی، پرورش کادر و کار منسجم تشکیلاتی سه عنصر پایهای و اصلی بشمار میرود. جنبش بدون دارا بودن و تقویت این سه اصل بههیچعنوان نخواهد توانست گامی در راستای آرمانهای خود برداشته و در کوچهپسکوچههای سیاست و سرکوبهای امنیتی نظام حاکم به ضد جنبش و ضدانقلاب تبدیل خواهد شود.
نظام جمهوری اسلامی ایران بعد از سرکوب خونین سازمان و گروههای سیاسی – نظامی مخالف خود، دستگاه عریض و طویل تحقیقاتی، اطلاعاتی و امنیتی خود را به تخلیه ماهیت مبارزات مردمی در ایران و خارج معطوف نمود و تجربیات سیاسی، امنیتی و میدانی خود در برخورد با جنبشها را با شیوههای سنتی و مدرن به اجرا گذارد.
ایجاد اندیشههای موازی با تشکیل لایههای روشنفکری و نویسندگان مزدور، برجسته نمودن عناصر کارکشته اطلاعاتی بهعنوان نیروی مخالف و ارتقا آن به لایههای مختلف جنبش، ایجاد سازمان و گروههای موازی، تبلیغ تشکیلات گریزی از سازمان و گروههای تأثیرگذار در جنبش و تبلیغ تشکیلات ستیزی ازجمله مواردی است که دستگاه پروپاگاندا و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، علیه مخالفین خود در داخل و خارج مورداستفاده قرار داده است.
حرکت ملی آزربایجان جنوبی نیز از این سیستم برخورد بینصیب نمانده و بعد از قیام ضد آپارتایدی خرداد ۱۳۸۵، شورای امنیت ملی، کنترل و مدیریت بحران آزربایجان را در اختیار سازمان اطلاعات سپاه پاسداران قرار داد و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در قرارگاه حمزه سیدالشهدا با تأسیس واحدی به نام «کنترل و مدیریت بحران آزربایجان» کار خود را آغاز کرد و از آن تاریخ پرونده بسیاری از فعالین شناختهشده حرکت ملی آزربایجان در شهرهای مختلف از وزارت اطلاعات تحویل و در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران قرارگاه حمزه سیدالشهدا تجمیع شد و انواع شیوهها برای تخریب شخصیتها و تشکیلاتهای تأثیرگذار حرکت ملی آزربایجان جنوبی آغاز شد.
نظام حاکم بر ایران و همه دولتهای منطقه و مخالفین جمهوری اسلامی ایران از جایگاه و اهمیت استراتژیک ۳۵ میلیون تورک آزربایجان در ایران آگاهاند که تا چه اندازهای در تغییر شرایط سیاسی و جغرافیایی منطقه تأثیرگذار است و تنها کسی که واقعاً از پتانسیل خود بیخبر است خود ملت تورک آزربایجان میباشد.
بااینکه حرکت ملی آزربایجان جنوبی و سازمانهای سیاسی آن همواره بر مبارزه غیر خشونتآمیز و مدرن در کسب حق تعیین سرنوشت ملی تأکید داشته ولی به دلیل ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی تورکهای آزربایجان، رهبران و مسئولین ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی ایران خطر این حرکت را بیشتر از سازمانهای مسلح کورد، عرب، بلوچ و حتی سازمان مجاهدین خلق و یا گروههای سلطنتطلب میداند زیرا خیزش عمومی در آزربایجان یعنی سقوط نظام و البته سقوط یکی از پایگاههای شیعه در منطقه.
بنابراین تئوریسینهای ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی به هر نحو ممکن تلاش دارند، نیروی بالفعل و پتانسیل مردمی در آزربایجان جنوبی را از نیروی محرکه مبارزاتی دور نگهداشته و با ارائه اندیشه و تزهای ساختگی مانند (هویتطلبی، هویتگرایی، تورکائلی و…) خط فکری و مبارزاتی ملت تورک آزربایجان (تورک ملیتی- آزربایجان وطنی) را تخلیه کنند.
درحالیکه نیروهای اصیل و شناختهشده حرکت ملی آزربایجان (صاحبان قلم، اندیشمندان و نویسندگان) که نقش بسیار جدی در تئوریزه کردن اندیشههای ملی در آزربایجان جنوبی داشتند، خانهنشین و در کوچکترین حرکتی با برخورد امنیتی روبرو میشوند، برخیها به سهولت میداندار و سخنگوی حرکت ملی شده و از مبارزه مسلحانه دم زده و کمتر از استقلال راضی نیستند، ولی هیچوقت دچار غضب نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی نمیشوند. (سالهاست که سازمان اطلاعات سپاه در قرارگاه حمزه سیدالشهدا مشغول پرورش نیروهای تحت کنترل در لایه رهبری و خیابانی میباشند و در خبری محتوای جلسات توجیهی نیز به بیرون نشت کرد.)
شیوههای کنترل و مدیریت سازمان اطلاعات سپاه برای مقابله با حرکت ملی آزربایجان در داخل و خارج واقعاً پیچیده و حرفهای میباشد. متأسفانه هر موقع که در این خصوص مطلبی نوشته میشود برخی عکسالعمل نشان میدهند که با قضیه «توهمگونه» برخورد میکنید اما بعد از مدتی خودشان واقعیتها را قبول میکنند.
چند صباحی کلمه «من مستقیلم، هئچ تشکیلاتا باغلی دئییلم» را در حرکت ملی آزربایجان مصطلح نمودند. بعدازآن با پمپاژ شایعات بیاساس، شخصیتها و تشکیلاتها را مقابل هم قرار دادند. (به دلیل عدم ارتباطات سازمانی و طیفی بعضاً چنان شایعاتی را از زبان فرد یا تشکیلاتی علیه فرد یا تشکیلات دیگر در حرکت ملی پمپاژ میکردند که فرد و یا تشکیلات هرچقدر منکر آن میشد کسی آن را قبول نکرده و اختلافات روزبهروز گستردهتر میشد.)
زمانی با طوفان بیانیه و طومار ساختگی ۱۴۰۰ امضا که اسامی کودکان تازه متولدشده و یا هنوز متولدنشده در آن دیده میشد از تشکیلاتهای ملی، توابسازی شد که فلان تشکیلات جنایتکار هست، خیانتکار هست و… و من عضو آن تشکیلات نیستم. (دقیقاً مدل دادگاههای استالین که فرد مجبور میشد سازمانی را خائن جنایتکار و خود را فریبخورده آن سازمان معرفی کند و یا بهمانند توابهای سال ۱۳۶۰- ۱۳۶۴ ایران افراد بازداشتشده پشت سرهم طومار و بیانیه امضا میکردند و سازمان و گروهی را عامل آمریکا و اسرائیل و خیانتکار و جنایتکار قلمداد میکردند. البته بعداً خودشان زیر چوبه اعدام و تبعید و زندانهای طویلالمدت قرار میگرفتند. در جریان همین امضاها هم متأسفانه معمار این بیانیهها و طومار از غضب حکومتی رهایی نیافت.)
مدتی نیز «تشکیلاتهای چندنفره» و بحث اینکه «ما در حرکت تشکیلات نداریم» نقل محافل شد و این بحث پمپاژ میشد که حرکت ملی آزربایجان تشکیلاتی ندارد و این تشکیلاتها چندنفره و بیتأثیر هستند؛ یعنی سیستم امنیتی روزنه و امیدهای جوانان و دانشجویان را به ناامیدی تبدیل و کورسوهایی نیز که در حرکت ملی بود سعی میشد با این جوسازیها خاموش شود.
اخیراً نیز بحث «تشکیلاتهای خارجنشین حق دخالت در داخل را ندارند» در حرکت ملی پمپاژ میشود که گویا همه تشکیلاتهای حرکت ملی غیربومی بوده و در خارج از آزربایجان طراحی و سازماندهی گردیده و اجازه مداخله و یا فعالیت در حرکت ملی را ندارند.
این گزینهها در زمانهایی توسط اتاق مدیریت سازمان اطلاعات سپاه بهواسطه برخی قلمهای تواب از برخی مجراهای اینترنتی پمپاژ و مدیریت میشود. این مجاریها و قلمها که از حاشیه نیز برخوردار هستند در زمانهای مقتضی و بهضرورت برای خنثی نمودن فعالیت تشکیلاتهای ملی وارد عرصه میشوند. از نمونههای بارز «زمانهای مقتضی استفاده از قلمهای تحت کنترل» میتوان به فراخوانهای اعتراضی اشاره کرد.
وقتی تشکیلاتهای ملی آزربایجان در اعتراض به فقر و بیکاری سعی در بسترسازی برای اعتراضات خیابانی داشتند قلمهای تحت کنترل وارد شدند و با مجراهای تحت کنترل «سکوت آزربایجان» را مطرح و تبلیغ کردند که تشکیلاتهای چندنفره نمیتوانند برای حرکت ملی نظر دهند.
باید توجه داشته باشیم سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران از هیچ ترفندی برای تخلیه ماهیت و محتوای حرکت ملی و موازیسازی دریغ نخواهند کرد و این سازمان و گروههای سیاسی حرکت ملی آزربایجان هستند که میبایست با درایت و آگاهی تشکیلاتی موانع اطلاعاتی و امنیتی و تئوریک ایجادشده را پشت سر گذارده و با بطن جامعه ارتباط برقرار کنند.
نبرد برای رهایی ملی در آزربایجان جنوبی فرسایشی بوده و مانند دوی ماراتن میباشد. تشکیلاتهای ملی با نوآوری و ایجاد راهکارهای مبارزاتی میتوانند از پروژه و لایههای موازیسازی شده و تخریبی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران عبور کنند و البته چارهای جز آن نداریم؛ زیرا ما بر روی خرابههای یک ملت استعمارشده در حال ساختن یک ملت و جغرافیای سیاسی و به عبارتی در حال مبارزه برای ایجاد یک دولت ملی هستیم و این مبارزه طاقت و تحمل میطلبد تا از موانع عبور کنیم؛ اما امیدوارم بعضی از آقایان با بیدرایتی و ادبیات شعارگونه کوچهبازاری بستر را برای تشکیلاتستیزی آمادهتر نکنند و اندک اختلاف موجود بین تشکیلاتهای حرکت ملی نیز با درایت سیاسی در قالب پلتفرم همکاری حل شود.