مطلبی برای رهبران کورد؛
مدل آزربایجان-گرجستان یا آزربایجان-ارمنستان
اتحاد جمهوری شوروی و رهبران حزب کمونیست مسکو با اجرای سیاست تغییر ترکیب جمعیتی مناطق مختلف، کوچهای اجباری و ایجاد مرزهای کذایی و غیرواقع بین جمهوریها تلاش کردند تا ملل زنجیرشده در زندان کمونیسم را تحت کنترل گرفته و حتی با ایجاد جمهوریهای خودمختار ائتنیکی در قلب سایر جمهوریها آتش زیر خاکستری را آماده کنند تا در هر بحرانی از مسئله اختلافات ائتنیکی علیه خود آن جمهوری استفاده کنند.
با آغاز خیزشهای مردمی علیه رهبران کمونیست مسکو و مطالبه حق تعیین سرنوشت جمهوریهای شوروی سابق، فتیله اختلافات ائتنیکی در جمهوریهای مختلف شوروی سابق (آبخازیا، استویا، چچن، مولداوی، آزربایجان شمالی، گرجستان و…) توسط سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی مسکو زده شد که نتایج فلاکتبار و خونینی را برای ملل تحت ستم ملی مسکو پدید آورد.
رهبران برخی از جنبشهای مردمی در جمهوریها با درک اهمیت تعیین سرنوشت ملی خود برای عبور از چالش خونین اختلافات ائتنیکی با درایت سیاسی و مذاکرات توانستند، اختلافات ارضی و ائتنیکی خود با سایر ملل را با حداقل هزینه به فرصت تبدیل و از بحران عبور و به تکوین و تحکیم جمهوری نوپا بپردازند.
در مسئله اختلافات افکنی ائتنیکی و ارضی مسکو به دو نمونه بارز درایت و مدیریت میتوان اشاره کرد:
۱- اختلافات آزربایجان – گرجستان (منطقه بورچالی)
۲- اختلافات آزربایجان – ارمنستان (منطقه قرهباغ)
رهبران جنبشهای آزادیخواهانه آزربایجان شمالی و گرجستان قبل از فروپاشی سیستم سیاسی، نظامی و امنیتی شوروی سابق با مذاکرات، تعامل و توافقات منطقی و درک شرایط مبارزاتی درحالیکه سرنوشت ملت خود را تعیین میکردند علیرغم سابقه درگیریهای تاریخی و اختلافات بین باکو- تفلیس با مدنظر قرار دادن نقاط مشترک منافع ملی و سیاسی خود بعد از برپایی جمهوریهای مستقل درعینحالی که حقوق اقلیتهای ائتنیکی بهصورت دمکراتیک رعایت شد مناسبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی در راستای منافع دو جمهوری آزربایجان شمالی و گرجستان پایهریزی شد.
برعکس این مدل، رهبران ارمنی بجای تمکین و رعایت اصل دیالوگ از آنجا که به گروههای تروریست (داشناک و آسالا) و کمکهای لابی مسکو و اروپایی خود امیدوار بودند بجای قبول واقعیتهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی تلاش کردند با سو استفاده از اقلیت ارمنی ساکن در منطقه قرهباغ منطق و واقعیت را قربانی تخیلات خود کردند.
گروههای مسلح ارمنی قبل از فروپاشی سیستم شوروی سابق و با حمایت ارگانهای امنیتی مسکو در اراضی آزربایجان شهروندان تورک آزربایجان را هدف قرار میدادند و با انتشار نقشههای تخیلی و ترویج روحیه خونریزی بعد از فروپاشی شوروی با حمایت مسکو – تهران جنگ خونینی را علیه جمهوری آزربایجان شروع کردند و علیرغم اشغال ظاهری اراضی آزربایجان شمالی و کشتار انسانهای بیگناه بعد از گذشت دو دهه هنوز از تبعات اقتصادی، سیاسی این بحران خودساخته رهایی نیافته و جمهوری ارمنستان در فلاکت و بدبختی و محاصره ارضی دو جمهوری آزربایجان و تورکیه منافع ملی خود را در قهقرا قرارداد.
این در حالی بود اگر رهبران ارمنی دچار مالیخولیا نشده و با درک شرایط و اصل دیالوگ مشکلات خود را با همسایهها حل میکرد یقیناً از سود سرشار توافقات اقتصادی، نفتی و گازی منطقه سود میبرد.
سالهاست که حاکمان تهران (دوره پهلوی و جمهوری اسلامی) برای پیشبرد پروژههای منطقهای و کنترل اوضاع داخلی از مدل روسی تقابل بین ملل تحت ستم ملی در ایران نهایت سود را برده و باسیاستهای مختلف و تغییر ترکیب جمعیتی مناطق و… شکافهایی را بین ائتنیک و ملل مختلف ایجاد کرده است.
هر دو نظام پهلوی و جمهوری اسلامی که بنیانهای فکری ایرانشهری و پان ایرانیستیشان سرکوب ملل تحت ستم ملی را تئوریزه میکرد و میکند برای اجرای پروژههای داخلی و خارجی خود در شمال غرب و مرز تورکیه و عراق اقدام به تغییر ترکیب جمعیتی منطقه غرب آزربایجان پرداخته و ضمن اسکان دادن عشایر کورد در غرب آزربایجان شرایط سیاسی و رفاهی را چنان طراحی و پیش بردند که در ۱۵ سال گذشته آمار جمعیتی مهاجرت به غرب آزربایجان بیشتر شد.
در این سالها سران تهران با ایجاد شکافهای مختلف و تهییج و تحریک روحیه انسانها و اجرای پروژههای مختلف سیاسی و امنیتی اختلافات عمیقی را بین دو ملت تورک و کورد فراهم آوردند که البته تطمیع سران عشایر کورد توسط جمهوری اسلامی ایران و برخی سیاستهای غیرقابلقبول اپوزیسیون کورد که همراه با ادعاها و تخیلات ارضی همراه بود بر آتش این اختلافات افزود و ثمره این اختلافات نصیب سران سرکوبگر تهران شد.
رهبران کورد باید این موضوع را قبول کنند که با ملت تورک همسایه تاریخی و استراتژیک آنها بوده و تعیین سرنوشت هر دو ملت در منطقه بهنوعی باهم گرهخورده است و این دو ملت یا باید مدل آزربایجان – گرجستان را انتخاب کنند یا مدل آزربایجان – ارمنستان را برگزینند که به نظر میرسد بسیار خونین و پرهزینه خواهد بود و نهایتاً ملت کورد را با چالشهای فراوان اقتصادی، سیاسی، امنیتی روبرو خواهد ساخت.
یقیناً دشمنان دو ملت بر طبل نفاق و شکاف خواهند زد و افراطیون هر دو طرف عقلای دو ملت را به سازشکاری متهم خواهند نمود ولی اگر سیاسیون و رهبران جنبش ملی تورک و کورد بتوانند مدل آزربایجان – گرجستان را پیاده و حقوق مشروع اقلیت کورد ساکن در اراضی آزربایجان محترم شمرده شود چشمانداز روشنی در مبارزات آتی خواهیم داشت و هر دو ملت سود این تعامل را خواهند برد.
شامیل چچنی