سخنرانی بابک چلبیانلی در سمینار “گذار دمکراتیک ایران” در کنگره آمریکا
بابک چلبیانلی، سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان سهشنبه 26 ژوئن با حضور و سخنرانی در سمینار "گذار دمکراتیک ایران" در کنگره آمریکا به تشریح مطالبات ملت تورک در آزربایجان جنوبی و نیز مواضع تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان پرداخته است.
بابک چلبیانلی، سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان سهشنبه ۲۶ ژوئن (سهشنبه ۵ تیرماه ۱۳۹۷) با حضور و سخنرانی در سمینار “گذار دمکراتیک ایران” در کنگره آمریکا به تشریح مطالبات ملت تورک در آزربایجان جنوبی و نیز مواضع تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان پرداخته است.
به گزارش آرازنیوز بابک چلبیانی در سخنانش که ترجمه فارسی آن ذیلاً منتشر میشود تصریح کرده است همانگونه که در بیش از یک قرن اخیر تورکهای آزربایجان جنوبی متداوما در مبارزه برای حاکمیت بر مقدرات خویش بودهاند امروز نیز تورکهای آزربایجان جنوبی میخواهند بر مقدرات خویش حاکم باشند.
در این سمینار که به ابتکار سناتور دونا روهراباچر و سناتور تئد پو تشکیل شده بود سازمانهای سیاسی مخالف نظام، منتسب به ملیتهای مختلف ایران ازجمله تورک، عرب، بلوچ، کرد و فارس شرکت داشتند.
در این سمینار برخی مقامات آمریکایی ازجمله سناتور دونا روهراباچر، سناتور دونکان هانتئر، اندرو پیک مشاور وزارت خارجه، دکتر کنت کتزمن، میشل پرئگنت متخصص خاور میانه از انستیتوی هودسون، دون کرنشاو افسر سابق نیروی دریایی آمریکا سخنرانی کردند.
همچنین آقایان دکتر کریم عبدیان فعال عرب، علی جوانمردی فعال کرد، دکتر محمد حسین بر فعال بلوچ، هنگامه شهیدی، امیر عباس فخرآور و روح الله زم از فعالین فارس و برخی دیگر از فعالین مخالف نظام جمهوری اسلامی سخنرانی کردند.
مشروح سخنان بابک چلبیانی سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان به فارسی:
روزبهخیر
خانمها و آقایان و سناتورهای گرامی، بهعنوان سخنگوی «تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان»، قبل از هر چیز باید از همه کسانی که کمک کردند تا این کنفرانس برگزار شود تشکر کنم. سناتور روهرباچر و سناتور تد پو خیلی متشکرم.
من یک فعال سیاسی آزربایجان جنوبی هستم و اینجا به نمایندگی از طرف «تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان» صحبت میکنم که جزئی از حرکت ملی آزربایجان است. برای شفافسازی، من از آزربایجان جنوبی هستم که در شمال غربی ایران واقعشده است. ما به سرزمین خود آزربایجان جنوبی میگوییم زیرا در طرف دیگر مرز ما در شمال جمهوری آزربایجان وجود دارد و ما آن را آزربایجان شمالی مینامیم.
بههرحال، آماری از جمعیت گروههای اتنیکی در ایران وجود ندارد، اما بنا بر تخمینِ ما، بیش از یکسوم از جمعیت ایران را آزربایجانیها تشکیل میدهند. در کنار این، همچنین گروههای اتنیکی تورک مانند قشقاییها و خلجها در مرکز و تورکمنها و افشارها در شمال شرقی ایران وجود دارند. طبق گفته وزیر سابق امور خارجه ایران علی اکبر صالحی در سال ۲۰۱۲ در ترکیه، ۴۰ درصد جمعیت ایران به زبان تورکی تکلم میکنند.
با اینهمه، مردم تورک در ایران از حقوق اساسی خود همچون تحصیل به زبان مادری محروم هستند و سهم ناچیزی از بودجه به آنها اختصاص مییابد. هویت تورکی همیشه در رسانههای عمومی تحقیر میشود حتی در تلویزیون و روزنامه دولتی. همه این رفتارها موجب شده است تا مردمِ ما از رژیم آخوندها ناراضی باشند. ما میخواهیم با ما بهعنوان یک شهروند درجه یک رفتار شود و برتری طلبی فارسی هیچ گاه موردقبول نخواهد بود. به همین دلیل ما تورکهای آزربایجان جنوبی چندین دهه است که برای بهدستآوردن حق تعیین سرنوشت خود مبارزه میکنیم.
ایران از عناصر اتنیکی مختلفی تشکیل شده است؛ تورکها، عربها، فارسها، بلوچها کردها، تورکمنها و این به این معنی است که ایران یک کشور چندفرهنگی و چنداتنیکی است.
در طول ۲۰۰ سال اخیر؛ بروکراتها و ناسیونالیستهای فارسی در حکومت مرکزی نفوذ بسیاری پیداکردهاند. به همین دلیل، تورکهای آزربایجان جنوبی در ۱۱۰ سال اخیر برای به دست گرفتن سرنوشت خود مبارزه کردهاند.
انقلاب مشروطه در سال ۱۹۰۵، جنبش شیخ محمد خیابانی در سال ۱۹۲۰، حکومت ملی آزربایجان جنوبی در سال ۱۹۴۵، حزب خلق مسلمان در سال ۱۹۷۹ و امروز حرکت ملی آزربایجان (جنوبی) ازجمله جنبشهای سیاسی تاریخ معاصر آزربایجان جنوبی هستند. اگرچه آنها جدا از هم به نظر میرسند اما آنها بخشهایی از یک روند کلی هستند که تورکهای آزربایجان جنوبی تلاش کردهاند تا بر سرنوشت خود حاکم شوند.
در این پروسه، گاهی سوسیال دموکراسی، گاهی سوسیالیسم، گاهی ایدئولوژی مذهبی و گاهی لیبرالیسم و ناسیونالیسم ایدئولوژیهای غالب بودهاند. اما مخرج مشترک تمامی آنها خواست اداره کردن خود بوده است.
در آخرین سالهای امپراطوری قاجار، تورکهای آزربایجانی که از فساد رژیم ناراضی بودند در سال ۱۹۰۵ انقلاب مشروطه را رقم زدند. انقلاب به کل کشور گسترش یافت و تورکهای آزربایجانی پیشتاز انقلاب بودند. در آن زمان، تورکهای آزربایجانی، خواهان اداره سرزمین خود بودند و با زور اسلحه قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی را در قانون اساسی گنجاندند. انجمن ایالت آزربایجان که در نتیجه این قانون تأسیس شده بود برای مدت زمان مشخصی آزربایجان را اداره کرد و تورکهای آزربایجان جنوبی کنترل سرنوشت خود را به دست گرفتند.
شیخ محمد خیابانی کسی که در انقلاب مشروطه شرکت داشت مسیر مشابهی را ادامه داد و در سال ۱۹۲۰ حکومت خودمختاری به مرکزیت تبریز تأسیس کرد.
سپس امپراطوری قاجار در سال ۱۹۲۵ سقوط کرده و مونارشی پهلوی تأسیس شد و ناسیونالیسم فارسی بهعنوان ایدئولوژی رسمی حکومت اولترا-مرکزگرا در تهران شد. فشار مضاعفی بر جوامع غیرفارس بهخصوص تورکها و عربها بهعنوان رقبای اصلی تاریخی وجود داشت. فشار غیرقابل توصیف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی یک نارضایتی و عصبانت بزرگی در آزربایجان جنوبی مانند دیگر مناطق ملی-اتنیکی بهوجود آورد.
در سال ۱۹۴۵، روشنفکران آزربایجانی با ارزیابی شرایط آن زمان با بهوجود آوردن «حزب دموکرات آزربایجان» و «حکومت ملی آزربایجان»، حکومت نیمه مستقلی را تأسیس کردند. بلافاصله بعد از آن، رهبر کُرد «قاضی محمد» جمهوری مهاباد را تأسیس کرد.
در سال ۱۹۷۹، چند روز پس از انقلاب اسلامی، تورکهای آزربایجان جنوبی سعی کردند تا با استفاده از ایدئولوژی مذهبی بر سرنوشت خود حاکم شوند. حزب خلق مسلمان آزربایجان و رهبر آن صراحتاً به دلیل مغایر بودن «ولایت فقیه خمینی» با اراده مردم، با آن مخالفت کردند و خواستار برگرداندن قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی شدند.
جنبش نوین ملی آزربایجان، که در دهه ۹۰ آغاز شد، با تأکید بر حقوق ملی نسبت به جنبشهای گذشته گسترش بیشتری یافته و پایگاه وسیعتری بهدست آورد. اگرچه این جنبش به لحاظ ایدئولوژیکی تفاوتهای مشخصی با جنبشهای گذشته دارد اما مخرج مشترک مشابهی دارد؛ خواسته تورکهای آزربایجان جنوبی حاکم شدن بر مقدرات خود میباشد.
تورکهای آزربایجان جنوبی به مانند ۱۱۰ سال گذشته مایل به حاکم شدن بر سرنوشت خویش هستند و برای بهدست آوردن آن مبارزه میکنند. این مطالبه تاریخی تورکهای آزربایجان جنوبی است؛ چه در هر شکلی از چارچوب مجدد ایران یا در نظام دولتی دیگر.
امروز، روشنفکران، فعالان و سازمانهای تورک آزربایجان جنوبی انتظار دارند تا حق مشروع خود برای استفاده از تمامی روشهای بینالمللی پذیرفتهشده برای بهدست آوردن حق تعیین سرنوشت استفاده کنند.
خانمها و آقایان مردم تورک در ایران همیشه نقش اساسی در همه تغییرات در کشور بازی میکنند و همگان معتقدند که بدون مشارکت مردم تورک هیچ تغییری در ایران ممکن نیست. علیرغم آن، من باید اعتراف کنم که تا به حال به هیچ هدف مورد نظرمان دست نیافتهایم، اما من فکر میکنم اکنون تجربیات کافی داریم تا مجدداً اشتباه نکنیم. لازم میدانم تا تأکید کنم بر اساس تجربیات چند دهه اخیر، مردم آزربایجانی تصمیم گرفتهاند تا راه خودشان را انتخاب کنند، زیرا در سال ۱۹۷۹ حزب خلق مسلمان آزربایجان، اعتراضات گسترده مردم تورک در سال ۲۰۰۶ علیه رژیم ایران بعد از توهین روزنامه ایران، در سال ۲۰۱۰، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ اعتراضات دریاچه اورمیه و در سال ۲۰۱۶ اعتراضات علیه تحقیر تلویزیون دولتی و … تمامی گروههای اصلاحطلب و اپوزیسیون ما را با رژیم بیرحم ایران تنها گذاشتند و کسی با ما همبستگی نداشت. همانطور که میدانید ما پس از آن با جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ حمایت نکردیم. بنابراین آنها نتوانستند موفق شوند و در اعتراضات گسترده اخیر در ایران در روزهای اول سازمانهای آزربایجانی فقط مشاهدهگر بودند اما پس از تحلیل شرایط موجود آنها تصمیم گرفتند تا با حفظ تفکر مستقل خود از اعتراضات حمایت کنند، زیرا ما نمیخواستیم اشتباه خود را تکرار کنیم.
با وجود تمام این ناراحتیها و ناامیدیها، من معتقدم که در این زمان بحرانی تمامی گروههای اپوزیسیون دمکرات و آزادیخواه باید به صورت موازی حرکت کنند تا رژیم سرنگون شود. ما نیاز به همبستگی با یکدیگر داریم و معتقد هستم که همبستگی ما میتواند در گذار و تغییر رژیم ایران نقش مهمی داشته باشد.
با تشکر از شما