یادداشت:
در تبریز خطا نکنیم – شامیل چچنی
ظاهرا فاشیسم فارس و تئوریسنهای اتاق فکر تلاش دارند که میدان مجادله را به قلب آزربایجان جنوبی و دژ مستحکم آن یعنی شهر «تبریز» بکشانند.
سفر «حسن روحانی» رئیس جمهور دولت مرکزی ایران به تبریز حاشیههای هدفداری داشت که نمیتوان براحتی از آنها عبور کرد. انتخاب رقص کردی در مراسم استقبال و تبریز ۲۰۱۸ و سپس پست معنیدار صحفه اینستاگرام «روحانی» با تصاویری از رقص کردی در تبریز نه از برای اتفاق بلکه بر اساس پروژه خاصی انجام میگیرد که از مدتها قبل با نصب تابلو «تاوریژ» در جاده اهر و تبلیغ نرم نام ساختگی « تاوریز» بر روی برخی محصولات تولیدی استارت خورد و با سخنان مغرضانه «علی یونسی» در روزنامه قانون نقشه راه این پروژه کاملا روشن شد.
اصلاح طلبان جمهوری اسلامی ایران که آبشخور فکریشان، تئوریهای پوسیده پان ایرانیستی و پان فارسیستی میباشد سالهاست با انواع حمایت سیاسی و لجستیکی از هواداران تروریسم فعال در غرب آزربایجان، پروژه اشغال نرم و محدودسازی جغرافیای ملی آزربایجان جنوبی را هدایت میکنند.
فاشیسم فارس در بازی شطرنج، تعیین سرنوشت ملل تحت ستم ملی در ایران برای مات کردن حرکت ملی آزربایجان، ائتنیکهای همسایه را نیز با خود بسیج و در حالی که در مناطق جنوبی آزربایجان سیاست استحاله و تغییر ترکیب جمعیتی را به شهر «زنجان» کشانده در غرب آزربایجان هواداران تروریسم را حمایت میکند و به تازگی نیز فاشیستهای تالش و گیلک را علیه ملت تورک آزربایجان بسیج و در هر فرصت و با هر بهانهای تاکتیک کشاندن بازی به «زمین حریف» را اجرا میکند و متاسفانه ما بدون تحلیل و هیجانی گرفتار توطئه و بازی اتاقهای فکر فاشیسم فارس میشویم.
ظاهرا فاشیسم فارس و تئوریسنهای اتاق فکر تلاش دارند که میدان مجادله را به قلب آزربایجان جنوبی و دژ مستحکم آن یعنی شهر «تبریز» بکشانند.
«تبریز» قلب تپنده ملت تورک آزربایجان و ستون جغرافیای ملی آزربایجان میباشد. سالها بود که فعالین حرکت ملی آزربایجان با تکیه بر جمعیت تورک زبان و جنبش دانشجویی حرکت ملی آزربایجان مطالبات ملی تورکها و بازی را به شهرهای تهران – رشت – گیلان کشانده و فاشیسم فارس را در منطقه خود درگیر کرده بودند و این تاکتیک سیستم عصبی جریانهای سیاسی فاشیسم فارس را دچار اختلال کرده بود و آنها بودند که تلاش میکردند ثابت کنند که تهران- گیلان- رشت شهر تورکنشین نیست، حال آنها این تاکتیک را بر علیه حرکت ملی آزربایجان مورد استفاده قرار میدهند.
فاشیسم فارس با هدایت جریان هوادار تروریسم کردی به مناطق غرب آزربایجان و به کارگیری تاکتیک «کشاندن بازی به زمین حریف» پتانسیل فعالین ملی ما در غرب آزربایجان را بصورت فرسایشی در این منطقه درگیر و حرکت ملی را در جایگاه تدافعی قرار داد، در مناطق شرقی نیز تلاش دارد بازی را از رشت و گیلان خارج ساخته و به شهر اردبیل، آستارا و هشتپر بکشاند و خود نیز پیکان حملات را متوجه شهر «تبریز» قعله تاریخی ملت تورک آزربایجان جنوبی کرده است تا پتانسیل حرکت ملی نه برای مبارزه با اصل موضوع بلکه در خنثی سازی بازی طراحی شده از سوی تهران تخلیه کند.
سفر «حسن روحانی» به تبریز، سخنان سخیف «علی یونسی» و فعالیتهای رسانهای محفل آذریها، اجرای رقص کردی در مراسم استقبال رئیس جمهور و پمپاژ رسانهای این صحنهها، تبلیغ نرم تغییر نام تبریز به «تاوریژ» و نام اردبیل به «آرتاویل» بخش مهمی از تاکتیک «کشاندن بازی به زمین حریف» میباشد که توسط اتاقهای فکر فاشیسم فارس در حال اجراست.
ناپختگی سیاسی و تشکیلاتی برخی افراد و تشکیلاتهای حرکت ملی آزربایجان و بعضا کیش شخصیتی برخی خواص در حرکت ملی تاکتیکهای چندین ساله حرکت ملی آزربایجان در کشاندن بازی به زمین فاشیسم فارس و ایجاد جبهه فراگیر مبارزه با تروریسم در غرب آزربایجان را دچار اختلال کرد و زمانی که جریان و تشکلهایی مانند «کمیته مردمی دفاع از غرب آزربایجان» از لاک دفاعی در آمده و در حالت تهاجمی قرار گرفتند و بازی به زمین حریف کشانده شد «ناپختگان سیاسی و تشکیلاتی خودی» بدترین عملکرد را از خود نشان دادند و امروز میبینیم که فاشیسم فارس بازی را به «تبریز» کشانده و باز دچار خطای بزرگی شده و بجای بایکوت بازی آنها ناخواسته و نپخته تبدیل به تریبون آنها شدهایم.
حضور غیرتمندانه دو نفر از فعالین ملی در مقابل تجمع ۲۴ آوریل ارمنیها در تهران و انتشار و خبررسانی این حرکت عالی و قابل تقدیر کشاندن بازی به زمین حریف و اخلال در سیستم عصبی آن میباشد، فاشیسم فارس نیز تلاش میکند با حضور مغرضانه در «تبریز» سیستم عصبی حرکت ملی را مختل کند که متاسفانه ناپختگی سیاسی و تشکیلاتی برخیها بستر را برای دشمن مهیا میکند.
برخیها که زمانی چوب لای چرخ «کمیته مردمی دفاع از غرب آزربایجان» میکردند و چند هفته قبل «هفته سولدوز» را بایکوت کرده و حتی مطلب سادهای در این خصوص منتشر نکردند، بادبانهای خود را در مسیر تاکتیکهای اتاق فکر فاشیسم فارس قرار داده و گویا در تبریز انقلابی رخ داده و حماسهای برپا گشته و رهبریت انقلاب که با «ستارخان» و «شیخ محمد خیابانی» مقایسه میشود و چندی قبل هم، همتراز «آتاتورک» و «ابوالفضل ائلچی بی» و «آلپ ارسلان تورکش» بود وارد میدان شده با تشکیل شورای انقلابی و فراخوان ملی صادر میکند غافل آنکه دچار «خطای بزرگی در تبریز» شدهاند و ناپخته و نخواسته به تریبون اتاق فکر فاشیسم تبدیل شدهاند.
اتاق فاشیسم فارس آنقدر از عصبیت و عکس العمل حرکت ملی در تبریز خوشحال شدهاند که ما زمانی از عصبیت آنها در مورد تهران خوشحال میشدیم. زمانی که کنفرانسهای جنبش دانشجویی حرکت ملی در دانشگاههای تهران برگزار و نشریات دانشجویی منتشر میشد و فاشیسم فارس از درد بخود میپیچید. وقتی مراسم ستارخان برگزار شد و زمانی که فعالین ملی در تهران در مقابل تجمع ادعای دروغین ۲۴ اوریل قد علم کردند و «آتیلا کیشیزاده» با خنجر کین ارمنیها زخمی شد صدای درد فاشیسم فارس در خود تهران میپیچید اما افسوس الان بخاطر ناپختگی و هیجان زدگی برخیها، ما از درد تبریز و اورمیه به خود میپیچیم.
تحرکات اتاق فکر فاشیسم فارس آنقدر که از طر ف برخی رسانههای حرکت ملی برجسته شد از طرف خود فاشیستها تبلیغ نگردید، زیرا آنها میخواهند بازی را به «زمین ما بکشند» و متاسفانه ما نیز دچار «خطای بزرگی» شده و به آسیاب آنها آب میریزیم و امیدواریم خطایی را که در غرب آزربایجان کردیم در «تبریز» تکرار نکنیم بازی ما باید در تهران، رشت، گیلان،سنندج، بوکان ادامه پیدا کند و بر آن مصر باشیم.