کافه «نوارس» احواز کافه «جواد» اورمیه پاتوقهای مبارزات ملی – شامیل چچنی
حادثه جانسوز کافه «نوارس» احواز و جان باختن ۱۱ نفر از فعالین عرب احوازی در این کافه، صفحه تلخی را در تاریخ مبارزات ملی عربهای احواز باز نمود؛ این حادثه را شکل دیگری از فاجعه «سینما رکس عبادان» عنوان کردهاند. با این حادثه، نام کافه «نوارس» در تاریخ جنبش ملی عربهای احواز جاوادنه شد.
حادثه جانسوز کافه «نوارس» احواز و جان باختن ۱۱ نفر از فعالین عرب احوازی در این کافه، صفحه تلخی را در تاریخ مبارزات ملی عربهای احواز باز نمود؛ این حادثه را شکل دیگری از فاجعه «سینما رکس عبادان» عنوان کردهاند. با این حادثه، نام کافه «نوارس» در تاریخ جنبش ملی عربهای احواز جاوادنه شد.
آن گونه که دوستان عرب میگویند، کافه «نوارس» پاتوق فعالین و شاعران عرب احواز و محفل مبارزان ملیشان بوده و حادثه تلخ آتشسوزی عمدی در این کافه، در حقیقت انتقام حاکمیت از اعتراضات اخیر شهرهای عرب احواز بشمار میرود.
در کشورهای دیکتاتوری و توتالیتر که انسانها گرفتار تفتیش عقاید بوده، مطبوعات زیر تیغ سیستم سانسور قرار دارند و درب نهادهای دمکراتیک تخته میشوند، کافهها به محل گردهمایی و پاتوق روشنفکران، نخبه گان سیاسی -اجتماعی و محلی برای ارتباطات مبارزین جنبشها تبدیل میشود.
کافههای فرانسه از جمله مشهورترین مکانهایی در تاریخ هستند که شخصیتهای برجستهای مانند «روسو» و «ولتر» در این کافهها حضور داشتند. کافههای فرانسه نقش مهمی نیز در جریان انقلاب الجزایر و جنبش چپ سالهای ۶۰ میلادی ایفا کردهاند.
با بررسی تاریخ مبارزات ملتها به موارد زیادی از این کافهها برخورد میکنیم که توانستهاند در سیستمهای دیکتاتوری، به محفل مبارزان و پاتوق روشنفکران تبدیل شوند. یوگن هابرماس، آنتونی گیدنز و برنارد لوئیس معتقد هستند که کافهها در خاورمیانه محلی برای تبادل افکار بوده و از مکانهای اصلی جامعه مدنی به شمار میآیند.
در قبل و بعد از انقلاب ضد سلطنتی ۵۷ شمسی نیز کافههایی در شهرهای آزربایجان جنوبی بودند که پاتوق روشنفکران و هنرمندان بود. زمانی «کافه خورشید» در تبریز از مشهورترین کافههای روشنفکری ازربایجان جنوبی به شمار میرفت. در زمان استبداد و سرکوبهای سالهای ۶۰ شمسی «کافه عاشیقلار» در شهرهای آزربایجان جنوبی، از مهمترین سنگرهای آزادی طلبانه، پایداری و مقاومت ملی فرهنگی و هنری ملت تورک آزربایجان بود که زمانی پاسداران کمیته انقلاب اسلامی برای مبارزه با این کافهها «سازهای عاشیقهای آزربایجانی» را مقابل چشم همه میشکستند.
از کافههای مشهور شهر اورمیه، که نقش مهمی در روند حرکت ملی در شهر اورمیه ایفا کرد، کافه «جواد» بود که علیرغم فشار سازمانهای نظارتی و امنیتی، مکانی برای فعالین حرکت ملی، عاشیقها و هنرمندان بود که در آن کافه جمع میشدند. شاید به جرات می توان گفت که کافه «جواد» از محافلی بود که اکثر فعالین شناخته شده حرکت ملی و فعالین جنبش دانشجویی آزربایجان از شهرهای مختلف که بسیاری از آنها جلای وطن کرده و امروز از چهرههای شناخته شده حرکت ملی آزربایجان هستند، حداقل یک بار در این کافه حضور یافته و جلساتی با فعالین جوان حرکت ملی داشتند.
شاید بخاطر مراعات مسائل امنیتی بیشتر از این نتوانیم در خصوص کافه «جواد» بنویسم، اما یقینا نقش کافه «جواد» در خصوص تشکیل پاتوق و محفل روشنفکری حرکت ملی و جنبش دانشجویی حرکت ملی آزربایجان و فعالیتهای میدانی مانند تجمعات قلعه بابک و انتشار نشریات مختلف دانشجویی در آن سالها، اعتراضات خرداد ۸۵ اورمیه – اعتراضات دریاچه اورمیه و… بی بدیل بود.
مقاومت ملی و پاتوق روشنفکری در کافه «جواد» علیرغم فشارها برای پلمپ و بازداشت چندین فعال شناخته شده در این کافه، در تاریخ حرکت ملی واقعا مثال زدنی میباشد.
بعد از حادثه دلخراش و مشکوک کافه «نوارس» احواز خاطره کافه «جواد» اورمیه در ذهنم تداعی کرد که شاید این متن اندک نتواند معرف واقعی کافه «جواد» اورمیه و نقش آن در حرکت ملی باشد، اما لازم بود یادی کرده باشم از این سنگر مقاومت ملی و دوستان بیشماری از فعالین حرکت ملی که گذرشان به این کافه افتاد و بسیاری از آنان الان دور از وطن هستند.