یادداشت:
ترکیت؛ مدرنیت؛ معاصریت – علی اکرم اوغلی
در این پروژه، پرسش از ترک بودن، رکن اصلی مدرن گرایی و از پایه های محوری معاصر بودن ترکان آزربایجان و معاصریت و مدرنیت آنان را در چشم انداز قرار می دهد؛ بلافاصله باید اشاره کنم، هر سه مفهوم «ترکیت مدرنیت معاصریت» در پیوستگی باهم مصداق می یابند و هر سه مفهوم، همراه باهم معنا یافته و در تلاقی باهم می توانند ترکان مدرن معاصر آزربایجان را تعریف کنند.
علی اکرم اوغلی
آشفتگی سیاسی و دگردیسی های فرهنگی- جغرافیایی که در شرایط فعلی جریان دارند، الزامات و توابعی از رویدادهایی هستند که در چند دهه گذشته اتفاق افتادند؛ رویدادهایی که باعث ترسیم نوینی از مرزهای سیاسی و فرهنگی- اقتصادی شدند و به زندگی و اندیشه در جهان انسانی، چهره دیگری دادند.
سقوط دولت ها و ازهم پاشیدگی سیاسی و سرزمینی برخی کشورها، بهم ریختگی و تحول فرهنگی و ظهور ژئوپلتیک ها و جغرافیای فرهنگی تازه به دنبال اختتام جنگ سرد، فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم واقعن موجود و پدیداری جمهوری آزربایجان و تکانه هایی که انسداد فرهنگی و تحمیل سیاست مرکزگرا بر هویت و فرهنگ زخم خورده ترکان در آزربایجان ایران وارد ساخت، از سویی و گسترش رسانه های مجازی و شبکه های آزاد اطلاع رسانی که عرصه های نوینی بر آگاهی جمعی و فردی از تاریخ هویتی و فرهنگی و زبانی ترکان آزربایجان و بیداری ملی آنان گشودند، از سوی دیگر مساله ترک بودن(Türklük) مدرن بودن(Modernlik) معاصر بودن(Çağdaşlık) را به تنقید بحران هویتی و انکشاف تاریخی ترکان آزربایجان در زمانه حاضر تبدیل کردند.
واکاوی در هویت ترکی، در ارتباط منطقی با اندیشه مدرن و در انتظام واقع گرایانه با شرایط زندگی اجتماعی- سیاسی و اقتصادی در جهان معاصر قرار دارد؛ پرسش از ترکیت، مبتنی بر بازسازی و نوسازی آن از دیدگاه گفتمان مدرنیته متاخر و الزامات زیست جهان دوران کنونی بوده و بر پایه خردمندی سنجش گرایانه ای که در خود جای داده است، امروزیت را در گسست و پیوست معرفت شناختی- انسان شناختی با دیروز تاریخی مردم ترک آزربایجان قرار می دهد؛ از این نظر، هویت اکنونی ترکان آزربایجان را می توان در پرتو گفتمان ملی و مدنی جدید که برآمدی از حق شهروندی است، به مداقه گذاشت.
در این پروژه، پرسش از ترک بودن، رکن اصلی مدرن گرایی و از پایه های محوری معاصر بودن ترکان آزربایجان و معاصریت و مدرنیت آنان را در چشم انداز قرار می دهد؛ بلافاصله باید اشاره کنم، هر سه مفهوم «ترکیت مدرنیت معاصریت» در پیوستگی باهم مصداق می یابند و هر سه مفهوم، همراه باهم معنا یافته و در تلاقی باهم می توانند ترکان مدرن معاصر آزربایجان را تعریف کنند.
در حقیقت ترکیت مدرنیت معاصریت، لازم و ملزوم منطقی همدیگر و در پیوستار هویتی و فرهنگی و بیانگر وضعیت فعلی ترکان آزربایجان هستند.
تبار تاریخی پروژه حاضر، در رخدادهایی قرار دارد که سرآغاز رویارویی ترکان در آزربایجان با دنیای مدرن را پدید آورده اند. در این تبارشناسی، در دویست سال گذشته- از جنگ های قاجار و تزار که منجر به جداسازی سرزمینی آزربایجان شدند- ترکان آزربایجانی با اندیشه و جهان مدرن آشنا شده و به بازیابی هویت ملی خود آغازیده و پروژه مدرنیت را در فرهنگ، زبان و سیاست ترکیت ادغام کردند؛ آن رویدادهای دو سویه- تراژدی جدایی سرزمینی و حماسه پیوند فرهنگی- زبانی و هویتی در آزربایجان- سرآغاز معاصریت ترکان آزربایجان را در خود جای داده است.
در این پروژه، بر اساس نوآوری های اولیه که مدرن گرایی را به ترکان آزربایجان ارمغان آورد، اکنونیت آن ارائه می شود و با تأمل تاریخی در کنش های مدرن اندیشان و مدرن گرایان آزربایجانی، که تأسیس هویت مدرن را برای ترکان آزربایجان مدنظر داشتند، استمرار خردمندانه تاریخی را در انسجام ملی و مدنی آزربایجان و راه پر فراز و نشیب ملت سازی و ارتقای آن را به مردم گرایی شهروند محور، در گستره همگانی و فضای متلاطم سیاسی و فرهنگی حاضر مدنظر دارد.
برای این منظور بایسته است از تعریف واژگان شروع شود؛ واژگانی که هر کدام با تحول در زیرساخت های غیر گفتمانی: فرهنگی- سیاسی و اقتصادی جوامع و وقوع رخدادهای تاریخی، دچار تغییر معنایی و مصداقی شده و در گفتمان های متفاوت، معانی مختلفی یافته اند.
در این متن، همان طور که در بنیان های تئوریک آن، مفاهیم سه گانه «ترکیت مدرنیت معاصریت» در ارتباط ارگانیک معرفتی و تاریخی باهم بوده و محتوای ادبی و فکری این پروژه را تشکیل می دهند.
بایسته است اشاره کنم، پیشینیه سخن ترکیت در گفتمان مدرنیت، تبار به اواخرسده هجده می برد که بنیان گذاران فکری ترک به ارزیابی هویت ترکی پرداخته و سنجه های فرهنگی و تمدنی را در تلاقی با جهان معاصر خویش عرضه نمودند؛ اسماعیل گاسپرنیسکی- یوسف آکچورا و ضیا گوک آلپ از تئوریسین های نخستینی هستند که جهان آن روز ترکی را به نوزایی فکری- سیاسی و معرفتی رهنمون شدند؛ می دانیم این مدرن اندیشان ترک، از پایه های ترک بودن( و در پاره ای متون و اندیشه های توران گرایی و در برخی عثمانی گرایی) نوشتند و آن را در پیوند با هویت تاریخی و فرهنگی ترکی و در راستای مساله مدرنیت و پارادایم فرهنگی و جغرافیایی مسلمانان(ترک گرایی- مدرن گرایی- مسلمان گرایی) به مداقه گذاشتند. با این حال برای آنان هم محوریت با روزآمد کردن تمامی لایه های زیست فرهنگی و سیاسی ترکان و حضور فعالانه در جهان مدرن بود.
بر پایه آموزه هایی که پیشآهنگان مدرن گرایی در جهان ترکی بیان کردند، مدرن گرایان ترک آزربایجانی چون احمد آقااوغلی- علی حسین زاده و محمد امین رسول زاده و دیگر آغازگران عرصه های فرهنگی- فکری- هنری و ادبی، با سودای نوگرایی حیات فکری و سیاسی آزربایجان، از فرهنگ و هویت مدرن ترکی در آزربایجان نوشتند. بر اساس رخدادهای سیاسی و دگردیسی فرهنگی و جغرافیایی که در صدوپنجاه سال گذشته پیش آمده، تئوری «ترکیت مدرنیت معاصریت» فرصت بروز بنفسه ای در آزربایجان نیافت و تبیین آن تا دوره حاضر به تأخیر تاریخی و تحول اندیشگی دچار شد.