بیانیه تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیرنیش) در رابطه با حوادث و اعتراضات اخیر در شهرهای ایران
ملت تورک آزربایجان جنوبی
در هفتهها و روزهای جاری شاهد افزایش اعتراضات خیابانی به گرانی، بیکاری و ورشکستگی مؤسسات مالی و اعتباری در شهرهای مختلف ایران هستیم. درحالیکه این موضوعات تبدیل به ابزار جنگ قدرت جناحین حکومتی در ایران شده و صفبندی طیفهای مختلف حکومتی و رسانههایشان در این اعتراضات کاملاً مشهود است، رسانههای اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی ایران (برانداز – رفرمیست) نیز تلاش میکنند این اعتراضات را بهعنوان «جنبش گرسنگان» و قیام طبقه مستضعف در ایران قلمداد کردهاند.
با توجه به تجربیات تاریخی و پتانسیلهای میدانی، طیفهای حکومتی و اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی ایران بهخوبی میدانند که آزربایجان در هر تحولی نقش محوری داشته و بدون حضور آزربایجان هیچ اعتراضی در ایران به سرانجام نخواهد رسید.
«سکوت اعتراضی» و «عدم همراهی» حرکت ملی آزربایجان با اعتراضات جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ بهطور برجستهای خط مرز مطالبات ملت آزربایجان را مشخص نمود و نشان داد که حرکت ملی آزربایجان بهعنوان بازوی مطالبه گر و سیاسی ملت تورک آزربایجان، مطالبات مشخصی داشته و نیروهای سیاسی مرکزگرا (برانداز- رفرمیست) بدون تمکین و در نظر گرفتن مطالبات و خط مرزهای سیاسی حرکت ملی آزربایجان نباید انتظار همراهی ملت آزربایجان را داشته باشند.
در چند سال گذشته طیفهای حکومتی و جریان اپوزیسیون با موازیسازی و مشابهسازیهای مختلف سعی کردهاند سکان هدایت حرکت ملی را در راستای منافع سیاسی خود به دست گرفته و با ایجاد تشتت، آن را با برنامههای خود همراه سازند و با استفاده از هیجانهای میدانی به موجسواری بپردازند. اما دوراندیشی و هوشیاری ملی جریانهای سیاسی حرکت ملی آزربایجان در تشخیص عدم صداقت و تمکین نیروهای مرکزگرا (برانداز- رفرمیست) این موضوع بزرگترین مانع برای همراهی ملت تورک آزربایجان با اعتراضات و تحولات احتمالی بشمار میرود.
تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان در بیانیههای صادره خود (۲۰/۱۱/۱۳۹۰ و ۳/۱۲/۱۳۹۴ و ۱۷/۶/۱۳۹۶) با تحلیل اوضاع وخیم معیشتی مردم، تبعیض، فاصلههای طبقاتی و اقتصادی، ورشکستگی صنایع و مؤسسات مالی، اختلاسهای کلان سران حکومتی، نفوذ سرداران سپاه در اقتصاد و امور اجتماعی مردم و فساد افسارگسیخته حکومتی، انفجار اجتماعی و ظهور «جنبش گرسنگان» را پیشبینی کرده بود.
بااینکه برخی از نیروهای منتسب به حرکت ملی در فضای هیجانزده اوضاع سیاسی ایران بدون پشتوانه تئوریک، تمایلاتی به همراهی حرکت ملی آزربایجان با نیروهای مرکزگرا داشته و دارند، تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیرنیش) با توجه به تجربیات تاریخی و معادلات بینالمللی در هر تحول سیاسی و میدانی در ایران همواره بر «استقلال سیاسی حرکت ملی آزربایجان» و مرزبندی فکری و مطالبات و منافع ملی تورکهای آزربایجان مصر بوده و خواهد بود.
همانگونه که تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان در تحلیل «پاسخی به تضادها و نگرانیها ۲۱/۱۲/۱۳۸۹» نیز تبیین نموده، عدم همراهی نیروهای سیاسی حرکت ملی آزربایجان با جنبش سبز نه بر سر عناد سیاسی بلکه از باب «آگاهی و بازگشتن به خویشتن ملی» و مدافعه از منافع ملی بوده و چنانکه گفته شد برای نخستین بار توانست با «سکوت اعتراضی» صدای مطالبات خود را به گوش همگان برساند، به تأکید باید گفت تا زمانی که نیروهای سیاسی مرکزگرا (برانداز- رفرمیست) در قابل مطالبات ملی تورکهای آزربایجان تمکین نکنند هر تحول سیاسی و میدانی در ایران عقیم خواهد ماند.
متأسفانه شاهد آن هستیم که برخی جریانهای موازی و مشابهسازی شده در حرکت ملی آزربایجان تبدیل به تریبون معترضین مرکزگرا شده و سعی میکنند فضای حرکت ملی را نیز وارد هیجانات خیابانی اخیر کنند…ما بهعنوان تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیرنیش) اعلام میکنیم که:
سیاستهای همسانسازی، تبعیضهای نژادی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بدترین و بزرگترین خسارت و ضربه را به اقتصاد و زیرساختهای صنعتی، تجاری، محیطزیست، فرهنگی و اجتماعی ملت تورک آزربایجان وارد کرده است. ملت تورک آزربایجان اصلیترین قربانی زد و بندهای سیاسی و اقتصادی طیفهای حکومتی، اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی ایران و حتی سران جنبش سبز نیز هیچوقت در مقابل مطالبات ملی تورکهای آزربایجان تمکین نکردهاند.
شعارهای نژادپرستانه در اعتراضات و موضعگیریهای فاشیستی سران اپوزیسیون مرکزگرا (برانداز- رفرمیست) علیه ملیتهای غیر فارس بنیان و تفکرات زیر بنایی این اعتراضات را مقابل چشم همه قرار داده و با این رویه هیچ نیروی سیاسی حرکت ملی آزربایجان نمیتواند با اینگونه اعتراضات مقطعی و پمپاژ شده همراهی کند.
جامعه تورکهای آزربایجان به دلیل سیاستهای تبعیضآمیز اقتصادی با بحران اقتصادی و متلاشی شدن زیربناهای اقتصادی روبرو هست و خانوارهای تورک آزربایجان در پایینترین سطح رفاه اجتماعی و اقتصادی قرار دارند و فاکتورهای موجود در جامعه آزربایجانی نشان از انباشت شدید روحیه اعتراضی در بین تورکهای آزربایجان دارد ولی قرار دادن پتانسیل اعتراضی ملت تورک آزربایجان در اختیار نیروهای سیاسی مرکزگرا (برانداز-رفرمیست) بزرگترین اشتباه تاریخی خواهد بود.
همراه کردن جریان ملی با اعتراضات مقطعی و پمپاژ شده، بدون مدنظر قرار دادن مطالبات ملی خطای استراتژیک و تاریخی خواهد بود و هر نیروی سیاسی آزربایجانی باید از این امر پرهیزکرده و بدون مدنظر قرار ندادن مطالبات ملی (تدریس به زبان مادری – دریاچه اورمیه- مسئله غرب آزربایجان- مسئله گردنه حیران، شهر آستارا و سواحل دریای خزر و…)، قرار گرفتن در هر تحول سیاسی و میدانی از دیدگاه تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان مردود بشمار میرود.
تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان بر این باور است که هر اعتراض خیابانی در شهرهای آزربایجان تنها باید با رویکرد به منافع و مطالبات ملی آزربایجان جنوبی صورت پذیرد.
تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان
تبریز هشتم دیماه نودوشش