بار دیگر ستم در حق آزربایجان:
خودنمایی مجدد نژادپرستی حاکم در ساختار ورزش ایران
امروزه دیگر جفا در حق آزربایجانی ها امری عادی شده امری که همیشه سبب اعتراض آزربایجانی ها و عدم توجه فاشیستها را در پی دارد.
امروزه دیگر جفا در حق آزربایجانی ها امری عادی شده امری که همیشه سبب اعتراض آزربایجانی ها و عدم توجه فاشیستها را در پی دارد.
بازی هفته دهم والیبال در ورزشگاه دورنالار یوواسی اورمیه که با حضور شش هزار نفر آزربایجانی بسیار منظم و پرحرارت آغاز شده بود، ستهای اول و سوم به نفع اورمیه و ستهای دوم و چهارم به نفع پیکان به پایان رسید ولی در ست چهارم اشتباهات عجیب داوری موجب اعتراض کادر فنی و تماشاگران اورمیه شد و در ست پنجم با تصمیم اشتباه داور اول بازی متوقف شد و سعید معروف مافیای اورمیه ای این روزهای والیبال با ایجاد جنجال و حرکات ناشایست تنشها را افزایش داد.
خطای ارنج به دلیل وجود هفت بازیکن پیکان در زمین رخ داده بود کمکداور اعلام و داور به نفع اورمیه رأی داد ولی اعتراض بیمورد پیکانیها باعث شد داور این دیدار رأی را به نفع پیکان برگرداند که سبب اعتراض آزربایجانی ها و ساسان خداپرست شد و در حالی که ناظر بازی همنظر به کسب امتیاز اورمیه را داشت داور حاضر به اصلاح رأی خود نشد و تیم اورمیه باخت باعزت را به ادامه مسابقه ترجیح داد حال باید منتظر رأی فدراسیونیهای ضد آزربایجان بود که مطمئناً رأی به نفع مافیای دردانههای پایتخت صادر خواهد کرد.
این نکته که در هر ورزشی اشتباهات داوری بخشی از رقابتهای ورزشی قلمداد میشود شکی در آن نیست اما حوادث بعدازآن و لاپوشانی مسئولین ورزشی و فدراسیونها و گاها دفاع از اشتباهات راه را بر طرح سؤالهایی باز میکند.
همانطور که گفته شد آنچه موجب تأمل در این مورد میگردد تکرار حوادث اینچنینی در ورزش ایران است که موجب میشود نتوان از کنار حوادث اینچنین بیتفاوت عبور کرد بازی فینال اورمیه در لیگ برتر سه سال پیش، بازی آخر تراختور آزربایجان مقابل نفت تهران در لیگ ۹۴-۹۳، حذف نام کشتیگیر تبریز از لیست اعزامی به المپیک و… همه و همه مواردی از ستمهای روا شده در حق ورزش آزربایجان هستند که در سالهای اخیر در حق آزربایجان روا داشته شده است لذا پرواضح است که چنین حجم بالای تبعیضها منشأ دیگری دارد و نمیتوان آنها را از دید صرف خطاهای داوری و ورزشی بررسی کرد.
مواردی که در بالا ذکر شد بار دیگر نشان داد که روحیه نژادپرستی و ضد تورک حاکم در ساختار حاکمیتی ایران در تمام ابعاد مدیریتی جامعه منجمله ورزش ریشه دوانیده و تحت تأثیر قرار داده است و از طرف دیگر، حاکمیت و دستگاههای امنیتی ایران میادین ورزشی را به اماکنی برای تخلیه انرژی جوانان مبدل کردهاند؛ اما آنچه در این باره ذهن را درگیر میکند نوع مقابله با این مدل از نژادپرستی فعال در جامعه ورزشی ایران است. حرکت ملی آزربایجان و فعالین ملی همواره با اتخاذ تدابیری در مقابل سیاستهای ضد آزربایجانی ایستادهاند لذا این بار نیز لازم است برای احقاق حقوق جوانان بیادعای آزربایجان تدابیر درخور سیاستهای مذکور حاکمیت اتخاذ گردد تا اینچنین در شهرهای آزربایجان شاهد پایمال شدن حقوق و بر باد رفتن زحمات ورزشکارانمان نباشیم.