تروریسم یا حق دفاع مشروع؟-شامیل چچنی
یکی از دوستان فعال حرکت ملی آزربایجان، در مقالهای با عنوان "تروریسم هرگز" با مثالهای تاریخی مانند ترور انورسادات به دست خالد اسلامبولی، با اشاره به این نکته که "هر عمل خشن جهت نیل به اهداف سیاسی، باعث برهم خوردن فضای سیاسی میگردد و به هر دو طرف درگیر در ماجرا ضربه میزند..."، به نقد تروریسم پرداخته و استفاده از کلماتی مانند اقدام انقلابی، گروههای انقلابی، گروههای مسلح و...
یکی از دوستان فعال حرکت ملی آزربایجان، در مقالهای با عنوان “تروریسم هرگز” با مثالهای تاریخی مانند ترور انورسادات به دست خالد اسلامبولی، با اشاره به این نکته که “هر عمل خشن جهت نیل به اهداف سیاسی، باعث برهم خوردن فضای سیاسی میگردد و به هر دو طرف درگیر در ماجرا ضربه میزند…”، به نقد تروریسم پرداخته و استفاده از کلماتی مانند اقدام انقلابی، گروههای انقلابی، گروههای مسلح و… را با نام عبدالله مقایسه کرده که گویا دولت مالزی برای رعایت عاطفی و کم کردن بار روانی کلمه حرامزاده برای کودکانی که از راه زنا متولد میشوند، از این نام در شناسنامههایی بارنگ متفاوت و نام عبدالله استفاده میکند.
یادآور میشوم، هدف از نگارش این مطلب دفاع از خشونت و راهکارهای خشونتآمیز نبوده و صدالبته که وندالیسم و خشونت فردی و جمعی با هر تفکری محکوم و غیرقابل دفاع است؛ اما موضوع قابل تفکر و بحث ” حق دفاع مشروع برای ملتهای تحت ستم یا مورد تجاوز یا تهاجم قرارگرفته است” که به نظر نویسنده میبایست در ادبیات حرکت ملی بسط داده شود.
با این پیشزمینه، سؤال اینجاست زمانی که موجودیت ملتی به انحای مختلف مورد هدف قرارگرفته، یا تمامیت ارضیاش مورد دستاندازی قرارمی گیرد و یا حفاظت از دست آوردهای مبارزات مدنی موضوع بحث است، دفاع مشروع چگونه معنا میشود؟
اگر مبارزات ماهاتما گاندی برای رهایی از استعمار انگلیس، یا مبارزات مارتین لوترکینگ برای احقاق حقوق سیاهان آمریکا، یا مبارزات مادر رزاپارکز بهعنوان مادر مبارزات حقوق مدنی امریکا و بابی ساندز مبارز ایرلندی مدنظر این دوست عزیزمان است، باید یادآور شد این مبارزات در زمان و مکانهایی صورت گرفته که سیستمهای حاکم به حداقل اصول و اخلاقیات و چارچوبهای سیاسی دموکراتیک مقید بوده و اگر مقاومت ملی مبارزان و دانشجویان هندی، سیاهان و ایرلندیها در خیابانها و سینه سپر کردن آنها مقابل گلوله و باتوم و گازهای اشکآور پلیس انگلیس و امریکا نبود، یقیناً مقاومت مدنی مبارزان در زندانها بیمعنا بود و سیستمهای حاکم بهخودیخود مجبور به عقبنشینی نمیشدند.
البته خط مرز خشونت عریان و تجاوز به حقوق سایر ملل کاملاً مشخص بوده و نمیتوان آن را توجیه و تئوریزه کرد، ولی به چالش کشیدن اندیشههای انقلابی و نفی آن با ادبیات سطحی جفا به تاریخ و زیرساختهای مبارزاتی ملتها است؛ چراکه ملتها و جوامع برای ماندگاری و برای ساختن یک ملت نیاز به ابزار ” حق دفاع مشروع” دارند. گذار از پروسه ملت – دولت سازی و یا دفاع از محدوده جغرافیایی و یا منافع ملی یک ملت، آنگونه که نیاز به کار ادبی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و مبارزه مدنی برای دفاع از دست آوردهای آن دارد، همچنین نیاز به دفاع و حفاظت از آن دارد.
همانگونه که تعیین سرنوشت ملی برای گذار به مرحله ملتسازی مهم و حیاتی است، حق دفاع مشروع و تئوریزه کردن آن توسط نخبگان و پیشآهنگ ملی، همراه با حساسیت به شرایط سرزمینی از سویی و وجود مخالفان و رقیبانی که دستی در سلاح و دستی دیگر در تبلیغات سیاسی و فرهنگی دارند، از سوی دیگر، لازمه حیاتی مبارزه مدنی و شرط ضروری حضور فعالانه در راهیابی به اهداف مبارزات ملی بشمار میرود.