مسئلهی غرب آزربایجان، پروژه خاورمیانه، اپوزیسیون ایرانی و حرکت ملی آزربایجان
پروژه خاورمیانه جدید، این عنوانی هست که بسیاری از درگیریها و تحولات خاورمیانه پشت آن پنهانشده است؛ و بسیاری نیز برای تکمیل شدن این پروژه، تلاش غیرقابل وصفی از خود به نمایش میگذارند و حتی جان خود را برای آن از دست میدهند.
پروژه خاورمیانه جدید، این عنوانی هست که بسیاری از درگیریها و تحولات خاورمیانه پشت آن پنهانشده است؛ و بسیاری نیز برای تکمیل شدن این پروژه، تلاش غیرقابل وصفی از خود به نمایش میگذارند و حتی جان خود را برای آن از دست میدهند.
بااینکه به بار نشستن این پروژه خون انسانهای منطقه را میطلبد و بمبها باید منفجر شود تا این پروژه به بار بنشیند، اما ظاهراً مردان پشت پرده این پروژه، بیشتر از قبل برای به بار نشستن این پروژه عزم خود را جزم کرده و برخی از گروههای سیاسی فعال در خاورمیانه که مجری این پروژه محسوب میشوند، با هر هزینه و بهایی تلاش میکنند این پروژه را به سرانجام برسانند.
سوریه اصلیترین مرکز این تحولات بوده و نیروهای تروریست ی.پ.گ، پ.ی.د، پ.ک.ک در گوشه حساس این پروژه قرار داشته و دستگاه خونآشام و جادهصافکن این پروژه محسوب میشوند. این عناصر تروریست در سوریه، جنوب تورکیه، شمال عراق و مناطق غربی آزربایجان که بشدت آموزشدیده و مسلح هستند، بر اساس جدول طراحیشده پیش رانده میشوند.
مناطق غربی آزربایجان ازجمله نقاط حساسی هست که قدرتهای بزرگ طراح پروژه، این مناطق را بهمانند سکو و قرارگاه عملیاتی علیه دولت ایران و کمربند امنیتی برای چاههای نفت شمال عراق و نقطه قطع ارتباط زمینی ایران با جمهوری تورکیه پیشبینی کردهاند و عقبه لجستیکی، تسلیحاتی، آموزشی و نیروی انسانی آن را در مناطق تحت اشغال این تروریستها در سوریه قرار دادهاند.
بخش تورکیهای پروژه که با بخش ایرانیاش عجین بود با موضوع شکست پروژه جنگ شهری پ.ک.ک در جنوب تورکیه و همچنین شکست کودتای ۱۵ جولای کمی دچار نوسان شد زیرا در این بخش باروی کار آمدن جریانی مخالف ایران در آنکارا و همچنین ایجاد کریدور پ.ک.ک در جنوب تورکیه حلقه نظامی – سیاسی برای اجرای بخش ایرانی پروژه تکمیلتر میشد.
این پروژه در خود ایران نیز سالهاست بسترسازی میشود و بهصراحت باید گفت که جریان اصلاحطلب و مافیای سیاسی – فرهنگی حامی تروریسم فعال در غرب آزربایجان در پازل پروژه خاورمیانه قرارگرفتهاند. تشکیل کودار و ورود حزب دمکرات کردستان به فاز جنگ شهری نیز بخشی از این پازل میباشند تا در منطقه غرب آزربایجان برای ورود یگانهای آموزشدیده پ.پ.گ – پ.ی.د به مناطق غربی آزربایجان و تشکیل ارتش دمکراتیک ایران به مرکزیت پژاک و دیگر گروههای مسلح مخالف ایران مانند سازمان مجاهدین خلق فاز جدید پروژه استارت زده شود.
اپوزیسیون ایرانی مخالف جمهوری اسلامی هرکدام بهنوعی در این پروژه در حال بازی میباشند و ارادهای در حال انسجامبخشی به این اپوزیسیون هست تا اختلافها کنار گذاشتهشده و منسجم شوند اما حرکت ملی آزربایجان در کجای این پروژه قرار دارد؟
طبیعتاً طراحان و تئوریسینهای پروژه از عنصر و پتانسیل مهمی چون ملت ترک آزربایجان به این راحتی نمیگذرند و میدانند در هر تحولی نقش ملت ترک آزربایجان بسیار پررنگ خواهد بود. آنها بهخوبی میدانند که ارزشهای ملی و روح دفاع از اراضی ملی اجازه نخواهد داد که ملت ترک آزربایجان و حرکت ملی بدین راحتی از اراضی غربی آزربایجان چشمپوشی کند بنابراین ضرورت دارد:
۱-نیروی ملیگرا و ترکگرای حرکت ملی حذف و یا حداقل تضعیف شود
۲-نیروهای آزربایجانی با جریانهای تهران محور و اپوزیسیون فارس خارج نشین هماهنگ شوند
۳-مواضع نیروهای آزربایجانی در خصوص مسئله حضور گروههای تروریست در غرب آزربایجان تعدیل شود
۴-نیروهای آزربایجانی در اعتراضات سراسری جریانهای تهران محور داخل شوند زیرا در جریان سبز عدم همراهی حرکت ملی نتیجه نامطلوبی برای آنها به بار آورد
۵-نیروهای آزربایجانی برای همکاری با گروههای غیر کورد که در غرب آزربایجان فعال خواهند شد اماده شوند
شاید این مطالب برای بسیاری قابلهضم و قبول نباشد ولی شواهد و مستندات فعالیت میدانی گروههای تروریستی در غرب آزربایجان و همکاری برخی نیروهای آنسوی اقیانوس حرکت ملی با اپوزیسیون فارس و دیدارها با سران برخی گروههای نامحرم و مدعی اراضی، تابلوی متفاوتی ارائه میدهد و متأسفانه تضعیف سایر نیروهای حرکت ملی بشدت شروعشده است.