یادداشت سیاسی آرازنیوز؛
ضرورت تقویت و حمایت از تشکلگرایی در آزربایجان
با توجه به اینکه حرکت اجتماعی موجود در آزربایجان دارای آرمانها و ایدئالهایی برای جامعه آزربایجان میباشد و با علم به اینکه برای رسیدن به این اهداف بزرگ یک کار جمعی منظم و متداوم لازم است، تأسیس تشکیلات (سازمان) برای فراهم کردن بستر برای کار گروهی و جمعی منظم و متداوم را ضروری میسازد.
۱. تشکیلات چیست و چرا ایجاد میشود
تشکیلات و یا سازمان یک گروه اجتماعی دارای ساختار منظم برای تعریف روابط بین اعضا، هدف و برنامه برای رسیدن به آن هدف، راهبرد (استراتژی) و چارچوب عقیدتی است.
بهطورکلی یک تشکیلات بهمنظور ایجاد بستر برای عملی شدن کار گروهی منظم و البته متداوم تأسیس میشود تا به اهداف کوتاهمدت و درازمدت پیشبینیشده دست یابد.
کار گروهی منظم و متداوم تنها در بستری ممکن خواهد بود که روابط افراد تحت یک ساختار هندسی و علمی تنظیمشده باشد؛ یعنی جایگاه افراد، وظایف و مسئولیتها بهطور شفاف تعریفشده و به افراد تفهیم شود.
بهعبارتدیگر تنظیم روابط بین افراد یک گروه بر اساس یک ساختار هندسی با کمک احساس تعهد افراد برای پذیرش وظایف و مسئولیتهای محوله، یک سیستمی را فراهم میکند که کار گروهی منظم و متداوم را در پی داشته باشد.
با توجه به اینکه حرکت اجتماعی موجود در آزربایجان دارای آرمانها و ایدئالهایی برای جامعه آزربایجان میباشد و با علم به اینکه برای رسیدن به این اهداف بزرگ یک کار جمعی منظم و متداوم لازم است، تأسیس تشکیلات (سازمان) برای فراهم کردن بستر برای کار گروهی و جمعی منظم و متداوم را ضروری میسازد.
۲. انواع تشکیلات و شرایط جامعه ایران
تشکیلات با توجه به تعریف وسیعی که دارد میتواند انواع مختلف داشته باشد و همچنین با اهداف متفاوتی ایجاد شود. تشکیلات میتواند در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و یا حتی ورزشی ایجاد و فعالیت کند؛ اما در اینجا به اقتضای شرایط جامعه آزربایجان جنوبی به انواع تشکیلات ازجمله سیاسی و یا مدنی فرهنگی تمرکز میشود.
با علم به اینکه اکثریت مخاطبین این یادداشت از ماهیت توتالیتر رژیم حاکم بر کشور اطلاع دارند و میدانند که رفتار حکومت پلیسی با هرگونه تجمیع افراد جامعه در خارج از سازمانهای مورد تائید حکومت ممنوع بوده و در صورت اقدام افراد جامعه برای گرد هم آمدن با سرکوب، حبس و تبعید مواجه میشود؛ طبیعتاً ایجاد یک تشکیلات ولو فرهنگی با دشواریهای بسیار همراه میشود که در اکثریت موارد این کار را ناممکن کرده است.
از سوی دیگر حساسیت بسیار بالای حکومت پلیسی ایران به مسئله حزب و تشکیلات نشاندهنده نقطهضعف این حکومت بوده و ترس آن را از ایجاد سازمانهای مستقل آشکار میکند و پایههای قدرت خود را در صورت گسترش تشکیلاتهای مستقل متزلزل میبیند.
جامعهای که در آن حکومت مانع از ایجاد انجیاو های مدنی و حرکت جامعه به سوی ایجاد جامعه مدنی شود؛ آن جامعه با مشکلات فراوانی برای رسیدن به آزادی و دموکراسی مواجه میشود.
۳. راههای پیش رو برای نیل به آرمانهای جامعه
طبق آنچه در بالا گفته شد جامعه آزربایجان جنوبی در این مقطع زمانی جنبشی اجتماعی با نام حرکت ملی آزربایجان» را در بطن خود دارد و با شرایطی که حکومت توتالیتر مذهبی ایران فراهم کرده راههای گذر به جامعه مدنی را اگر مطلقاً نگوییم بسته است؛ شاید بتوان گفت کورسوهایی مشاهده میشود؛ اما بیشک راه رهایی از آن کورسوها نمیگذرد.
حال در این وضعیتی که حتی شرایط برای ایجاد انجیاو ها در ایران و بهخصوص سرزمین تحت استعمار آزربایجان فراهم نیست؛ جامعه و حرکت ملی آزربایجان راهی جز رادیکالیسم و فعالیت زیرزمینی در مقابل خود نمیبیند. راهی که بتواند بقای خود را در برابر سرکوب وحشیانه رژیم تقویت و درعینحال بهسوی تحقق آرمانهای جامعه ازجمله حق تعیین سرنوشت، آزادی و دموکراسی، پیشرفت، رفاه و رهایی از استعمار داخلی قدم بردارد.
در اینجاست که فعالین ملی آزربایجان از ابتدای راه ضرورت ایجاد تشکیلاتهای سیاسی مخفی (برای در مصون ماندن از سرکوب نیروهای امنیتی رژیم استعمارگر و توتالیتر ایران) و رادیکال (به جهت ماهیت نژادپرستانه، استعمارگر و توتالیتر حکومت مرکزی) و مبتنی بر ساختار و دیسیپلین سازمانی و نه شخصیتی (برای جلوگیری از فرقهای شدن و دیکتاتوری در داخل سازمان) را درک کرده و در این راه قدم برداشتند.
اگرچه فعالیتهای فرهنگی و ایجاد انجیاو ها برای رسیدن به رشد جامعه همواره در چارچوب محدودیتهای ترسیمشده از سوی حکومت مرکزی ادامه خواهد داشت اما چنانچه گفته شد این دایره محدودیتها تا به حدی تنگ است که راهی جز گرایش به تشکیلات سیاسی را در برابر پای فعالین نمیگذارد.
۴. نقطهضعفها و ضرورت تقویت و حمایت از تشکیلات
همانطور که گفته شد شرایط اعمالشده بر جامعهی تحت حکومت مرکزی ایران، اثرات مخربی را بر افراد جامعه گذاشته و درجایی که افراد جامعه در هیچ نمونهای تجربه کار گروهی منظم مبتنی بر دیسیپلین و ساختار سازمانی را نداشتهاند طبیعی است که تشکیلاتها با راندمان و بازدهی موردنظر فاصله داشته باشند. نباید از این مسئله غافل باشیم که امروز جریانهای مخالف در ایران از مسئله عدم موفقیت در تحزب و سازمان گرایی رنج میبرند؛ اگرچه وضع بهتری نسبت به حرکت ملی داشته باشند.
عدمحمایت از تشکیلاتها درحرکت ملی آزربایجان و در برخی موارد تبلیغات منفی برای جلوگیری از جذب جوانان در تشکیلاتها از دیگر نقاط ضعف در تأمین نیروی انسانی است که در مقابل پای تشکلهای سیاسی آزربایجان جنوبی قرار دارد.
مشکلات در تأمین منابع مالی ازجمله مشکلات عمده درراه سازمانهای حرکت ملی آزربایجان است. عدم همراهی و یا گرایش ضعیف طبقه بالای جامعه و بازار آزربایجان به گفتمان حرکت ملی آزربایجان و یا ضعف لابیگری تشکیلاتها میتواند از نکات ضعف تشکیلات آزربایجانی به شمار آید.
عدم توان و تجربه لازم برای گفتگو و ایجاد دیالوگ سازنده بین تشکیلاتهای آزربایجانی و همچنین بین احزاب و سازمانهای سیاسی ملتهای همسایه و منطقه که ناشی از بیتجربگی کار سیاسی و سازمانی است؛ ازجمله دیگر نقاط ضعف تشکلهای سیاسی آزربایجان جنوبی است.
سخن آخر اینکه با توجه به نمونههایی که در جوامع همسایه آزربایجان مشاهده میشود؛ احزاب سیاسی با سوابق طولانی، کادر و رهبری مجرب، درحالیکه در زمینههای رسانه، لابیگری، جذب و پرورش کادر جوان و غیره از ما جلوتر هستند باید ما را به این فکر بیاندازد که حمایت از تشکیلاتهای سیاسی آزربایجان ولو اینکه دارای نقاط ضعف بسیار نیز باشند؛ از ضروریات حرکت ملی آزربایجان است.