دعوت مشاور استاندار آزربایجان غربی از گروههای تروریستی برای مذاکره و طرح چند سوال
سیدفتاح حسینی مشاور استاندار آزربایجان غربی در امور اقوام و مذاهب در گفتگو با یکی از رسانههای محلی گفته که زمان «جنگ و باروت» به سر رسیده و «گفتمان» و «هم اندیشی» باید جایگزین «خشونت» و «جنگ» شود. وی این سخنان را در خطاب به گروههای مسلحی بیان کرد که اخیرا با افزایش اقدامات تروریستی منطقه غرب آزربایجان را ناامن کردهاند.
سیدفتاح حسینی مشاور استاندار آزربایجان غربی در امور اقوام و مذاهب در گفتگو با یکی از رسانههای محلی گفته که زمان «جنگ و باروت» به سر رسیده و «گفتمان» و «هم اندیشی» باید جایگزین «خشونت» و «جنگ» شود. وی این سخنان را در خطاب به گروههای مسلحی بیان کرد که اخیرا با افزایش اقدامات تروریستی منطقه غرب آزربایجان را ناامن کردهاند.
وی همچنین «افراطیگری» را غیرقابل قبول خوانده و گفته که دود ناامنی در چشم «همه اقشار و اقوام» خواهد رفت. اما نکته قابل تاملی که سیدفتاح حسینی در پایان سخنانش به آن اشاره کرد توجه فعالین سیاسی آزربایجان را به خود جلب کرده و موجب شده تا سر بحث و تفکر بر سر این سخنان مقام استانی آزربایجان غربی باز شود. آقای حسینی خطاب به گروههای تروریستی در غرب آزربایجان از آنها دعوت کرده تا سلاحها را کنار گذارند و به «گفتمان و مذاکره» روی آورند.
دعوت به مذاکره از گروههای تروریستی از سوی یک مقام استانی آن هم در سطح مشاور استاندار در حالی بیان میشود که در ماههای اخیر حملات گروههای تروریستی در غرب آزربایجان نسبت به گذشته افزایش یافته است. اما طرح این مساله از سوی یک مقام عالی استانی حساسیتهایی را برمیانگیزد و سوالهایی را در ذهن هر شهروند تورک آزربایجان بوجود میآورد.
در نگاه اول به سخنان آقای حسینی، در اینکه زمان جنگ و باروت گذشته و دعوت به صلح و کنار گذاشتن سلاح سخنانی است منطقی که نمیتوان نقدی بر آنها داشت؛ ولی هر وجدان آگاه و بیداری نمیتواند از کنار دعوت از این گروهها که دستشان به خون صدها جوان و شهروند تورک و کورد آغشته است به راحتی بگذرد. دعوت از این گروهها به سر میز مذاکره چه معنایی دارد و چگونه تحلیل میشود.
باید از آقای حسینی پرسید که دعوت به مذاکره با تروریستها با چه تحلیلی صورت میپذیرد؟ مذاکره با گروههایی که از ایدئولوژی کمونیسم و نوشتههای عبدالله اوجالان پیروی میکنند بر سر چه سرفصلهایی صورت خواهد پذیرفت؟ آیا تلاش و اراده لازم برای از بین بردن گروههای تروریستی از سوی دولت ایران انجام شده است که با شکست مواجه شود و در پی آن دولت برای مذاکره پا پیش گذارد؟
نباید فراموش کنیم که علوی وزیر اطلاعات ایران مهرماه سال۱۳۹۳ بعد از فاش شدن جلسات مذاکره وزارت اطلاعات با گروههای تروریستی رسما از دیدار و گفتگویش با گروههای کومله و دموکرات کردستان خبر داده و گفت: «منکر چنین جلساتی نیستیم و این عدم حساسیت نسبت به عملکرد غیرقانونی افراد نمیتواند باشد.»
بنابراین جای هیچ شک و گمانی نمیگذارد که احتمال دهیم دولت ایران با گروههای تروریستی پ.ک.ک و پژاک نیز مذاکره نکرده باشد؛ در حالیکه پژاک همواره خواستار مذاکره با رژیم ایران بوده و از آن دعوت به عمل آورده است. مذاکراتی که در راستای منافع هر دو طرف در منطقه خاورمیانه صورت میگیرد و طبیعتا بده بستانهایی را نیز در پی دارد.
با توجه به اینکه شواهد و قراین نشان میدهد در حکومت مرکزی ایران هیچ ارادهای برای مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آزربایجان ندارد و جان و مال مردم آزربایجان برایشان هیچ ارزشی ندارد و میتوانند در عرض چند ساعت مذاکره و بده بستان به ملت تورک آزربایجان خیانت کنند؛ وظیفه هر شهروند تورک آزربایجان از شهروند عادی گرفته تا کارگران، کارمندان ادارت مختلف، معلمین، پرستاران، پرسنل نیروهای انتظامی و ارتش و سپاه و تمامی اقشار آزربایجان ایجاب میکند که خود و ملت خود را در برابر تجاوز تروریستها مدافعه نماید.