تکرار خطای تاریخی انقلاب ۵۷ ایران درحرکت ملی آزربایجان
کی از شیوههای بسیار مؤثر دستگاههای امنیتی برای سرکوب گروههای مخالف، قرار دادن جریانهای سیاسی در مقابل یکدیگر، تخلیه اطلاعاتی آنها و افشا مختصات تشکیلاتیشان و سپس نابودی هردوی آنها میباشد. زمانی ساواک با تحریک مذهبیان، توانست آنها را در مقابل سوسیالیستها قرار داده و گروههای زیرزمینی چپ را به دست انجمن مهدویت و موتلفه افشا کرده و اسامی فعالین، خانههای تیمی سازمانهای چپ و شاخههای دانشجویی را کشف و منهدم کند.
یکی از شیوههای بسیار مؤثر دستگاههای امنیتی برای سرکوب گروههای مخالف، قرار دادن جریانهای سیاسی در مقابل یکدیگر، تخلیه اطلاعاتی آنها و افشا مختصات تشکیلاتیشان و سپس نابودی هردوی آنها میباشد. زمانی ساواک با تحریک مذهبیان، توانست آنها را در مقابل سوسیالیستها قرار داده و گروههای زیرزمینی چپ را به دست انجمن مهدویت و موتلفه افشا کرده و اسامی فعالین، خانههای تیمی سازمانهای چپ و شاخههای دانشجویی را کشف و منهدم کند.
بعد از انشعاب سازمان مجاهدین خلق، اعضای منشعب که بعداً مشخص شد ساواک توانسته به کادر مرکزی آنها نفوذ کند، تعدادی از همرزمان خود را بهاصطلاح تسویه انقلابی کرده و برای متوقف کردن سازماندهی احتمالی و مجدد اقدام به افشاء معلومات تشکیلاتی و ساختار سازمانی طرف مقابل نمودند که موجب بازداشت و کشته شدن بسیاری از اعضا سازمان مجاهدین خلق به دست گروههای ساواک شدند.
در دوران بعد از سقوط نظام پهلوی نیز برخی گروههای چپگرای نزدیک به مسکو (چریکهای فدایی خلق اکثریت و حزب توده) به دلیل واهمه از قدرت گرفتن سایر سازمانها و تشکیلات چپ منتقد خود در جامعه ایران با شعار مبارزه با امپریالیسم امریکا، وارد فاز افشاشده و مختصات کادر رهبری، سرشاخهها، سمپات ها، خانههای تیمی، مراکز نشر و چاپ تشکیلاتها و اسامی نویسندگان، شاعران، هنرمندان، حامیان مالی و… این گروهها را در اختیار سازمان نوپای اطلاعاتی و امنیتی حکومت اسلامی قراردادند که موجبات بازداشت ، اعدام و فروپاشی این سازمان و تشکیلاتها را فراهم آورد.
وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران نیز بعد از قلع و قم سازمان و تشکیلاتهای مختلف و با فراغت کامل، به تصفیه خود این گروهها پرداخته و چکش سرکوب را بر سر رهبران (حزب توده- چریکهای فدایی خلق اکثریت) فرود آوردند و این گروهها با بدترین شرایط متلاشیشده و با نمایشهای تلویزیونی کادر رهبریشان توانست افکار عمومی را قانع سازد. اما تنها چیزی که در سابقه رهبران حزب توده باقی ماند بدنامی و قرار دادن همرزمان خود در مقابل جوخههای اعدام بود.
ظاهراً تاریخ این بار درحرکت ملی آزربایجان برای حذف و افشا مبارزان و تشکیلاتها و کشاندن آنها به مسلخ سرکوب امنیتی به دست جریان خاص رقم میخورد. گویا جریانی خاص که از گسترش و رشد منتقدین خود بسیار عصبی بود است و در عجز و ناتوانی میباشد، بقای خود را در حذف سایر سازمانها و تشکیلاتهای حرکت ملی میبیند. این جریان خاص با انواع ابزار و شیوهها در حال افشا کردن مبارزان ملی و گیرا دادن به توپخانه امنیتی جمهوری اسلامی میباشد.
جریانی که همچون گروه فشار حرکت ملی عمل میکند، به امید بقای خود به تضعیف و حذف شبکه اجتماعی سایر سازمانها و تشکیلاتهای حرکت ملی اقدام میکند ،کاملاً در تور امنیتی سیستم اطلاعاتی و ارتش سایبری ایران قرارگرفته و درحالیکه خودزنی سیاسی میکند قایق جمعی را با نادانی سوراخ میکند تا همه غرق شوند.
ارگان رسانهای این گروه در شرایط سخت امنیتی ایران سالهاست با انتشار مختصات سازمانهای ملی، منتسبین این تشکیلاتها را زیر ضرب امنیتی قرار داده است. تلویزیون گوناز و تشکیلات گاماج گمان میکند که با حذف سازمانهای منتقد خود و افشا عقبه و ساختار این تشکیلاتها بهعنوان جریان قالب در جامعه ظاهر خواهند شد ولی فراموش کرده است بابی تجربگی و بیدرایتی سیاسی و تشکیلاتی در خدمت سیستم امنیتی قرارگرفته و بازیچه پروژه حذف کل حرکت ملی شده و در حال تکرار تاریخ میباشد.
در دهه ۶۰، جمهوری اسلامی ایران بهمانند دادگاههای استالین، زندانیان سیاسی را مجبور میکرد در مقابل دوربین با انتشار بیانیه از یک سازمان و تشکیلات ابراز انزجار و برائت و محکومیت کنند و بعداً در روزنامههای جمهوری اسلامی، اطلاعات، کیهان و… سازمانهای مخالف را به خیانت و جنایت و … متهم کرده و بعد از اعلام مختصات و افشاگریهای صورت گرفته هجوم امنیتی انجام و تشکیلاتها را متلاشی میکرد.
متأسفانه گویا امروز برخیها برای نجات از سیستم امنیتی جمهوری اسلامی بهمانند سالهای ۶۰ به ابراز انزجار و صدور بیانیه علیه دیگر گروهها روی آوردهاند و تلویزیون گوناز بهعنوان شاخه رسانهای گروه گاماج نیز به شیوه روزنامه کیهان کوبیدن و افشای دیگر گروه های حرکت ملی آزربایجان را برگزیده تا بستر را برای سرکوب و حذف امنیتی فراهم میکند.
اما نبایستی فراموش کرد که تاریخ برای حرکت ملی آزربایجان تکرار میشود. شاید این پروژه افشا و ابراز انزجار سبب زندانهای طویلالمدت و اعدام فعالین ملی شود ولی یقیناً نتیجه معکوس خواهد داد، زیرا تکرار راهرفته خطاست و نهایتاً سرنوشت حزب توده و چریکهای فدایی خلق اکثریت در انتظار ایشان است.