رویزیونیسم، حربه ی جدید جمهوری اسلامی ایران-ادیب طاها
پایبندی و التزام عملی به اندیشه از جمله مفاهیمی است در چهارچوب جریان های فکری قرار میگرد و اصلی ترین عامل در رد و نصب و افراد به یک جریان یا گفتمان فکری سیاسی است. هرچند در جریان های سیال و گفتمان هایی که در مقابل رژیم توتالیتر و سرکوبگر قرار گرفته اند به مرور جناحی لیبرال و تکنوکرات ظهور می کند تا با دیالوگی ملایم تر حداقل خواسته های تمامیت جریان را مطلبه نماید و در اصل جاده صاف کنی برای کلیت جریان باشد، اما این جناح میانه رو به هیچ وجه من الوجوه حق عدول از آرمان ها و عبور از خطوط قرمز جریان را مادر را نداشته و برای در امان ماندن و حفظ خود در مقابل دستگاه سرکوب رژیم توتالیتر، از اظهارنظر صریح یا غیر صریح در مواردی که برای نظام سلطه حساسیت آفرین است خودداری می کند و در کنار آن حق رد و زیرپا گذاشتن این موارد را ندارد.
آنچه که ناگفته پیداست، برخورد رفتاری جناح لیبرال در جریان های سلطه گریز بسان حرکت بر لبه ی تیز تیغ است که کوچک ترین حرکت حساب نشده ای می تواند با وارد کردن ضربه ای کاری آن را به پرتگاه زوال سوق دهد. زوالی که از آن به عنوان رویزیونیسم یا تجدید نظر طلبی یاد می شود.
رویزیونیسم با عنوان سیستم تجدید نظر در مارکسیسم (و یا در مارکسیسم ـ لنینیسم) که به بهانه بهسازی، تکمیل، توسعه و نوسازی آن، معرفی می شد اما هدف اصلی آن از حذف دیالکتیک ماتریالیستی و از بین بردن ماهیت انقلابی مارکسیسم مبنی بر تحول بنیادی جامعه و جایگزینی آنها با تئوری های فلسفی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی مختلف بورژوائی عبارت بود. رویزیونیسم یک ایدئولوژی بورژوائی است و هدفش بگور سپردن روح انقلابی و ابتکار عمل طبقه کارگر و متحدین او در مبارزه بر ضد امپریالیسم و جنگ و به نفع صلح، دموکراسی، رهائی ملی و سوسیالیسم است.
فاکتور رویزیونیست هرچند در مقابله با فلسفه ی مارکسیستی تولد یافت اما به مرور زمان تبدیل به عنصر تعدیل گفتمان ها و جریانات فکری استیلاگریز مبدل گشت تا با پوشاندن لباسی جدید و البته مورد پسند دستگاه استیلا از حداقل های مطالباتی جریان مادر سخن بگوید و بواسطه ی آزادی عملی که به پشتوانه ی عدول از آرمان بدست آورده آن را به حاشیه براند.
حرکت ملی آزربایجان بسان یک جریان فکری-سیاسی دارای چهارچوب های معین، فلسفه و بنیان آشکار و خط و ربط تدوین گشته ای است که با معیار قرار دادن این عناصر می توان خودی را از غریبه مجزا نمود و اعمال این خط و ربط نباید هیچ ملاحظه کاری و مصلحت اندیشی رخ دهد تا بتواند راه جریان من درآوردی را سد کند که با هدف تیشه زدن بر ریشه ی حرکت ملی آزربایجان تشکیل گشته است.
هرچند حرکت ملی آزربایجان نیز از قاعده ی ظهور جناح لیبرال مثتثنی نبوده و قشری صادقی از جریان فکری-سیاسی در حال جدال برای احقاق حداقل حقوقی هستند که نیل به آنها در گستره ی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران امکان پذیر است اما این قشر خود را جاده صاف کن حرکت مادر و راهگشای بیداری عمومی ملت آزربایجان با بهره جستن از امکانات حکومتی می دانند تا مقاومت را هرچه بیشتر در بستر جامعه مدنی آزربایجان نهادینه سازند. این قشر هیچگاه خطوط قرمز حرکت ملی را زیرپا نگذاشته بلکه بر دوام و ثبات آن نیز تاکید می کنند و براین قرارند که خط و مش لیبرالی تاکتیکی برای تنفس جریان مادر است و نباید از آن به عنوان استراتژی یاد کرد.
در این بین گرگ های میش نمایی نیز هستند که در لباس دوست خیال تار و مار کردن جریان مادر را در سر می پرورانند. جریانی که در یکسال از اتاق فکر نهاد های امنیتی و مجامع تئوریک نظام استیلایی جمهوری اسلامی ایران سربرآورده و در صدد است با ایجاد جریان پارالل حرکت ملی آزربایجان جامعه هدف آن را مصادره کرده و به سوی پرتگاه زوال سوق دهد. امروز در صدد اند رویزیونیسمی در مبارزه ی هویتی به وجود آورند تا روح انقلابی و مبارزه جویانه را از میدان بدر کرده و جریان هویت طلب نما را جایگزین آن گردانند که مسلم است با بصیرت فعالین همیشه با شکست فجیعی رو به رو خواهد شد. اما آنچه در بین هویدا شد ذات ناپاک افرادی بود تا دیروز خود را فعال ملی جلوه می دادند و در بین ما با لباس ما حاضر می شدند.
جریانی که امروز برای تجدید نظر سازی در سیاست های هویتی پا به عرصه ی وجود گذاشته است و سعی دارد روح مبارز نهفته در حرکت ملی را ضایل کرده و به شیوه ی استیلا پسند جمهوری اسلامی ایران آن به زوال بکشد، در تکاپوی فاصله افکنی بین جمهوری آزربایجان و ملت دو آزربایجان است. فردی که تا چندی پیش داعیه دار فعالیت در میدان حرکت ملی بود و چنین و چنان سخن می گفت امروز برای کسب صلاحیت برای شرکت در انتخابات شورای اسلامی شهر اورمیه و جبران شکست خود در انتخابات مجلس دهم اورمیه مشغول خوش رقصی در آغوش نظام سلطه محور جمهوری اسلامی ایران است. و با انتشار یادداشتی در ۱۹ آذر ۹۵ مبنی بر “سفر نتانیاهو به آزربایجان، آفت بزرگ روابط تهران و باکو” بسان سخنگوی جمهوری اسلامی ایران ظهور کرده و سفر نتانیاهو به آزربایجان را دهن کجی به به جمهوری اسلامی قلمداد کرده و از زبان ملت شریف آزربایجان داد سخن می آورد که: “ما مردم ترک تبار آذربایجان ایران ، مخالف گسترش روابط دولت باکو با کشور از من در آوردی هستیم و این عمل را توهین به دو ملت دوست و برادر میدانیم.” اما کیست و کدام وحدان بیدار و فعال صادق حرکت ملی آزربایجان است که کمک های تسلیحاتی حمایت های علنی جمهوری اسلامی به دولت ارمنستان در قتل عام مردم شیعه آزربایجان و اشغال قاراباغ کوستانی را نادیده بگیرد؟
شیطنت این فرد معلوم حال در جریان توهین برنامه ی تلوزیونی فیتیله به ملت تورک، دهن کجی رونامه طرح نو و اجماع شکنی وی در بازه ی انتخابات مجلس دهم از جمله مسائلی است که هرکدام خواهان شرح مفصلی از این مثنوی است در فرصت های آتی نیز به آن ها پرداخته خواهد شد.