حسن راشدی: با ادامه وضعیت کنونی در ایران آینده ای جز نابودی زبان ترکی قابل تصور نیست
آقای حسن راشدی فعالان فرهنگی آزربایجانی که در شهر تهران اقامت دارد در مصاحبه اختصاصی با اؤیرنجی سسی با اشاره به وضعیت کنونی زبان ترکی در ایران می گوید:” اگر این وضعیت ادامه داشته باشد متاسفانه جز نابودی این زبان شاخصه دیگری برای آن متصور نیست ، این در حالی است که ترکان ایران با توجه به کثرت جمعیتشان در ایران باید در همه زمینه های مادی و معنوی کشور بخصوص حقوق زبانی و فرهنگی حقوق مساوی و برابر با فارس زبانها داشته باشند و زبان ترکی مثل زبان فارسی و موازی با آن ، از ابتدایی تا پایان دانشگاه در کلیه مناطق اتنیکی ترکان تدریس شود و دومین زبان رسمی کشور شود. “
متن کامل مصاحبه اقای حسن راشدی با اؤیرنجی سسی در ذیل می آید:
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جنابعالی که وقت خودتان را در اختیار سایت اؤیرنجی سسی قرار داده اید
جناب آقای راشدی شما یکی از فعالان فرهنگی آزربایجان محسوب می شوید و در این کار هم ید طولانی دارید برای شروع مصاحبه لطف بفرمائید کمی خودتان را برای خوانندگان جوان سایت اؤیرنجی سسی که شاید با سابقه شما آشنا نباشند معرفی بفرمائید ؟
با تشکر از لطف شما که فرمودید ” یکی از فعالان فرهنگی آذربایجان محسوب می شوید و در این کار هم ید طولانی دارید “ باید عرض کنم من فقط یکی از فعالین فرهنگی آذربایجان هستم و آنهایی که زحماتی بسیار بیشتر از من در این زمینه کشیده اند ، الحمد الله زیادند . اما برای آشنایی خوانندگان محترم با اینجانب ، بیوگرافی اینجانب که در سال ۱۳۸۶ در مصاحبه با دانشجویان ارائه شده با تلخیص و بروز رسانی چنین است :
حسن راشدی در سال ۱۳۳۳ در روستای «ظاهرا» (در مکاتبات دولتی ” زهرا” ) مرکز بخش ” موران ” کنونی از شهرستان گئرمی (مغان) ، استان اردبیل آذربایجان به دنیا آمد.
سالهای ابتدایی و دوره های بعد را تا کلاس نهم در روستای محل تولد و بخش گئرمی آنروز به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۴۸ در ۱۵ سالگی به تهران آمد.
سه سال آخر دبیرستان را در پایتخت به پایان رساند و تحصیلات عالی را در رشته ی الکترونیک در تهران و آمریکا کسب کرد ودر ارتباط با رشته تحصیلی مشغول به کار شد.
در سال ۱۳۵۶و پس از آزاد شدن چاپ کتابهایی که تا آن روز ممنوع بود مطالعه جدی را آغاز و در آستانه انقلاب اسلامی و آزاد شدن چاپ کتابهای ترکی آذربایجانی، در این زمینه شروع به مطالعه مداوم به زبان مادری نمود. پس از انقلاب و با شروع به چاپ نشریه های آذربایجانی مطالعه مجلات و نشریه های آذربایجانی از آن جمله مجله ی « وارلیق» ، « یولداش » و دیگر نشریه های ترکی را در کنار کتاب های ترکی آذربایجانی ادامه داده و در جلسات « انجمن آذربایجان » که در تهران و در خیابان دمشق منشعب از خیابان فلسطین بر پا می شد شرکت کرد..
در« انجمن آذربایجان » با شعرا، نویسندگان، ادبا و سیاسیون آنروز آذربایجانی از آنجمله نویسنده با تجربه کتابهای ترکی آذربایجانی،« گنجعلی صباحی » آشنا شده از نزدیک با وی دیدار و از تجربیات وی در نگارش ترکی بهره ها برد..
بین سالهای۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۲ نوشته های کوتاهی به زبان ترکی به بعضی از نشریه هایی که به زبان ترکی آذربایجانی در تهران و تبریز چاپ می شد با نام مستعار می فرستاد، لاکن اولین اثر وی با داستان نیمه بلند به زبان ترکی به نام « آجی حیات » و با نام (نویسنده ) « حسن موغانلی » در مجله ی « وارلیق در سال ۱۳۶۲ شماره مرداد – شهریور- شماره مسلسل ۵۱- -۵۲ و در صفحه ۵۴ به چاپ رسید.
از آن سال به بعد مقالاتی از ایشان در مجله ی وارلیق،یول ، روزنامه فروغ آزادی ، امید زنجان، نوید آذربایجان، یارپاق، دیلماج و دیگر نشریات آذربایجانی ، فارسی و سایتهای اینترنتی با نام حقیقی اش به چاپ رسیده است که تعداد آنها بیش از ۲۵۰ ( سال ۱۳۹۲) می باشد..
در سال ۱۳۷۲ ایشان با همکاری خانم نوشین موسوی (آیشین آیدا) و آقای اکبر آزاد جهت شکوفا شدن استعداد ادبی ـ هنری فرزندان خانواده های آذربایجانی ، تشکل “چیچکلر قورولوشو “ را در تهران بنیاد تهاد و در سالهای ۱۳۷۳، ۱۳۷۴، ۱۳۷۶ بر نامه هایی را با شرکت گسترده کودکان و نوجوانان آذربایجانی مقیم تهران و شهرهای آذربایجان بخصوص تبریز و اردبیل در زمینه شعر و موسیقی آذربایجانی در سالن بزرگ آموزش پرورش ناحیه ۱۶ و فرهنگسرای بهمن تهران به اجرا در آورد که مورد استقبال کم نظیر خانواده های آذربایجانی قرار گرفت..
وی علاوه براینکه مقالاتی در نشریه های آذربایجانی و سایتهای اینترنتی در زمینه های ادبی – فرهنگی منتشر می کند ، تدریس در زمینه زبان و ادبیات و تاریخمان را در دانشگاههای تهران و کرج به صورت فوق برنامه برای دانشجویان علاقمند آذربایجانی جزئی از وظائف ملی و فرهنگی خود می داند و دانشجویان را با واقعیت های کتمان نگه داشته شده زبان، ادبیات و تاریخ واقعیمان آشنا می سازد.
اولین اثر کتابی وی با نام « زبان ترکی و موقعیت گذشته و کنونی آن در ایران (بحران هویت) » در بهار سال ۱۳۸۳ و دومین اثرش با نام « دیلیمیزین ساده قیرامئری » در زمستان همان سال به چاپ رسید.
سومین اثر ایشان با نام « ترکان و بررسی تاریخ، زبان و هویت آنها در ایران » در سال ۱۳۸۶ به چاپ رسید که با استقبال فراوان خوانندگان مواجه گردید و تا کنون ( سال ۱۳۹۲) این کتاب به چاپ پنجم رسیده است ..
تعدادی از مقالات ایشان در نشریات جمهوری آذربایجان، ترکیه و نشریات آذربایجانی منتشره در کشورهای اروپایی نیز به چاپ رسیده است.همچنان مقالات ایشان در سایتهای اینترنتی منتشر می گردد.
با توجه به اینکه سازمان های بین المللی در خطر نابودی بودن هزاران زبان زنده دنیا سخن می رانند ،وضعیت زبان ترکی را در ایران چگونه می بینید ؟
در کشوری که از جمعیت ۷۵ میلیونی آن ۴۰% و به دیگر تعبیر حداقل ۳۰ میلیون نفری که به زبان ترکی صحبت می کنند ( گفته دکتر صالحی وزیر امورخارجه سابق در ترکیه در ملاقات با احمد داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در تاریخ ۲۸ / دی ماه ۱۳۹۰) هنوز حق تحصیل به زبان مادری خود در حد ابتدایی هم نداشته باشند ، وضعیت زبان آنها کاملا مشخص است . اگر این وضعیت ادامه داشته باشد متاسفانه جز نابودی این زبان شاخصه دیگری برای آن متصور نیست ، این در حالی است که ترکان ایران با توجه به کثرت جمعیتشان در ایران باید در همه زمینه های مادی و معنوی کشور بخصوص حقوق زبانی و فرهنگی حقوق مساوی و برابر با فارس زبانها داشته باشند و زبان ترکی مثل زبان فارسی و موازی با آن ، از ابتدایی تا پایان دانشگاه در کلیه مناطق اتنیکی ترکان تدریس شود و دومین زبان رسمی کشور شود.
به نظر شما آیا تغییری در گرایش آزربایجانیان به فرهنگ خود نسبت به گذشته به وجود آمده است ؟
گرایش به هویت ، زبان و فرهنگ خودی، از نکات بارز آذربایجانیان در سالهای اخیر است ، دنیای دیجیتال دیگر مرزهای محدودیت اطلاعات را در نوردیده است و کشورهایی که سیاست یکسان سازی زبانی و فرهنگی را دنبال می کنند و می خواهند اطلاعات ساخته و پرداخته ذهن خودرا به خورد مردم بدهند مطمعنا در این مبارزه شکست خواهند خورد ، امروزه دنیا ، دنیای شناخت حقوق انسانهاست و در این شرایط است که زندگی مسالمت آمیز در کنار هم را می توان داشت ، زیرا در دنیایی که با فشار دادن چند دگمه اطلاعات واقعی و مورد دلخواه در اختیار جستجوگر قرار می گیرد دیگر اطلاعات ساختگی مفهومی پیدا نمی کند . طبیعی است که آذربایجانیان ، بخصوص نسل جوان و تحصیل کرده اکنون بسیار بیشتر از گذشته از حقوق مادی و معنوی خود ، بخصوص در زمینه فرهنگی آگاه است ، او بخوبی میداند که حق او نیست که در زبان خود بیسواد بماند و برای با سواد شدن مجبور شود به زبان فارسی تحصیل کند ، او میداند حق اوست کتاب ” دده قورقود ” در مدارسش تدریس شود و اشعار فضولی ، نسیمی، ختایی و حیدر بابای شهریار ورد زبان دانش آموزان مدارس آذربایجان شود .
با توجه به رشد هویت طلبی در بین جوانان آزربایجانی چه آینده ای را برای فرهنگ و زبان آزربایجانی در ایران متصور هستید ؟
آینده روشنی را برای زبان و فرهنگ ترکی مان می بینم ، چرا که من سالهایی را دیده ام که روی آوردن یک دانشجو به جرگه هویت طلبان موفقیت بزرگی به حساب می امد ، در حالی که اکنون حرکتهای هویت طلبی از دانشگاهها و از طرف جوانان تحصیل کرده به دیگر اقشار جامعه سرازیر می شود تا جایی که اکنون نوجونان و دانش آموزان دبیرستانی آذربایجان هم به این مسئله پی برده و فعالیتهایی را از خود نشان می دهند . زمانی بود بسیاری از مردم میگفتند : مگر در زبان ترکی هم می شود تحصیل کرد ؟ اکنون میگویند : چرا ما ترکها با اینهمه جمعیت در ایران حق تحصیل به زبان خودمان را نداریم و برنامه های رادیو – تلویزیون تهران با اینهمه جمعیت ترک، چرا فقط به زبان فارسی باشد ، مگر زبان فارسی چه ارجحیتی نسبت به ترکی دارد که همه امکانات کشور باید در اختیار این زبان باشد؟
از نکته نظر شما رفتار دولت ایران در مقابل رشد فزاینده هویت طلبی در میان جوانان آزربایجانی باید چگونه باشد ؟
دولت ایران باید بداند که حقوق حداقل ۳۰ میلیونی ترکها را در ایران نمی توان نادیده گرفت ، ۳۰ میلیون جمعیت ترک از مجموع ۷۵ میلیون جمعیت ایران ، که فارسها هم در همین حد و ۳۰ میلیون می توانند باشند و بقیه ۱۵ میلیون هم کردها ، گیلکها ، مازنی ها ( مازندرانیها) ، بلوچها ، عربها و غیره هستند ، یعنی برابری جمعیت ترکها و فارسها در ایران .
برابری جمعیت ، یعنی برابری کلیه حقوق مادی و معنوی . در کشور کثرالمله ای مثل ایران دیگر با حاکمیت یک زبان و یک فرهنگ و خرده فرهنگ نامیدن و آسیمیله کردن دیگر زبانها و فرهنگها ، نمی توان در بین اقشار جامعه ، دوستی ، اتحاد و احترام متقابل ایجاد کرد ، اما با شناخت حقوق همه ملل و اقوام کشور با توجه نسبت جمعیت آنها ، می توان این نکات مثبت را در جامعه تقویت نمود.
در انتخابات ریاست جمهوری امسال ایران، اکثر کاندیداها به طرح مطالبات اتنیک های ساکن ایران پرداختند ، دلیل این امر را در چه می بینید ؟
در انتخابات ریاست جمهوری امسال ، همه کاندیدادها به واقعیتهای هویت طلبانه اتنیکها پی برده بودند ، آنها می دانستند که هویت طلبان چه مطالباتی دارند و خواسته های منطقی آنها در بین اقشار جامعه اتنیکی چقدر طرفدار دارد ، حتی آنها متوجه شده بودند دانشجویان و ملت آذربایجان از کسانی مثل آقای حداد عادل و ولایتی که در مقابل سئوالات دانشجویان آذربایجانی در مورد اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی و تدریس به زبان ترکی در آذربایجان ، جوابهای غیر منطقی داده بودند چقدر منزجر بودند ، لذا با درک واقعیتها به این مطالبات پرداختند تا به آرا بیشتری دست پیدا کنند .
آقای حسن روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری خود در تبریز ، وعده ایجاد “فرهنگستان زبان و ادب آذری ” را دادند ، آیا شما امیدی به ایجاد این فرهنگستان دارید ؟ و در صورت ایجاد کارآیی آن را چطور پیش بینی می کنید ؟
آقای روحانی تا به حال به وعده های تبلیغاتی اش وفادار مانده ، بخصوص در مورد ایجاد کارگروه در مورد احیائ دریاچه ارومیه به وعده اش عمل کرده ، اما در این کارگروه کمتر به انتقال آب دریای خزر به دریاچه ارومیه صحبت می شود که آقای روحانی وعده آن را داده است ، ما به نیمه پر لیوان نگاه می کنیم ، و به وعده ایجاد “فرهنگستان زبان و ادب آذری ” هم با دید مثبت نگاه می کنیم ، اما برای ایجاد این فرهنگستان باید از متخصصان زبان و فرهنگ ترکی آذربایجانی استفاده شود که این متخصصان هم در بین فعالین فرهنگی هستند .
به نظر شما با توجه به وعده آقای روحانی مبنی بر ایجاد “فرهنگستان زبان و ادب آذری ” پاسخگوی خواسته های جوانان هویت طلب آذربایجانی که خود را ترک می نامند خواهد بود ؟
من فکر می کنم منظور آقای روحانی هم از ” آذری ” همان ” ترکی آذربایجانی ” باشد نه آذری مورد ادعای کسرویستها . بعضیها هنوز آذری و ترکی آذربایجانی را یکی میدانند ، بعضیها هم از کلمه ” ترک ” واهمه بیجا دارند و ترجیح می دهند بجای زبان ترکی ، زبان آذری بگویند ، اما همه می دانند زبان مردم آذربایجان ترکی است و خودشان هم ترک هستند و گفتن آذری چیزی را عوض نمی کند .
نظر شما در مورد تشکیل یک حزب قانونی فراگیر میان ترک های ایران همانند حزبBDP برای کردهای ترکیه چیست ؟ و وقوع این چنین اتفاقی را چقدر محتمل می بینید ؟
موقعیت کشور ترکیه با ایران متفاوت است ، در ترکیه بیش از ۲۵۰ کانال تلویزیونی خصوصی موجود است که هر اتفاقی چه مثبت و چه منفی در کشور می افتد پوشش خبری میدهند و تشکیل احزاب راحت است ، اما میدانیم که تشکیل دهندگان حزب ” یئنی گاموح ” در ایران در آستانه تشکیل قانونی این حزب که قرار بود اساسنامه آن تحویل وزارت کشور شود دستگیر و زندانی شدند ، امیدوارم در دولت آقای روحانی امکان تشکیل چنین احزابی ممکن شود
از برنامه های خود برای تعالی فرهنگ آزربایجانی در آینده کمی برای ما بگویید ؟
من کتابهایی در دست تالیف دارم و یکی از آنها آماده ارائه به وزارت ارشاد برای گرفتن موجوز است که به زبان ترکی است ، بقیه هم به نوبت آماده خواهد شد ، برای اجرای برنامه های فرهنگی در سالنها هم با دوستان همکاری می کنم و کارهای دیگری چون تدریس و غیره هم در برنامه دارم .