مایکل رینولدز، استاد دانشگاه پرینستون آمریکا و نویسنده کتاب “شکست امپراتوریها: برخورد و فروپاشی امپراتوریهای عثمانی و روسیه”، روز سه شنبه ۱ مارس ۲۰۱۶، در مقاله ای در سایت آمریکایی “نشنال اینترست”، به بررسی رابطه دیرینه روسیه با مساله کُرد در منطقه خاورمیانه پرداخته است.
رینولدز نوشت: “اگر رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، در ماه نوامبر گذشته گمان می کرد که با سرنگون کردن جنگنده روس در مرز ترکیه و سوریه می تواند جلوی جاه طلبی ولادیمیر پوتین را در خاورمیانه بگیرد، اکنون قطعا پشیمان شده است. در آن هنگام ولادیمیر پوتین خشمگین قول داد که ترکیه از کرده خود پشیمان خواهد شد. او هشدار داد که روسیه فقط به تحریم اقتصادی ترکیه اکتفا نمی کند، و افزود “ما می دانیم که چه باید بکنیم.”
نویسنده در توضیح این گفته پوتین افزود: “منظور پوتین کم کم روشن می شود. در ابتدای ماه جاری در یک حرکت ایذایی، “حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (پ.و.د)” اولین دفتر نمایندگی خود را در خارج سوریه در مسکو افتتاح کرد. در همین حال، در داخل سوریه هم، شاخه نظامی پ.و.د مسلح به سلاحهای روسی و با پشتیبانی هوایی این کشور مناطق وسیعی را در مرز سوریه و ترکیه به کنترل خود در آورد، و بهمین دلیل آنکارا حق دارد که نگران باشد. پ.و.د وابسته به حزب کارگران کردستان یا پ.ک.ک. است که در مناطق جنوب شرقی ترکیه دست به شورش زده است. فعالان پ.ک.ک در این مناطق خودمختاری اعلام کرده اند و نیروهای امنیتی ترکیه را به هر وسیله ای، با تک تیراندازی، خمپاره اندازی و بمب های دست ساز کنار جاده ای تهدید می کنند.”
مایکل رینولدز در این مقاله به موضع رئیس جمهوری ترکیه در قبال پ.ک.ک می پردازد و می نویسد: “اردوغان قول داده که پ.ک.ک را نابود کند، اما ترکیه بیش از ۳۰ سال است که این قول را می دهد. با این همه هیچگاه پ.ک.ک. به اندازه امروز، چه از نظر نظامی و چه از نظر سیاسی، قوی نبوده است. سقوط دولتهای مرکزی در عراق و سوریه پایگاه مطمئنی برای پ.ک.ک در کوه های قندیل در شمال عراق ایجاد کرده است. اخیرا هم از طریق پ.و.د فرمانداری نیمه خودمختار “روژاوا” در شمال سوریه تشکیل شده است. اکنون پ.ک.ک یک شورش تازه نفس را در جنوب شرقی ترکیه تدارک می بیند.”
او افزود: “از سوی دیگر خدمات پ.ک.ک در جنگ با داعش برای این گروه یک حیثیت بیسابقه بین المللی فراهم کرده است. اگرچه آمریکا در سال ۱۹۹۷ رسما پ.ک.ک را یک سازمان تروریستی خواند، و اتحادیه اروپا نیز از این کشور پیروی کرد، اما امروز نیروی ویژه آمریکا شاخه پ.ک.ک در سوریه را تجهیز می کند و آموزش می دهد. آمریکا این همکاری را اینگونه توجیه می کند که پ.و.د ارتباطی با پ.ک.ک ندارد، اما تلاشهایی نیز در آمریکا و اروپا در جریان است تا پ.ک.ک. را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کند. اگر این تلاشها به نتیجه برسد، پ.ک.ک موفقیت بزرگی بدست می آورد. ”
نویسنده سپس این امکان را مطرح کرده که چه بسا کردها برای تشکیل کردستان آزاد نیازی به غرب نداشته باشند: “اما کردها برای رسیدن به کردستان آزاد ممکن است نیازی هم به حمایت های غرب نداشته باشند. نقش پ.ک.ک در جنگ با داعش، رابطه این سازمان را با حامی قدیمی کردها، روسیه، بار دیگر زنده کرده است. هدفهای پ.ک.ک و روسیه بطور عجیبی همسو شده اند. آنها اکنون با دو دشمن مشترک یعنی ترکیه و داعش روبرو هستند. مسکو با همکاری کردها جنگ با داعش و تنبیه ترکیه را به پیش می برد، و بازی را در سوریه از دست آمریکا درآورده و شکافی در رابطه ترکیه-آمریکا ایجاد کرده که می تواند به ضعیف شدن سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، بیانجامد. “
روسیه حامی قدیمی کردها
رینولدز نوشت: “سابقه ارتباط بین روسیه و کردها به بیش از ۲۰۰ سال پیش، در زمان فرمانروایی کاترین کبیر می رسد. در تمام قرن نوزدهم روسیه در جنگهای خود با ایران و عثمانی از سربازان کرد استفاده می کرده است. “
او می گوید: “کردها به دلیل مداخله های دولتهای ایران و عثمانی در امور طایفه ای خود حاضر بودند تا در کنار سربازان روسی با این دو دولت منطقه ای بجنگند. ”
او افزود: “با شروع قرن بیستم، کردها برای آشنا شدن با تحولات جدید به روسیه روی آوردند. عبدالرزاق بدرخان، یکی از رهبران کرد در کشور عثمانی بود که در سال ۱۹۱۰ به روسیه رفت و با حمایت آن کشور شورشهایی را در مناطق کردنشین شرقی عثمانی به راه انداخت. از جمله می توان به شورش “بتلیس” در سال ۱۹۱۴ اشاره کرده که درهم شکسته شد، و بسیاری از رهبران کرد عثمانی به روسیه پناهنده شدند. “
کردها و روسیه کمونیستی
رینولدز نوشت: “با انقلاب کمونیستی روسیه در سال ۱۹۱۷، ارتباط این کشور با کردها قطع نشد، و در سال ۱۹۲۳ یک منطقه خودمختار کرد در میان دو جمهوری ارمنستان و آذربایجان به نام کورمانجی تشکیل شد. اما در سال ۱۹۳۰ استالیند دستور داد تا این منطقه خودمختار برچیده شود. ”
او افزود: “بعد از اشغال ایران در سال ۱۹۴۱، روسها جمهوری کردستان به مرکزیت شهر مهاباد را تشکیل دادند. در دسامبر ۱۹۴۵ جمهوری مستقل کردستان اعلام موجودیت کرد، اما با خروج نیروهای روسیه از ایران و بعد از یکسال این جمهوری به دست نیروهای ایرانی سقوط کرد. ملا مصطفی بارزانی، فرمانده ارتش کردستان و پدر رهبر کنونی اقلیم کردستان عراق، در سال ۱۹۴۷ به همراه ۲ هزار نفر از نیروهای خود به روسیه پناهنده شد. بارزانی بیش از ده سال در روسیه ماند و بعد به عراق بازگشت. ”
نویسنده در ادامه گفت: “با پیوستن ترکیه به پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، در سال ۱۹۵۲، روسیه فعالیتهای خود را برای حمایت از جدایی خواهان کرد در ترکیه افزایش داد. تاسیس ایستگاه رادیویی کرد زبان در ارمنستان و اعزام ماموران مخفی بلغارستانی برای مسلح کردن شورشیان کرد در داخل ترکیه از جمله این اقدامات بود. ”
او نوشت: ” در سال ۱۹۷۸، یک کرد جوان بنام عبدالله اوجالان، حزب کارگران کردستان، پ.ک.ک، را در ترکیه تاسیس کرد. اگرچه روسیه در تاسیس این حزب نقشی نداشت، اما همانگونه که از نام این حزب برمی آید، از نظر ایدئولوژی در اردوی اتحاد شوروی جا می گرفت. این حزب از سال ۱۹۸۴ دست به اقدامات خشونت آمیز برای تاسیس دولت کرد در ترکیه زد.”
رینولدز افزود: “رژیم حافظ الاسد در سوریه، که از کشورهای نزدیک به شوروی بود، به پ.ک.ک، ارتش سرخ ژاپن، و گروههای تروریستی لبنانی پناه و امکانات لجستیکی داد. “
کردها و روسیه پسا-کمونیستی
رینولدز نوشت: “پس از فروپاشی حکومت کمونیستی در روسیه، کردها به حضور خود در این کشور در دهه ۱۹۹۰ ادامه دادند. روسیه در ادامه همکاری خود با کردها ۲ هدف را دنبال می کرد. “کارت کردها” به روسیه اجازه می داد تا به نقش آفرینی در خاورمیانه ادامه دهد، و از سوی دیگر این کارت تهدیدی بازدارنده در مقابل مداخله های ترکیه در چچن و دیگر نواحی منطقه قفقاز بشمار می رفت.”
نویسنده افزود: ” در حال حاضر روسیه از نهضت ملی کرد بشدت حمایت می کند. از طرف دیگر رهبران کرد و از جمله صالح مسلم، رهبر پ.و.د همچون پیشینیان خود عبدالرزاق بدرخان، مصطفی بارزانی، و عبدالله اوجالان به روسیه به عنوان یک حامی نگاه می کند. ”
او گفت: “کمکهای روسیه فقط به اسلحه و اطلاعات محدود نمی شود، و برخلاف آمریکا، روسیه اکنون یک بازیگر نظامی فعال در داخل خاورمیانه است.”
نویسنده چنین نتیجه گیری کرد که “اما این به معنی آن نیست که دولت کرد به زودی تشکیل خواهد شد زیرا نه رژیم بشار اسد و نه ایران با تاسیس یک دولت کرد در منطقه موافق نیستند.”
رینولدز در خاتمه آورده است: “اما توانایی پ.ک.ک در تبدیل شدن به یک بازیگر منطقه ای، در طول سه دهه گذشته و با وجود سرکوب آن از سوی ترکیه، نشان از باقی ماند مسئله خودمختاری کردها در دستور کار منطقه خاورمیانه دارد، و واشنگتن باید مراقب بازی روسیه با “کارت کردها” باشد.”