بحران روسیه – ترکیه و پیامدهای آن – قربان عظیمی
با شروع بحران بین دو کشور ترکیه و روسیه بر سرسرنگونی جنگنده روسی بوسیله F-16 ترکیه، بر خلاف شوهای تبلیغاتی- نظامی پوتین، شاخص بورس مسکو در دو هفته اخیر ۱۱٫۲% و روبل هم ۵% از ارزش خود را از دست داده است. این رقم تقریبا دو برابر افت بورس استانبول بوده و لیره ترک هم نه تنها تنزلی نداشته بلکه نسبت به روزهای اول در مقابل دلار تقویت هم شده است. ادامه اظهارات و اقدامات غیر مسوولانه و تنش زای پوتین و رهبران روسیه با توجه به تبعات منفی که بر اقتصاد آن کشور دارد از چند جهت قابل بررسی است. ۱- در بعد داخلی: تحریک احساسات ناسیونالیستی مردم و ترمیم کاریزمای شکست ناپذیری پوتین که با ساقط کردن جنگده روسی دچار خدشه شده است. همچنین گمراهی افکار عمومی داخلی و سر پوش گذاشتن به ناکامیهای اقتصادی که بر اثر تحریم های غرب و پایین رفتن قیمت نفت و گاز پدید آمده است. ۲ – در بعد خارجی: به روز نگه داشتن تنش جهت توجیه اقدامات نظامی در سوریه و منقطه، از جمله استقرار سیتم های موشکی پیشرفته، ایجاد پایگاههای جدید که تازه ترین موردش درخواست از قبرس جنوبی برای ایجاد پایگاه نظامی است. اینکه غرب چنین اجازه ای را به قبرس بدهد یا نه بحث دیگریست. ایجاد تنش در عرصه بین المللی جهت جلوگیری از افت روزافزون بهای نفت و گاز که اقتصاد روسیه سخت به آن وابسته است( بیش از ۵۰%).
انفجار هواپیمای مسافر بری روسیه در صحرای سینا توسط گروه تروریستی داعش، برای روسیه که از شروع بحران سوریه در کنار حکومت اسد بود، بهانه لازم را جهت مداخله مستقیم فراهم آورد. با مداخله مستقیم نظامی روسیه در سوریه بازی جدیدی در منطقه شروع شده است که روسیه سعی دارد با در اختیار گرفتن کارتهای مختلف در آینده بیشترین نفع را کسب کند. از سویی هم سیل هجوم پناهجویان و اقدامات تروریستی در کشورهای غربی این کشورها را در حل بحران سوریه مصمم ساخته است. از زمان شروع بحران سوریه، روسیه و ایران که برای حفظ اسد هزینه زیادی پرداخت کرده اند، با آغاز مذکرات برای انتقال قدرت در سوریه، تلاش مضاعفی دارند تا در تعیین سرنوشت سوریه دست بالا را در مذاکرت داشته باشند. برای همین بیشترین حملات هوایی روسیه به جای داعش بر علیه مخاافان مورد حمایت غرب صورت می گیرد. همچنین با حمایت از کرد های سوریه (پ.ی.د) که عملا در کنار حکومت اسد قرار داشتند، هم هرگونه اتحاد احتمالی را با مخالفان تضعیف و هم اینکه به عنوان اهرم فشاری بر علیه ترکیه و غرب استفاده خواهد کرد. بطوریکه در روزهای اخیر در مورد نزدیکی کردها به روسیه و کمک ۵ تنی سلاح از طرف این کشور خبرهایی درج شده است. همینطور روسیه با حمایت از” پ.ک.ک” و ایجاد نا امنی تلاش خواهد کرد در روابط خود با ترکیه به عنوان اهرم فشار از آن استفاده کند. چنانکه “مراد بارداکچی” در مقاله خود در “خبر تورک”، از ارتباط تلفنی جمیل باییک از رهبران” پ.ک.ک” در یک برنامه زنده تلویزیونی روسی در چند روز گذشته پرده بر داشته است.
علیرغم اظهارات مقامات ترکیه و بارزانی که گفته اند، فرستادن نیرو به شملل عراق بنابه دعوت خود مقامات عراقی برای کمک به آموزش نیروهای عراقی در مقابله با داعش صورت گرفته و نیروهای ترکیه ازسال ۲۰۱۴ در شمال عراق حضور داشته اند. اعتراض اخیر مقامات عراقی و ایرانی به تقویت نیروهای آموزشی ترکیه در شمال عراق و کشاندن آن به شورای امنیت از سوی روسیه، نمایانگر شکل گیری بازی بر محور تهران- بغداد- دمشق است که برای روسیه هزینه کمتری نسبت به اروپای شرقی و یا قفقاز دارد. اگر وجود منابع غنی نفت و گاز در کردستان عراق و نزدیکی مسعود بارزانی به ترکیه و غرب و اختلاف آن با “پ.ک.ک”، ایران، حکومت مرکزی و طالبانی را در کنار هم بچینیم دخالتهای روسیه و ایران در شرایط فعلی قابل درک خواهد بود.
موضوع دیگر اینست که پوتین و رهبران روسیه سرنگونی جنگده روسی را سرپوشی برای تحرکات و اقدامات نظامی در مناطق مهم و استرتژیک کرده که در شرایط عادی این کارها را نمی توانستند توجیه کند. استقرار موشک های اس- ۴۰۰ در منطقه “آرکتیکا” در “دایره قطب شمال” که سرشار از منابع انرژی است به بهانه دفاع از مرزهای شرقی نمونه بارز آن می باشد. همچنین صدور تجهیزات نظامی به ارمنستان بیش از آنکه به تنش دو کشور مربوط باشد حکایت از سیاستهای بلند پروازانه پوتین دارد که در آینده به اجرا خواهد گذاشت. بستن تمامی راههای دیپلماتیک و استفاده مداوم از زبان خشم و تهدید به جای گفتمان دیپلماتیک نشان از شخصیت ماجراجویانه رهبران روسیه دارد که این جمله اخیر پوتین « امیدوارم که لزومی به استفاده از سلاح هسته ای در مبارزه با تروریسم نداشته باشیم» خود حاوی پیامی خارج ازمبارزه با داعش می باشد.
از طرف دیگرغرب که در قضیه گرجستان و اکراین اقدام در خور توجهی انجام نداده بود دنبال فرصتی بودند تا خرس را به تله اندازند. باتلاق سوریه این فرصت برای غرب مهیا ساخته است که خرس با پای خود در آن گام نهاده است. بحران کنونی فرصتی طلایی پدید آورد تا سازمان NATO بعد از رخوت و سستی در مقابل سیاستهای توسعه طلبانه روسیه دوباره به خود آید نقش فعالی ایفا نماید. در همین راستا بود که هم دبیرکل “ناتو” و هم مقامات کشورهای مهم اروپایی و رییس جمهوری آمریکا “باراک اوباما” صراحتا از حق مشروع ترکیه در دفاع از مرزهای خود را سخن گفتند و قاطعانه از متفق خود در “پیمان آتلانیتک شمالی” دفاع کردند. روسیه در حال حاضر جدای از توان نظامی، ستون فقرات اقتصادش براثر تحریم کشورهای غربی و سقوط بهای نفت و گاز، خم شده و اقتصادش با رکود منفی ۴% دست و پنجه نرم می کند. با این اوضاع اقتصادی، در رقابتهای نظامی با غرب وNATO شیرازه اقتصادش بیش از پیش از هم خواهد پاشید.
اما در مورد ترکیه؛ با این حوادث قطار ترکیه که با شروع بهارعربی به سمت شرق تغییر جهت داده بود، دوباره به مسیر اصلی خود بازگشت که در بلند مدت به نفع توسعه و پیشرفت دموکراسی در این کشور خواهد بود. اختلاف ترکیه با غرب بر سر حوادث مصر و سوریه و به تبع آن قطع مذاکرات پیوستن به “اتحادیه اروپا” از سوی کشورهای اروپایی، ترکیه را به سوی شرق از جمله کشورهایی مانند روسیه سوق داد. در همین راستا قراردادهای مهمی در زمینه های اقتصادی، انرژی و نظامی با روسیه منعقد گردید. همینطور ترکیه برخلاف نظر همپیمانان خود در “ناتو” و آمریکا، قرارداد خرید ۴ میلیارد دلاری سیستم پدافند هوایی پیشرفته را با کشور چین امضا کرده بود که این اواخر همزمان با برگزاری نشست گروه “جی- ۲۰ بطور ناگهانی از لغو قرارداد مذکور خبر داد. بعد از بحران پناهجوان و حوادث تروریستی و همچنین ایستادن ترکیه به عنوان عضوی از “ناتو” در مقابل روسیه بعد از سیاستهای توسعه طلبانه روسیه در اکراین، کشورهای اروپایی هم به نقش مهم ترکیه به عنوان متحد خود در استقرار صلح وثبات، بیش از پیش واقف شدند. ترکیه همگام با تحولات اخیر به آسیب شناسی در روابط خود در حوزه های سیاسی، اقتصادی و انرژی دست خواهد زد و با کشورهایی که سیاست خارجیشان بر پایه تفکرات و رفتارهای هیجانی و غیر عقلایی رهبران پوپولیست شکل می گیرد وارد مناسبات استراتژیک در هیچ یک از حوزه ها نخواهد شد. بدین ترتیب در کنار روابط استراتژیک با غرب به گسترش روابط خود با کشورهای ترک و جهان عرب همت خواهد کرد.
قربان عظیمی
۱۰ دسامبر ۲۰۱۵
ترکیه