بیانیه تحلیلی دکتر لطیف حسنی در رابطه با اهانت اخیر صدا و سیمای ایران به ملت تورک
– آنچه که در برنامه فتیله شاهد بودیم، نتیجه منطقی تبلیغات نژادپرستانه ای است که بنگاههای فرهنگی و آموزشی جمهوری اسلامی از رادیو-تلویزیون گرفته تا کتابهای درسی و روزنامه ها به طور مستمر اذهان مردم ایران را با آن مسموم می کنند. منشا اصلی این سیاستهای تبلیغاتی که با هدف آسیمیلاسیون و فارسی سازی ملیتهای غیرفارس به اجرا در می آید، رویکرد اشتباه به مسئله ملی در ایران است. از نظر رویکرد مرکزگرایانه که از سوی رژیم پهلوی آغاز و در جمهوری اسلامی دنبال می شود حفظ و توسعه کشور را نه در دموکراسی و رسمیت دهی به دیگر ملیتها بلکه در یکسان سازی و حذف آنها تحقق می یابد. در راستای همین رویکرد نژادپرستانه است که نظام جمهوری اسلامی نه تنها کانالی سراسری برای جمعیت عظیم تورک در ایران ندارد بلکه از پخش برنامه های تورکی برای کودکان و نوجوانان در شبکه های استانی هم خودداری می کند. بنابراین ادعای سهوی بودن این برنامه ها عملا مربوط به خطای دست اندرکاران در اجرای این سیاستها ست که بجای تلقین ضمنی حس حقارت و شستشوی تدریجی اذهان مخاطبان تورک، سهوا به صورت زننده و عریان بیرون زده است. به طریق اولا، توقیف ویا توبیخ یک برنامه و یا دست اندرکاران آن نه تنها دردی را درمان نمی کند، بلکه در صورت عملی شدن احتمالی آن، در حقیقت نمایش تکراری تاکتیکی است که برای پنهان کردن ماهیت سیستماتیک ترک ستیزی در ایران انجام می شود.
– اهانت به گروههای اتنیکی و دینی حتی در کشورهای پیشرفته غربی اتفاق می افتد. اما آنچه در ایران ما شاهد آن هستیم از بیخ و بن با نمونه های موجود در جوامع دمکراتیک متفاوت است. در کشورهای دمکراتیک هرگز نهادهای سراسری، رسمی و دولتی نقشی در تولید و تبلیغ این اهانتها ندارند و این رفتار مذموم از سوی جریانهای افراطی حاشیه جامعه یا گروههای بزهکار بی نام و امضا صورت میگیرد. در ایران ما شاهدیم که روزنامه ارگان رسمی دولت، کانال سراسری تلویزیونی در انحصار حکومت، تولیدات تلویزیونی و سینمایی تحت کنترل ارگانهای حکومتی، مراسم رسمی سازمانهای دولتی در این نفرت پراکنی ایفای نقش میکنند. در کشورهای پیشرفته اینگونه اهانتها یا نوعی ابتذال فرهنگ و فاقد سمتگیری خاص سیاسی است یا با گرایشات ایدٸولوژیکی گروههای سیاسی افراطی مرتبط است که دستشان از بودجه عمومی و امکانات تبلیغاتی کوتاه است. آنچه ما از تریبونهای رسمی دولتی شاهد آن هستیم در همخوانی دقیق و مطالعه شده با دکترین حاکم دولتی، ایدٸولوژی و قوانین حاکم بر سیستم تحصیلات عمومی و مدعیات نظریه پردازان رسمی دولتی و پروژه ملتسازی جاری در نه دهه گذشته است.
– واکنش مسئولان منطقه ای و نمایندگان مجلس در این مورد بخصوص در خور توجه و تقدیر است. دوستانی که به نمایندگی از مردم آذربایجان در مجلس و یا هر نهاد دیگری حضور دارند، باید دقت داشته باشند که شرط اصلی رفع پایدار تحقیرها و تبعیض های نژادپرستانه رسمیت زبان ترکی و تدریس آن در مدارس مناطق تورک زبان و تقسیم عادلانه قدرت و ثروت بین مناطق مختلف کشور است. سکوت این دوستان در قبال این بی عدالتی ها و واکنش موضعی و موقتی آنها در قبال اهانتهای سهوا آشکار شده، صداقت و صمیمیت واکنش آنها را زیر سوال میبرد. خاصه که انتخابات مجلس ایران نیز نزدیک است.
– برخلاف کشورهای مترقی، در ایران نژادپرستی از مطبوعات و رسانه های دولتی تحت حمایت قوانین، نظام تحصیلاتی و همراهی سکوت آمیز روشنفکران فرهنگ حاکم بلند میشود و معترضین به این تعدی خشن به حقوق ملتها، سر و کارشان با نیروی پلیس، نظام قضاٸی و زندان در می آفتد.
با اینکه هدف اصلی این برنامه تورکها و کودکان معصوم تورک بوده است، اما عموما نژادپرستی حاکم در ساختار حاکمیت و نیز افکار عمومی مردم از اصلی ترین موانع در توسعه کشور و رسیدن به دموکراسی بوده است. به همین دلیل اعتراض به این سیاست ها نباید به تورکها و دیگر ملیتها خلاصه شود. همکاری و حمایت جامعه مدنی فارس حلقه گمشده ی حل مسئله ملی در ایران است. وقت آن رسیده است که روشنفکران فارس زبان در قبال این وظیفه تاریخی خود احساس مسئولیت بکنند.
در پایان ضمن محکوم نمودن برنامه های راسیستی بنگاه انحصاری- تبلیغاتی صدا وسیما امیدوارم برایند اعتراضها و واکنش ها در راستای حل ریشه ای این مشکل باشد. برای این مهم، واکنش جوانان جنبش مدنی آذربایجان همچون همیشه با درایت و دوراندیشی و جلوگیری از سواستفاده عناصر افراطی و دشمنان آذربایجان باشد.
نه به نژادپرستی در ایران
دکتر لطیف حسنی، دبیر حزب یئنی گاموح
زندان رجائی شهر- ۱۷ آبان نود و چهار